فرهاد فهامی

تنها حکایت صنعت لیزینگ نیست که در مرحله گذار به توسعه یافتگی سخت گرفتار آمده و در بستری از کوشش و خطا تلاش می‌کند تا کارکردهای واقعی خود را به نمایش بگذارد. تمام صنایع و مشاغل در کشور ما در حال طی کردن چنین سرنوشتی هستند.

توسعه در واقع نقش باران را دارد. اگر باران نبارد تمام عناصر دشت دچار خشکسالی خواهند شد و بالطبع هر چقدر باران ببارد به همان اندازه دشت از خشکسالی فاصله گرفته و تمام عناصر دشت راه سرسبزی و ثمردهی در پیش خواهند گرفت.

اما باران یک تفاوت اساسی با توسعه دارد و آن قابل برنامه‌ریزی بودن فرآیند توسعه است در حالی که درباره باران، دشت تنها می‌تواند امیدوار و منتظر باشد ولی نمی‌تواند درباره زمان و میزان آن نقشی داشته باشد.

نکته اساسی دیگر اما در این نهفته است که هر چقدر باران کمتر ببارد در یک دشت به همان میزان اشیا متاثر از آن تکیده‌تر و ضعیف‌تر خواهند بود و در جامعه‌ای که کمتر توسعه یافته است یکی از مهم‌ترین عواملی که تکیده و ضعیف به بار خواهد آمد برنامه‌ریزی است چرا که این امراز ذهن‌های توسعه نیافته نشات گرفته است.

اما در خصوص لیزینگ یک مساله دیگر نیز حائز اهمیت است: لیزینگ در واقع از ابزارهای توسعه است. لیزینگ مانند مقوله شخم‌زدگی زمین در دشت است، اگر باران ببارد اما دشت شخم‌زده نباشد میزان جذب بارش از سوی دشت پایین خواهد آمد.

و در این موقعیت اگر چه ممکن است باران خوب باریده، باشد و به عبارتی شرایط توسعه فراهم باشد اما روییدنی‌ها و آنان که رسالت بارش باران برای آنها است، خوب نخواهند رویید و در کشور نیز، عناصری که قرار است در معرض توسعه قرار گیرند خوب نخواهند بالید و توسعه لازم را نخواهند یافت.

اگر چه ابزارهای متعدد دیگری برای توسعه وجود دارد اما لیزینگ، بنابر آنکه قدرت خرید و امکان تجهیز منابع را برای بخش‌های مختلف صنعتی و کارآفرینی بالا می‌برد شباهت بسیاری به همان مقوله شخم زده‌گی زمین دارد.

اینکه چگونه شرایطی به وجود آوریم تا دولت به عنوان عامل برنامه‌ریز و مجری توسعه، به این نتیجه برسد که باید امکان جذب فرآیند توسعه برای عناصری که قرار است در معرض توسعه قرار گیرند را فراهم آوریم و برای این کار ابزار لیزینگ یکی از موثرترین‌ها است، یک مساله اساسی است. شاید در این راستا، دو موضوع فرهنگ‌سازی سالم و میزان و جنس شناخت بسیار با اهمیت باشد فرهنگ‌سازی سالم از آن جهت که مردم، دولت و بخش‌خصوصی، تصویری منطقی و استانداردی از صنعت لیزینگ پیش‌روی خود مشاهده کنند. در این خصوص، دو رکن شرکت‌ها و تشکل‌‌های صنفی لیزینگ نقش محوری دارند.

آنها در چنین شرایطی مجبورند علاوه بر تحقق اهداف اقتصادی خود، در بعد ملی به انجام برخی وظایف مبادرت کنند که البته انجام درست این وظایف، در نهایت به سودآوری بیشتر آنان خواهد انجامید.

موضوع با اهمیت دیگر، میزان و جنس شناخت دولت از لیزینگ است. از آنجا که هر باوری نسبت به یک پدیده، ناشی از میزان نوع شناخت از آن پدیده است، در نتیجه، جهت آنکه دولت به این نتیجه برسد که لیزینگ ابزار مناسبی برای تحقق بخشی از اهدافش در حوزه اقتصادی و اجتماعی است، باید زمینه‌های شناخت درباره لیزینگ فراهم آید.

ضمن آنکه جنس شناختی که در دولت حاصل می‌شود باید برپایه اطلاعات سنجیده شده و منطقی از لیزینگ باشد. در تحقق و ایجاد این شناخت در دولت، تشکل‌ها و شرکت‌های صنعت لیزینگ، باعث طرح مفاهیم لیزینگ در نهادهای سیاست‌گذار و تدوین‌کننده برنامه‌ها و همچنین مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی، نقش اساسی دارند. اینکه این تشکل‌ها و شرکت‌ها، چقدر در انجام رسالت‌های خود، موفق عمل کنند و دولت را همراه خود سازند، یک سوال اساسی است که بدون برنامه‌ریزی پاسخ داده نخواهد شد.