غلامرضا کیامهر

به نظر می‌رسد که دولتمردان و مدیران اجرایی ما بنا ندارند از تجربه‌های ناموفق گذشته درس عبرت بگیرند و آنها را تکرار نکنند. قول و وعده‌هایی که در اوایل کار دولت نهم در خصوص تک رقمی شدن نرخ تورم و نرخ سود بانکی به مردم داده شد و به دلیل نداشتن ضمانت اجرایی، به مرور زمان شاهد روند کاملا معکوس آن بودیم. از جمله تجربه‌های عبرت‌آموزی است که انتظار می‌رفت درچهارمین سال عمر دولت نهم شاهد تکرار آن نباشیم، زیرا به تجربه ثابت شدن قول و وعده‌های اقتصادی که ضمانت قطعی برای محقق شدن آنها وجود ندارد، جز ایجاد مطالبات جدید و یاس و سرخوردگی و در نهایت سست شدن پایه‌های اعتماد عمومی نسبت به گفته‌های مدیران و مسوولان اجرایی کشور نتیجه دیگری به بار نخواهد آورد.

اظهارات اخیر و موکد رییس کل بانک مرکزی مبنی بر این که تا پایان سال ۸۷ نرخ تورم به تبع آن نرخ سود بانکی تا سطح تک رقمی کاهش خواهد یافت، در شرایطی که همه قرائن حکایت از افزایش شدید نرخ تورم موجود در ماه‌های پیش رو دارد، نمونه بارزی از همان قول‌ و وعده‌های بدون ضمانت اجرایی است که در صورت محقق نشدن آن باید شاهد فروریختن سنگ دیگری از دیوار اعتماد عمومی نسبت به گفته‌های مدیران اجرایی کشور باشیم.

اصولا منطق حکم می‌کند که حتی در یک شرایط مساعد اقتصادی که همه شاخص‌های محیط کسب و کار علایم مثبتی ارسالی می‌کنند، رویکرد و ادبیات چنین قول و وعده‌هایی نباید به گونه‌ای باشد که به ایجاد انتظارات و مطالبات قطعی و صددرصدی در جامعه بیانجامد حتی برفرض آن که تصور کنیم عنان اختیار کاهش نرخ تورم ۲۵درصدی موجود یکسره در دست بانک مرکزی و ابزارهای پولی است «که یقینا چنین نیست»، باز هم کسی انتظار ندارد که از زبان رییس کل بانک مرکزی سخنانی این چنینی با قاطعیت در خصوص حتمی بودن کاهش شدید نرخ تورم طی یک، دو ماه باقی مانده به آخر سال بشنود.

به خصوص در شرایط کنونی که درست یا نادرست، یک نوع احساس نگرانی عمومی از پیامدهای به شدت تورمی اجرای طرح تحول اقتصادی و حذف یارانه‌های انرژی فضای جامعه را غبار آلود کرده و اخبار مربوط به کسری شدید بودجه سال ۸۸ هم این نگرانی‌ها را تشدید کرده است، شنیدن وعده کاهش نرخ تورم آن هم تا سطح تک رقمی، از زبان بالاترین مقام بانک‌ مرکزی، بسیار شگفت‌انگیز و دور از انتظار می‌نماید.

البته بیان سخنان آرامش بخش و امید آخرین از سوی مقام‌های ارشد اجرایی کشور تا جایی که درک عرفی و صاحب‌نظران اقتصادی پذیرای آن بوده و حداقل ضمانت اجرایی برای آن متصور باشد، شگردی است که دولتمردان و مدیران اجرایی کشور به منظور فرو نشاندن التهابات حاکم بر محیط کسب و کار باید هنرمندانه از آن استفاده کنند، اما آیا این قبیل پیش‌بینی‌ها و پیش‌گویی‌های خوشبینانه رییس کل محترم بانک مرکزی در شرایطی رکود تورمی حاکم بر اقتصاد کشور، کاهش شدید درآمدهای نفتی ناشی از بحران کم سابقه اقتصاد جهانی و انتظار‌های تورمی مرتبط با طرح‌ تحول اقتصادی و کسری بودجه سال ۸۹، می‌تواند خاصیت آرام‌بخش و امیدآفرینی برای مردم و جامعه داشته باشد.

اگر به زعم رییس کل محترم بانک مرکزی قرار است نرخ تورم و نرخ سود بانکی تا پایان سال تا سطح تک‌رقمی کاهش پیدا کند، به چه دلیل بانک‌ها یکی پس از دیگری دارند اقدام به فروش گواهی سپرده سرمایه‌گذاری یک ساله با نرخ ۱۹درصد می‌کنند. چه تناسبی میان وعده‌ها و پیش‌بینی‌های رییس کل بانک مرکزی با منابع گران قیمتی که بانک‌ها شتابان مشغول جذب آن هستند، وجود دارد.

بدون شک همه ما از فعالان اقتصادی گرفته تا مردم عادی آرزو می‌کنیم پیش‌بینی‌های رییس کل محترم بانک مرکزی درخصوص کاهش و تک‌رقمی شدن نرخ تورم تحقق پیدا کند، اما ای کاش ایشان مبانی علمی و اقتصادی پیش‌بینی‌های خود را هم اعلام می‌کردند تا مردم بتوانند نفسی به آسودگی بکشند، اما با تناقض‌های آشکاری که میان پیش‌بینی‌ها و واقعیت‌های موجود به چشم می‌خورد امیدی به برآورده شدن این آرزوها وجود ندارد، مگر آن که معجزه‌ای در کار باشد که دیگران از آن بی‌خبرند.

Kiamehr@Hotmail.com