قاعده همیشگی بازار این است که همواره پس از اینکه سهم، ارز یا کالایی به شدت تضعیف می‌شود، عموم بازیگران احساس می‌کنند در نزدیکی قعر یا قله قرار دارند و به محض ایجاد تک موج‌هایی هر چند ضعیف در جهت مخالف وارد بازار می‌شوند. این روش معامله که به سیستم معاملات بازگشتی (Reversal Trading) شهرت دارد یکی از روش‌های بسیار سود ده و در عین حال فوق‌العاده خطرناک معامله‌گری است. کاربرد غلط این سیستم باعث می‌شود تا معامله‌گر از نظر روانی همواره در این توهم به سر ببرد که هم اکنون زمان بازگشت است و باعث شود تا در میانه موج بفروشد و در حوالی قله خسته و متضرر از بازار خارج شود. بنابراین هرچند روش فوق اگر درست به کار بسته شود موجب ارزان خریدن و گران فروختن می‌شود و سود سرشاری را نصیب معامله‌گر می‌کند اما تجربه نشان داده تشخیص قله و قعر کار بسیار سختی است و اکثر معامله‌گران دچار توهم قله و قعرسازی می‌شوند. در مقابل روش‌های دیگر معامله گری نیز وجود دارد که یکی از آنها سبک معاملاتی Breakout (شکست ) است. در این متد سهم، ارز یا کالایی گران خریده و گرانتر فروخته می‌شود. به عبارتی در این روش در دامنه وارد و در دامنه خارج می‌شود و با توجه به اینکه نقاط معدودی سقف و کف هستند اما نقاط بسیاری در میان این دو قرار دارند، اینگونه سیستم‌ها به روش‌های بازگشتی (Reversal) ارجحیت دارند. روز جمعه آخرین روز معاملاتی هفته گذشته دلار با جهش نسبتا قابل توجهی در برابر اکثر ارزها تقویت شد و با توجه به تضعیف شدید آن در ماه‌های گذشته و فتح پی در پی قعر‌های جدید، این زمزمه‌ها در بازار پیچیده است که آیا حد ۴۷/۱ یورو در برابر دلار آخرین قله است و باید انتظار نزول تدریجی زوج ارز EURUSD را داشته باشیم؟ همانطور که در مقدمه آمد، این سوالی است بسیار خطرناک و می‌تواند تجربه گرانی برای معامله‌گران باشد و در جواب به آن باید دقت بسیار کرد. منطقی‌ترین جوابی که به این سوال می‌توان داد این است که در کوتاه‌مدت بله، احتمال تقویت دلار وجود دارد. با توجه به تضعیف شدید این ارز احتمال تقویت مقطعی آن وجود دارد اما برای پاسخ به این سوال در بلند مدت باید به دنبال شواهد و قرائن کافی گشت و تا زمانی که دلیل قابل قبولی نداشته باشیم نمی‌توان چنین اظهار نظری کرد. واقعیت این است که از نظر بنیادی هنوز اوضاع حاکم بر اقتصاد آمریکا تفاوت چندانی نکرده است. سخنان بن برنانکی در جلسه پنج‌شنبه گذشته کنگره نشان داد که نگرانی مقامات نسبت به رشد اقتصادی بیشتر از تورم است که این به معنی چرخش ۱۸۰ در‌جه‌ای در اولویت‌ها است، شاید در بیست سال گذشته این جزو معدود مقاطعی باشد که تورم اولویت دوم می‌شود. اوضاع بازار مسکن همچنان نامناسب است و مشکلات مربوط به وام استقراض اگرچه از طرف رسانه‌ها دیگر چندان پوشش داده نمی‌شود اما وجود دارد و مصرف‌کنندگان آمریکایی آن را حس می‌کنند. بنابراین سوال این است که چه چیزی عوض شده؟ هیچ. در آنسوی اقیانوس اطلس نیز اتفاقی نیفتاده که بتواند بازار را دچار یک چرخش ناگهانی کند. تریشه، رییس بانک مرکزی اروپا همچنان نسبت به افزایش شدید ارزش یورو بی‌تفاوت است و بانک مرکزی انگلستان نیز با همان دغدغه‌های پیشین خود مشغول است. بنابراین از نظر بنیادی اوضاع دلار همچنان نامناسب است و امواج مساعدی شبیه حرکت روز جمعه را به امواج درونی یک موج بزرگ می‌توان تشبیه کرد.

خشایار امینی www.fxacm.com