یادداشت
نرخ ارز، سپردههای بانکی و بنگاههای تولیدی
همه بر این حقیقت واقفیم که رشد تقاضای سوداگری ارز (در اثر رشد نقدینگی) و تلاش برای حفظ ارزش سرمایه در کنار اختلالهای عرضه ارز از دلایل عمده افزایش نرخ ارز در کشور هستند.
همه بر این حقیقت واقفیم که رشد تقاضای سوداگری ارز (در اثر رشد نقدینگی) و تلاش برای حفظ ارزش سرمایه در کنار اختلالهای عرضه ارز از دلایل عمده افزایش نرخ ارز در کشور هستند.
شاهد این مدعا را میتوان در مراودات اجتماعی روزمره یافت به طوری که نوسانات نرخ ارز و خرید و فروش آن یکی از دغدغههای فکری عموم مردم شده است. برای بررسی این گزاره به زبان آمار، کافی است مقایسهای بین نمودار نرخ تغییرات مانده سپردههای شبکه بانکی و نمودار تغییرات نرخ ارز آزاد صورت گیرد.
با توجه به نمودار، مانده سپردههای شبکه بانکی و نرخ ارز آزاد از سال ۱۳۹۰ که مصادف با شروع تلاطم ارزی در کشور میباشد، در دو جهت متفاوت تغییر داشتهاند. با شروع افزایش غیرمتعارف نرخ ارز، مانده سپردهها با روند کاهشی رشد مواجه شده، به طوری که کمترین رشد سپردهها با بیشترین رشد نرخ ارز در اسفندماه ۹۰ منطبق گردیده است. در ابتدای سال ۹۱ نیز که در پی افزایش احتمال تفاهم دیپلماتیک غرب و ایران حول پرونده هستهای و تدبیر بانک مرکزی در افزایش نرخ سود سپردههای بانکی از التهاب ارزی کاسته شد، سپردهها به تبع آن با افزایش رشد مواجه شده است.
به عبارتی میتوان گفت یک رابطه علی و معلولی بین افزایش نرخ ارز و کاهش رشد سپردههای شبکه بانکی در دوره مورد بررسی وجود دارد. البته این گزاره میتواند با توجه به تاثیر برخی متغیرهای دیگر از جمله بازدهی بازارهای بورس، طلا، خودرو و مسکن بر سپردههای بانکی مورد انتقاد قرار گیرد. در پاسخ باید توجه داشت که ورود سرمایههای خرد به بازارهای ارز و سکه و طلا خیلی راحتتر از بازارهایی مانند مسکن، خودرو و حتی بورس است. به عبارتی در مقابله با سپردههای بانکی، در صورتی که بازدهی بازارها یکسان باشد، بازار ارز، سکه و طلا رقیب قویتری از سایر بازارها است. این در حالی است که بازدهی بازارهای بورس و مسکن در سال 90 نسبت به سال 89 بهترتیب 2/11 و 17 درصد و در مقابل رشد نرخ ارز بیش از 71 درصد برآورد شده است. نکتهای که در خصوص بازار سکه و طلا با بازدهی بیش از 100 درصد در این مدت وجود دارد و میتواند رقیبی برای ارز در جایگزینی سپردههای بانکی باشد، پیروی آن از نرخ ارز میباشد؛ چرا که در این مدت طلای جهانی صرفا 18 درصد رشد داشته است.
در نتیجه؛ تغییرات نرخ سکه و طلا نیز به تاثیر تغییرات نرخ ارز بر جایگزینی سپردهها کمک نموده است. به عبارتی نرخ ارز از کانال بازار سکه و طلا و با یک رابطه تعدی تاثیر مضاعفی بر روند سپردهها گذارده است.
با توجه به اتکای صرف تسهیلات کوتاهمدت یا سرمایه در گردش بانکها به سپردههای مردمی، کاهش مانده یا رسوب سپردهها مستقیما توان تسهیلاتدهی بانکها به بنگاههای تولیدی را تحتتاثیر قرار میدهد. این وضعیت درحالی است که با افزایش نرخ ارز، نیاز بنگاهها به تسهیلات سرمایه در گردش بیش از پیش افزایش مییابد.
بنابراین افزایش نرخ ارز در کنار فشار هزینه تمام شده که از طریق تاثیر مستقیم بر بنگاههای اقتصادی متکی به واردات محصولات واسطهای و سرمایهای وارد میکند، به طور غیرمستقیم نیز به مدیریت بنگاههای اقتصادی آسیب میزند.
* رییس اداره برنامهریزی بانک صنعت و معدن
ارسال نظر