جایگاه حقوقی و نقش حقیقی رئیسکل بیمه مرکزی در صنعت بیمه
غلامعلی ثبات
بدون تردید دانش، تجربه و نگرش روسایکل بیمه مرکزی مهمترین عامل در تعیین رویکردهای بیمه مرکزی و به تبع آن تحولات صنعت بیمه بوده است. با تغییر هر رئیسکل، برخی از سیاستهای این سازمان و تعدادی از آییننامههای مصوب شورایعالی بیمه همسو با نظر وی تغییر کرده و نظرات موافق یا مخالفی را حتی از سوی روسای کل پیشین در پی داشته است. رئیسکل بیمه مرکزی، چرا و چگونه میتواند چنین تاثیرات گستردهای بر وضعیت صنعت بیمه داشته باشد؟ این نوشتار میکوشد با جستوجو در «قانون تاسیس بیمه مرکزی ایران و بیمهگری» پاسخی برای این پرسش پیدا کند.
غلامعلی ثبات
بدون تردید دانش، تجربه و نگرش روسایکل بیمه مرکزی مهمترین عامل در تعیین رویکردهای بیمه مرکزی و به تبع آن تحولات صنعت بیمه بوده است. با تغییر هر رئیسکل، برخی از سیاستهای این سازمان و تعدادی از آییننامههای مصوب شورایعالی بیمه همسو با نظر وی تغییر کرده و نظرات موافق یا مخالفی را حتی از سوی روسای کل پیشین در پی داشته است. رئیسکل بیمه مرکزی، چرا و چگونه میتواند چنین تاثیرات گستردهای بر وضعیت صنعت بیمه داشته باشد؟ این نوشتار میکوشد با جستوجو در «قانون تاسیس بیمه مرکزی ایران و بیمهگری» پاسخی برای این پرسش پیدا کند.بیمه مرکزی موسسهای است که به شکل شرکت سهامی تاسیس شده و (بهجز بازرسان) سه رکن مهم مجمع عمومی، شورایعالی بیمه و هیات عامل دارد. در این میان، تنها وظیفه مجمع عمومی بیمه مرکزی که میتواند بر صنعت بیمه اثر بگذارد «تعیین خط مشی کلی» بیمه مرکزی است، اما این رکن تاکنون هیچگونه مصوبهای در این ارتباط نداشته و موجد نقشآفرینی رئیسکل بیمه مرکزی در صنعت بیمه نبوده است. برای هیات عامل نیز که باید رکن اصلی در نحوه اداره این سازمان باشد هیچگونه مسوولیت قانونی مشخص نشده و بهجای آن رئیسکل، بهعنوان بالاترین مقام اجرایی و اداری بیمه مرکزی تعیین شده است.
در این رابطه، جایگزینی عجیب وظایف و اختیارات رئیسکل بهجای هیات عامل، موجب عدم تناسب بین وظایف اختیارات هفتگانه بیمه مرکزی با وظایف و اختیارات پنجگانه رئیسکل شده است. طبق ماده ۲۲ قانون تاسیس بیمه مرکزی، تنها وظیفه مهم و محتوایی رئیسکل بیمه مرکزی «نظارت در اجرای این قانون و آییننامههای مربوط به آن» است و در ماده ۵ همان قانون، وظایف مهمی مانند تهیه آییننامهها و مقررات لازم، عملیات قبولی و واگذاری بیمههای اتکایی، اداره صندوق تامین خسارتهای بدنی و ارشاد و هدایت و نظارت بر موسسات بیمه برای بیمه مرکزی تعیین شده است. با مقایسه این دو ماده، انگار که قانونگذار، رئیسکل بیمه مرکزی را ناظر بر انجام وظایف این سازمان دانسته نه مجری آنها و معلوم نیست که مسوولیت اجرای وظایف قانونی بیمه مرکزی بر عهده کدام رکن این نهاد است. هرچه باشد رئیسکل بیمه مرکزی تنها به اتکای ریاست بر این سازمان، وظیفه یا اختیار چندانی برای ایجاد تغییر و تحول در صنعت بیمه ندارد؛ بنابراین باید عامل اصلی اقتدار رئیسکل بیمه مرکزی بر صنعت بیمه را در ریاست وی بر شورایعالی بیمه دانست که وظایف بسیار مهمی مانند اظهارنظر نسبت به صدور یا لغو پروانه موسسات بیمه، تعیین شرایط عمومی بیمهنامهها و میزان کارمزد و حق بیمه و نیز تصویب آییننامههای لازم بر عهده دارد و مرجع اصلی تحولات صنعت بیمه محسوب میشود.
بهعلاوه، از آنجا که دستور جلسههای شورایعالی بیمه با هدایت رئیسکل بیمه مرکزی تهیه و در شورا مطرح میشود رئیس شورایعالی بیمه فردی بیطرف که فقط جلسه شورا را اداره کند نیست و با آنکه خودش حق رأی ندارد طوری از موضوع دفاع و جلسه را اداره میکند که آنچه او میپسندد، تصویب شود. به همین خاطر هم تاکنون شورایعالی بیمه نه تنها مصوبهای که بیمه مرکزی مخالف آن باشد نداشته است بلکه در مواردی حتی با تغییر رئیسکل بیمه مرکزی، برخی از مصوبات قبلی مطابق با رویکرد رئیسکل جدید تغییر کرده است. جالب آنکه رئیسکل بیمه مرکزی موظف است «گزارش عملیات و فعالیتهای موسسات بیمه در ایران» را به شورایی تقدیم کند که خودش رئیس آن است.حاصل آنکه، در وضعیتی که مجمع عمومی بیمه مرکزی وظیفه تعیین خط مشی کلی برای بیمه مرکزی در رابطه با صنعت بیمه را انجام نمیدهد، هیات عامل بیمه مرکزی هم مسوولیت قانونی در انجام وظایف این سازمان ندارد و دستور جلسههای شورایعالی بیمه مطابق نظر و خواسته رئیسکل بیمه مرکزی مطرح و تصویب میشود، زمینه لازم برای تمرکز قدرت و تصمیمگیری نزد شخص رئیسکل فراهم میشود.
در چنین شرایطی، بسته به دانش، تجربه، نگرش و حتی ویژگیهای شخصیتی هر رئیسکل بیمه مرکزی، تحولات مطلوب یا نامطلوبی در صنعت بیمه رخ میدهد و موجب ناپایداری سیاستها در این صنعت میشود. تغییر این وضعیت در حالت مطلوب، مستلزم اصلاح قانون تاسیس بیمه مرکزی ایران و بیمهگری است، اما در شرایط فعلی میتوان از فرصت حضور شایسته جناب آقای دکتر همتی در راس بیمه مرکزی استفاده کرد و نگرانی ناشی از استبداد رای در صنعت بیمه را کاهش داد. پیشنهاد مشخص این مکتوب آن است که با اصلاح نظامنامه شورایعالی بیمه، فرآیند تدوین دستورجلسات شورایعالی بیمه اصلاح شود و یکی از تغییرات این باشد که آنچه در دستور کمیسیون تخصصی شورایعالی بیمه قرار میگیرد فقط مطابق با خواسته یا اراده بیمه مرکزی نباشد.
ارسال نظر