ترجمه و تنظیم: علی سرزعیم
حجم بانکداری بین‌المللی در طی سال‌های گذشته به طور محسوسی افزایش یافته است. یک شاخص سنجش این مساله که همانا حجم بدهی‌های خارجی بانک‌هاست و به بانک توافقات بین‌المللی گزارش می‌شود، در فاصله سال‌های ۱۹۷۷ تا ۲۰۰۳ سالانه بیش از ۵% رشد داشته است. دلایل زیر می‌تواند این رشد را تبیین کند:

1. کنترل‌هایی که برای جریان بین‌المللی سرمایه وجود داشت عموما برچیده شده است که این امر فعالیت بانک‌ها در کسب و کار خارج از مرزها را امکان‌پذیر ساخته است.
۲.‌ بانک‌ها به دنبال حداکثر کردن سود هستند. بنابراین برای آنها کاملا طبیعی است که از طریق جذب سپرده‌های ارزی و مبادلات خارجی، فرصت‌های سودآوری بیشتری را جستجو کنند. این مساله وقتی جدی‌تر است که رقابت داخلی میان بانک‌ها شدید باشد.
3. برخی بانک‌ها ممکن است که خود از تکنیک‌های برتری برخوردار باشند (یا لااقل خود چنین تصوری داشته باشند)، بنابراین گسترش حیطه فعالیت در عرصه بین‌المللی به آنها این امکان را می‌دهد تا از شانس مزیت نسبی خود در کشورهای دیگر بهره‌مند شوند. روی دیگر سکه آنست که شاید برخی از بانک‌های دیگر تصور کنند بانک‌های خارج از مرز تکنیک‌های بالاتری در اختیار دارند. بنابراین می‌توانند از تملک آنها به این تکنیک‌ها دست یابند. از اینرو، بانکداری در خارج از مرزها با این نیت علنی اجرا می‌شود که قدرت رقابت در بازار داخلی افزایش یابد.
۴. بانک‌ها تمایل دارند تا مشتریان خود را در فعالیت‌هایشان همراهی کنند. لذا اگر مشتریان کلیدی آنها فعالیت تجاری در خارج از مرزها دارند، بانک‌ها نیز به فعالیت در خارج از مرزها اقدام می‌کنند. علاوه بر این، وقتی بانکی فعالیت خود را در خارج از مرزها گسترش می‌دهد، قادر خواهد بود تا فعالیت خارجی مشتریان خود را نیز بهتر نظارت کند.
5. عموما تصور می‌شود که منحنی هزینه بلندمدت بانک‌ها نسبتا مسطح است و اقتصاد مقیاس به سرعت از بین می‌رود. لذا مزایای در اختیار داشتن یک دفتر بزرگ در مقایسه با داشتن چندین دفتر تقلیل می‌یابد یا به کلی حذف می‌شود. این نکته با توجه به دستمزدهای کم و در عین حال سطح قابل قبولی از مهارت‌ها که در کشورهای خارجی وجود دارد، تشدید می‌شود. گسیل خدمات بانکی به آسیا و هند شاهدی از این پدیده است.
۶. تنظیم‌گری. یکی از اصلی‌ترین دلایل توسعه فعالیت یوروکارنسی قوانینی بود که به بانک‌های آمریکا در داخل آمریکا تحمیل می‌شد. این بانک‌ها دریافتند که فضای مداخلات تنظیم گرانه دولت در لندن مساعدتر است و این امر موجب شد تا لندن به عنوان مرکز بانکی بین‌المللی توسعه بیشتری پیدا کند. در سال‌های اخیر براساس توافقنامه باسل سیاست‌گذاران بیشتر تمایل پیدا کرده‌اند که «یک عرصه واحد فعالیت» ایجاد کنند، اهمیت این عامل احتمالا کاهش یافته است.
با این حال، وقتی که یک مرکز امکانات بانکی جذب می‌کند، به‌رغم از بین رفتن مزایای اولیه، باز هم این تمایل باقی خواهد بود تا در آنجا حضور داشته باشد؛ چرا که در آنجا مزیت‌هایی چون مهارت، نیروی انسانی کارآمد و مسائلی دیگر کسب کرده است.
۷. تئوری سبد دارایی مدعی است که متنوع سازی به کاهش ریسک فعالیت‌ها منجر می‌گردد. وقتی این تئوری را در عرصه بانکداری بکار گیریم، مشاهده خواهیم کرد که بانک‌ها باید فعالیت‌های خود را هم از حیث ارز مورد استفاده و هم مکان جغرافیایی متنوع سازند.
نکته ششم از بندهای فوق می‌گوید که برخی از مراکز به عنوان مراکز بانکداری بین‌المللی باید مهم‌تر از بقیه باشند. این حرف صحیح است؛ چراکه بانکداری بین‌المللی در تعدادی از مراکز انجام می‌شود که اهمیت آنها با یکدیگر متفاوت است. جدول زیر حجم بدهی‌های خارجی بانک‌هایی که در مناطق مختلف دنیا قرار دارند را نشان می‌دهد. روشن است که لندن با فاصله بسیار زیاد نسبت به بقیه مراکز قرار دارد؛ چرا که 22درصدکل بدهی‌های خارجی مربوط به بانک‌هایی است که در انگلیس قرار دارند. رقم بزرگ بعدی مربوط به آمریکاست که 12درصد کل بدهی‌های خارجی را به خود اختصاص داده است. در مورد اروپا، آلمان و فرانسه به ترتیب 2/9درصد و 9/6درصد از کل بدهی‌های خارجی را به خود اختصاص داده‌اند. جالب است که بدانیم سهم جزایر کارائیب از کل بدهی‌های خارجی تقریبا به اندازه فرانسه است.
نهایتا، اهمیت نسبی واحدهای ارزی مختلف در مطالبات خارجی بانک‌ها را می‌توان در جدول زیر مشاهده نمود. ارز عمده مورد استفاده یورو و دلار است که حدودا چیزی معادل ۷۷% کل مطالبات فراملی از طریق این ارزها است.