یادداشت
جای خالی آموزشهای کاربردی به مشتریان بانکها
برای انجام کاری به دفتر کار مدیرعامل یکی از شرکتهای بزرگ و پرسابقه پیمانکاری رفته بودم.
مثل دفاتر کار تمامی مدیران، یک دستگاه کامپیوتر و مانیتور بسیار مدرن و لوکس روی میز آقای مدیرعامل به چشم میخورد.
غلامرضا کیامهر
برای انجام کاری به دفتر کار مدیرعامل یکی از شرکتهای بزرگ و پرسابقه پیمانکاری رفته بودم.
مثل دفاتر کار تمامی مدیران، یک دستگاه کامپیوتر و مانیتور بسیار مدرن و لوکس روی میز آقای مدیرعامل به چشم میخورد. آقای مدیر عامل در میانه گفتوگو با من گوشی تلفن را برداشت و به او دستور داد شخصی را که بعدا فهمیدم کارمند حسابداری شرکت است، به دفتر کارش احضار کند. دقایقی بعد آن کارمند که جوانی ۳۰ساله مینمود و معلوم بود صندوقچه اسرار حساب کتابهای شخصی آقای مدیرعامل است وارد اتاق شد. کارمند جوان سلامی کرد و مودبانه کنار میز او ایستاد.
آقای مدیر عامل چند برگ چک بانکی را داخل پاکتی گذاشت و آن را به دست کارمند جوان داد تا برود و چکها را به حساب افراد موردنظر آقای مدیرعامل واریز کند. بعد از رفتن کارمند جوان در حالی که با انگشت کامپیوتر مجهز و پیشرفته روی میز اشاره میکردم از آقای مدیرعامل پرسیدم شما که مدیرعامل یک شرکت بزرگ پیمانکاری هستید، با وجود آن همه امکاناتی که بانکها در زمینه خدمات بانکی الکترونیکی ایجاد کردهاند، چرا برای انجام این قبیل امور بانکی از کامپیوتر شخصی خود استفاده نمیکنید.
آقای مدیرعامل در پاسخ قهقههای سرداد و گفت: اولا این کامپیوتر بیشتر جنبه تزئینی دارد و وجودش روی میز کار من به قول معروف برای خالی نبودن عریضه است. ثانیا برای آدمی مثل من با بیش از شصت سال سن، یاد گرفتن طرز کار با کامپیوتر چندان آسانی نیست و من از این وسیله حداکثر میتوانم برای ارسال و دریافت پیامهای شخصی و خصوصی خودم یعنی همان چیزی که به آن پست الکترونیکی میگویند، استفاده کنم. از همه اینها گذشته من اطلاع چندانی هم از نحوه استفاده از خدمات بانکی الکترونیکی ندارم و فقط گهگاه از این و آن میشنوم که بعضی از بانکها چنین خدماتی را به مردم ارائه میدهند. به همین سبب از روی ناچاری کلیه کارهای بانکی شخصی خودم را که ربطی به شرکت ندارد، توسط همان کارمند جوانی که دیدی و سخت مورد اعتماد من است، انجام میدهم.
در اینجا آقای مدیرعامل مکث کوتاهی کرد و گفت: راستی تو که این همه از خدمات بانکی الکترونیکی سررشته داری، چرا به جای سینجیم کردن من، در مقالههایت از بانکها نمیپرسی چرا راه و رسم استفاده از خدمات بانکی الکترونیکی را به صورت کاربردی به ما مردم که به کامپیوتر دسترسی داریم آموزش نمیدهند و فقط درباره آن تبلیغ میکنند؟ دیدم آقای مدیر عامل حرف درستی میزند. به یادم آمد که خود من هم از این بابت، دست کمی از آقای مدیرعامل ندارم و اتفاقا چند سال پیش طی یادداشتی در همین روزنامه دنیایاقتصاد به بانکها پیشنهاد کرده بودم یک صندوق مشترک برای دادن آموزشهای کاربردی درخصوص نحوه استفاده از خدمات بانکی الکترونیکی تاسیس کنند تا زمینه گسترش بانکداری الکترونیکی در جامعه و کشور ما فراهم شود.
اما نظام بانکی توجهی به آن پیشنهاد نشان نداد. به یاد میلیونها نفر مردمی افتادم که یا به دلیل دسترسی نداشتن به کامپیوتر و یا به علت عدم آشنایی با نحوه استفاده از خدمات بانکی الکترونیکی همهروزه برای انجام جزییترین امور بانکی خود به شعب بانکها در سراسر کشور مراجعه میکنند و به همین سبب همه روزه میلیاردها ساعت از وقت مردم این مملکت در صف نوبت شعب بانکها دود میشود و به هوا میرود. اینکه فراگیری فوت و فن کار با کامپیوتر برای اکثریتی از نسل قدیمی مدیران ما کار چندان سهل و سادهای نیست، واقعیتی غیرقابل انکار است و نمیتواند ایرادی هم بر آن وارد باشد.
اما اینکه همین مدیران به دلیل کوتاهی بانکها در دادن آموزشهای کاربردی به مردم، قادر نیستند از خدمات بانکی الکترونیکی برای انجام امور بانکی خود استفاده کنند، واقعیت تلخی است که نظام بانکی ما باید پاسخگوی آن باشد.
خوشبختانه ما در زمانهای زندگی میکنیم که انواع و اقسام وسایل و تجهیزات برای آموزش از جمله تکنولوژی مولتیمدیا برای دادن آموزشهای کاربردی، نحوه استفاده از خدمات بانکی الکترونیکی که میتواند تاثیر بسزایی در کاهش چشمگیر مراجعات مردم به شعب بانکها و حتی کاهش تب ترافیک شهرهای بزرگ داشته باشد، به وفور وجود دارد که متاسفانه بانکهای ما از این امکانات استفاده نکرده و تنها به تبلیغات مکرر درباره انواع خدمات بانکی الکترونیکی خود بسنده کردهاند.
اما در این میانه بانکهایی هم هستند که به امر دادن آموزش کاربردی به مردم تا حدودی توجه نشان دادهاند که یک نمونه بارز و به یاد ماندنی آن تیزر تلویزیونی کوتاهی بود که درباره نحوه انتقال وجوه میان دارندگان کارتهای عابر بانک مهر توسط روابط عمومی بانک کشاورزی تهیه و چندین نوبت از شبکههای مختلف تلویزیونی کشور پخش شد. بیتردید کسانی که آن تیزر آموزشی را مشاهده کردهاند، امروزه در زمره افرادی هستند که دیگر برای حواله کردن پول به طرفهای خود در شهرستانها به شعب بانکها مراجعه نمیکنند و از طریق همان دستگاههای ATM بانک کشاورزی کار خود را انجام میدهند.
اما به مصداق آن که میگویند با یک گل بهار نمیشود تهیه و پخش تیزر آموزشی بانک کشاورزی، گرچه اقدامی درخور تقدیر است؛ اما مشکل میلیونها نفر مشتریان بانکها در ارتباط با استفاده از خدمات بانکی الکترونیکی با پخش یک تیزر آموزشی از تلویزیون برطرف نمیشود. خصوصا آن که آن تیزر صرفا به خدمات الکترونیکی قابل دریافت از دستگاههای ATM محدود میشد، حال آن که نقطه ثقل اصلی خدمات بانکی الکترونیکی روی کامپیوتر و شبکه اینترنت بانکها متمرکز است و بانکها باید در اقدامی مشترک و هماهنگ، دادن آموزشهای کاربردی استفاده از خدمات بانکی الکترونیکی را با بهرهگیری از انواع وسایل آموزشی و کمک آموزشی مطبوعات، شبکههای تلویزیونی و حتی با نصب بیلبوردهای الکترونیکی و ویدئو پروجکشنها در پارکها و دیگر فضاهای عمومی شهرها در اولویت کاری خود قرار دهند.
صرف هزینه برای دادن این قبیل آموزشهای کاربردی به مردم از نقطه نظر اقتصادی هم برای بانکها اعم از دولتی و خصوصی بسیار با صرفه خواهد بود. زیرا با فراگیر شدن فرهنگ استفاده از خدمات بانکی الکترونیکی در جامعه نیاز بانکها به تاسیس شعبههای بیشتر، گسترش فضای شعب موجود و استخدام نیروی انسانی بیشتر به طور قابل ملاحظهای کاهش خواهد یافت و به بانکها امکان خواهد داد بیشتر وقت خود را صرف ارتقای کیفی خدمات کنند.
همان طور که قبلا ذکر آن رفت به دلیل آن که دادن آموزشهای کاربردی استفاده از خدمات بانکی الکترونیکی به مردم، امروز به یک نیاز مشترک میان تمامی بانکهای دولتی و خصوصی ما تبدیل شده است، بانکها میتوانند به منظور صرفهجویی در هزینههای مربوط به این امر مهم با تشکیل یک صندوق و یک کمیته آموزشی مشترک و بهرهگیری از همکاری فکری موسسه عالی علوم بانکی و سایر موسسات ذیصلاح این هدف را محقق سازند.
یادمان باشد که همکاری بانکها در زمینه دادن یک آموزش مشترک به مردم هیچ خللی در امر رقابت میان آنها ایجاد نخواهد کرد.
kiamehr@hotmail.com
ارسال نظر