الزامات استقرار نظام کنترل داخلی
علی اصغر فرجی سماکوش
دانشجوی دوره دکترای حرفهای مدیریت کسبوکار
یکی از ابزارهای لازم برای کنترل فساد؛ طراحی، استقرار، اجرا و اثربخشی نظام کنترل داخلی در شرکتها و موسسات است. کنترل فساد مالی و تقلب بر رشد بنگاه اقتصادی تاثیر دارد. رشد بنگاه، رشد اقتصادی است. در تقلب و فساد مالی سه عامل نقش دارد؛ انگیزه، شرایط و توجیه در بحث شرایط، کنترلهای داخلی مطرح است. حسابرس داخلی ابزار ارزیابی کنترلهای داخلی است. براساس تعریف انجمن حسابرسان داخلی آمریکا (IIA) حسابرس داخلی فعالیت اطمینانبخشی و مشاورهای مستقل و بیطرفانهای است که برای ارزشافزایی و بهبود عملیات طراحی میشود، حسابرس داخلی به سازمان کمک میکند تا اهداف خود را با اتخاذ رویکردی سامانمند و منظم برای ارزشیابی و بهبود فرآیندهای مدیریت ریسک، کنترل داخلی و راهبری شرکتی ایفا کند.
علی اصغر فرجی سماکوش
دانشجوی دوره دکترای حرفهای مدیریت کسبوکار
یکی از ابزارهای لازم برای کنترل فساد؛ طراحی، استقرار، اجرا و اثربخشی نظام کنترل داخلی در شرکتها و موسسات است. کنترل فساد مالی و تقلب بر رشد بنگاه اقتصادی تاثیر دارد. رشد بنگاه، رشد اقتصادی است. در تقلب و فساد مالی سه عامل نقش دارد؛ انگیزه، شرایط و توجیه در بحث شرایط، کنترلهای داخلی مطرح است.حسابرس داخلی ابزار ارزیابی کنترلهای داخلی است. براساس تعریف انجمن حسابرسان داخلی آمریکا (IIA) حسابرس داخلی فعالیت اطمینانبخشی و مشاورهای مستقل و بیطرفانهای است که برای ارزشافزایی و بهبود عملیات طراحی میشود، حسابرس داخلی به سازمان کمک میکند تا اهداف خود را با اتخاذ رویکردی سامانمند و منظم برای ارزشیابی و بهبود فرآیندهای مدیریت ریسک، کنترل داخلی و راهبری شرکتی ایفا کند.
1391: سال بازآفرینی حسابرسی داخلی در ایران
سازمان بورس اوراق بهادار ایران در پی کشف تقلب ۳ هزار میلیاردی در سال ۹۱ حسابرسی داخلی را بازآفرینی نمود و در همین راستا دستورالعمل کنترلهای داخلی را به تصویب رساند. همچنین سازمان بورس به منظور هماهنگسازی برداشت عمومی از جایگاه، اختیارات و مسوولیتهای مورد انتظار حسابرسی داخلی و کمیته حسابرسی «منشور نمونه کمیته حسابرسی» و منشور نمونه فعالیت حسابرسی داخلی را برای تصویب در هیات مدیره شرکتها منتشر کرد. سازمان بورس در مقام نهاد ناظر بر سرمایه، شرکتها و هیات مدیره آنها را ملزم ساخته که ارزیابی خود را از روند کنترل داخلی گزارش دهند.
وظایف عمده کمیتههای حسابرسی
کمیته حسابرسی چهار وظیفه اصلی دارد، اولین وظیفه کمیته حسابرسی حصول اطمینان از استقرار نظام کنترلهای داخلی مطلوب است. این کمیته قرار است اطمینان دهد که نظام کنترل داخلی بسنده است. اگر در شرکتی این کنترلها به درستی طراحی، مستقر، اجرا و ارزیابی شود، از مشکلاتی و تقلباتی که امروز میبینیم پیشگیری خواهد شد. دومین وظیفه اطمیناندهی از فرآیند حسابرسی مناسب در واحدهای سازمانی است که هم شامل حسابرسی داخلی و هم حسابرسی مستقل و تامین استقلال آنها است. سومین وظیفه کمیته حصول اطمینان از قابلیت اعتماد گزارشهای مالی است که در شرکت تهیه میشود چون این گزارشها هستند که مبنای تصمیمگیری قرار میگیرند و اگر قابل اعتماد نباشند تصمیمگیری با مشکل مواجه میشود. باید سازوکار تهیه صورتهای مالی بررسی و در زمینه قابلیت اتکای آن اطمینان حاصل شود. چهارمین وظیفه کمیته حسابرسی اطمینان از حسن اجرای قوانین و مقررات درونسازمانی و برونسازمانی به ویژه منشور اخلاقی است. باید سازوکاری وجود داشته باشد که این اطمینان را به ذینفعان بدهد که هم مقررات داخلی و هم مقررات بیرونی رعایت میشود. تمامی این وظایف در این جهت است که پایداری و ثبات شرکت حفظ و عملکرد شرکت شفاف شود.
اگرچه تصویب دستورالعمل کنترلهای داخلی و ابلاغ منشور اقدام ارزشمندی بوده است و تشکیل کمیته حسابرسی در ایران یک جهش تاریخی مهم در بخش نظارت محسوب میشود که بهترین مزیت این الزام حرکت شرکتها به سمت شفافیت بیشتر خواهد بود، لیکن اگر کمیته بخواهد درست کار کند دو مساله را باید در نظر گرفت. نخست بحث استقلال اعضای کمیته است. عضو مستقل، عضوی است که فاقد هرگونه رابطه مستقیم یا غیرمستقیم است که بر تصمیمگیری مستقل وی اثرگذار باشد. این عضو باید فاقد هرگونه پست اجرایی در شرکت باشد که در این زمینه سازمان بورس این قضیه را در دستورالعمل کنترل داخلی دیده و تصریح کرده است. بهعنوان مثال اگر شرکتی پنج عضو کمیته دارد سه نفر باید عضو مستقل و دو نفر عضو غیرموظف هیاتمدیره باشند یا اگر سه عضو دارد، دو نفر عضو مستقل و یک نفر عضو غیرموظف هیاتمدیره شرکت باشد و دومین مساله، انجام مسوولانه اعضای کمیته حسابرسی است. در ایران اعضای هیاتمدیره معمولا نماینده سهامدار یا بعضا خودشان سهامدار هستند و به عبارتی مالکیت و مدیریت در هم ادغام شده است که باید این مشکل رفع شود.
بعد مشاورهای و اطمینانبخشی حسابرسی داخلی
به عقیده نگارنده حسابرسان داخلی وکمیتههای حسابرسی ابتدا باید به فعالیتهای مشاورهای بپردازند و سیستمهای کنترل داخلی را از یک مرحله به مرحله بالاتری برسانند تا ایرادات ساختاری کم و نزدیک به صفر شود و بعد به حسابرسان داخلی در بعد اطمینانبخشی اتکا کنیم. در واقع باید ساختار شرکت درست و اشکالات رفع شود و سپس وارد بعد اطمینانبخشی شد.
البته سیستم کنترل داخلی هر شرکت باید به گونهای طراحی شود که در برگیرنده محیط کنترلی، ارزیابی ریسک، فعالیتهای کنترلی، اطلاعات و ارتباطات و نظارت باشد. همکاری بین حسابرسان داخلی و مدیریت از دو جنبه مطرح است؛ یکی اینکه خود مدیریت باید به بحث کنترل داخلی و پاسخگویی اعتقاد داشته باشد و یکی هم خود حسابرسهای داخلی هستند که باید خود را به دانش روز و شناخت محیط کسبوکار تجهیز کنند. حسابرسی داخلی با همه بخشهای سازمان و بخش عملیات در ارتباط است. تمام فرآیندهای سازمان زیرپوشش حسابرسی داخلی است، حسابرس داخلی باید با مدیریت وکارکنان بخشهای مختلف ارتباط برقرار کند. راهحل مشکلات به ویژه کنترلهای داخلی از دل ارتباط سازنده بیرون میآید.
حسابرسی داخلی وتامین منافع سهامداران
حسابرسان داخلی در بحث اطمینانبخشی و همچنین در بحث مشاورهای، کمک به شرکت از طریق بهبود عملیات و افزودن ارزش جهت ارتقای فرآیندهای راهبری شرکتها و کنترل نقش مهمی میتوانند ایفا کنند و با ارائه راهکارهای پیشنهادی و اجرای آنها در شرکت باارزشآفرینی، منافع سهامداران را تامین کنند. حسابرس داخلی هم در مقابل شرکت و هم به نوعی در مقابل حرفه خود تعهد دارد. چنانچه حسابرسان داخلی با صلاحیتی در واحد حسابرسی داخلی مشغول بهکار شوند، میتوانند در طول زمان با طراحی و اجرای درست عملیات این واحد به مرور دیدگاه شرکت را نسبت به اهداف، ماموریت و خدمات حسابرسی داخلی اصلاح کنند. به نظر میرسد هنوز باور به مفید بودن حسابرسی داخلی در اذهان مدیران به خوبی شکل نگرفته است و این مهم نیازمند بسترسازی فرهنگی و قانونی در این زمینه است، چراکه قوانین و مقررات قدیمی است و درباره استفاده از خدمات کمیته حسابرسی داخلی به قانون جدید نیاز داریم. بدیهی است با توجه به تجربیات جهانی، درصورت اجرای صحیح دستورالعمل کنترلهای داخلی و منشور کمیته و فعالیت حسابرسی داخلی مصوب سازمان بورس و اوراق بهادار ایران شرکتها به سمت شفافیت بیشتر حرکت خواهند کرد و این امر از طریق اطمینان سرمایهگذاران به سرمایهگذاری در شرکتها سبب حرکت وجوه آزاد شده در بانکها به بازار سرمایه و پایداری اقتصاد میشود. از اینرو استقرار این نظام منتج به رشد اقتصادی بنگاهها و در نتیجه نظام اقتصادی کشور خواهد شد.
ارسال نظر