چالشهای یک بیمهنامه گمنام در ایران
سیدمحمد علیپور مدیرعامل شرکت بیمه «ما» بیمه عمر و سرمایهگذاری خدمتی از بیمه است که هنوز پدیدهای نو به حساب میآید و در فرهنگ بیمهای اکثر اقشار جامعه وارد نشده است و هرچند همواره مسوولان بهدنبال توسعه آن بودهاند اما کماکان موضوع بکر و دست نخورده باقی مانده است. همانطور که میدانید طی چند سال اخیر سهم بازار بیمههای عمر و زندگی رشد خوبی داشته است، ولی ارقام موجود در کشور در مقایسه با کشورهای دیگر فاصله بسیاری دارد و در جهت گسترش این بیمهنامه مهم تلاشهای بسیار بیشتری نیاز است. اصلیترین عامل توسعه نیافتن بیمههای عمر و سرمایهگذاری را باید در عدمشناخت عمومی از بیمههای عمر جستوجو کرد و بهدلیل همین ناآگاهی از پوششها و مزایای بیمههای اشخاص، اکثرا سرمایهگذاری در بخشهای دیگر را ترجیح داده و بیمههای عمر را کالایی تجملاتی میدانند؛ در واقع چالش اصلی بیمههای زندگی، توسعهنیافتگی کلیات بیمه یا نبود فرهنگ بیمه است.
سیدمحمد علیپور مدیرعامل شرکت بیمه «ما» بیمه عمر و سرمایهگذاری خدمتی از بیمه است که هنوز پدیدهای نو به حساب میآید و در فرهنگ بیمهای اکثر اقشار جامعه وارد نشده است و هرچند همواره مسوولان بهدنبال توسعه آن بودهاند اما کماکان موضوع بکر و دست نخورده باقی مانده است. همانطور که میدانید طی چند سال اخیر سهم بازار بیمههای عمر و زندگی رشد خوبی داشته است، ولی ارقام موجود در کشور در مقایسه با کشورهای دیگر فاصله بسیاری دارد و در جهت گسترش این بیمهنامه مهم تلاشهای بسیار بیشتری نیاز است. اصلیترین عامل توسعه نیافتن بیمههای عمر و سرمایهگذاری را باید در عدمشناخت عمومی از بیمههای عمر جستوجو کرد و بهدلیل همین ناآگاهی از پوششها و مزایای بیمههای اشخاص، اکثرا سرمایهگذاری در بخشهای دیگر را ترجیح داده و بیمههای عمر را کالایی تجملاتی میدانند؛ در واقع چالش اصلی بیمههای زندگی، توسعهنیافتگی کلیات بیمه یا نبود فرهنگ بیمه است. بیمههای عمر از عدم توسعه بیمه تاثیر میگیرند.
برای توسعه فرهنگ بیمه، در ابتدا خود این جامعه است که باید احساس نیاز کند، حتی در بیمههایی چون اتومبیل و درمان که سهم قابل توجه پرتفوی کل بازار بیمه کشور به این دو تعلق دارد نیز این رقم تحتتاثیر نیازافراد برای تامین هزینههای سنگین جبران خسارات و درمان قرار دارد. اما در سایر رشتهها هنوز چنین استقبالی را نمیبینیم و مردم از مزایای سایر بیمهها آگاه نیستند؛ بهعنوان مثال کمتر کسی از مزایای بیمههای آتشسوزی مطلع است و اگر از روی اجبار نباشد به دنبال تهیه این بیمهنامه نیست درحالی که اگرمردم میدانستند با یک بیمه آتشسوزی چه خساراتی را میتوانند پوشش دهند هیچ منزل و محل کاری بدون بیمه آتشسوزی و سایر خطرات مرتبط نمیبود. بنابراین آگاهی عمومی از مزایای بیمه باید افزایش یابد و در ایجاد فرهنگ بیمه نیز تمامی نهادهای آموزشی در کنار سازمانهای فعال صنعت بیمه باید دست به دست هم داده تا شناخت عمومی جامعه نسبت به بیمه ایجاد شود و حتی دیدگاههای غلط نسبت به بیمه اصلاح شود. در واقع باید به جایی برسیم که اعتماد عمومی نسبت به بیمه افزایش یابد.
ازسوی دیگر من شرکتها را هم بیتقصیر نمیدانم؛ چراکه معتقدم ما باید محصولات بیمههای عمر خود را متنوعتر کرده و آنها را با سلایق و وضعیتهای متفاوت افراد مختلف جامعه مطابقت دهیم؛ تا هر خریداری هر شکل از بیمه عمر را که خود مناسب دیده و حلال مشکل زندگی خود تشخیص داد، انتخاب کرده و بخرد. بهعنوان مثال، یکی از دلایل توسعه بیمههای عمر در سایر کشورها میتواند بهرهمندی از بیمههای بازنشستگی باشد که در ایران این موضوع خارج از دایره خدمات بیمههای بازرگانی است و هزینههای زندگی بازنشستگان را تامین نمیکند ولی میتوان با راهکارهایی این پوشش بازنشستگی را بهعلاوه آنچه سازمان تامین اجتماعی برعهده دارد، بهصورت تکمیلی از بیمههای بازرگانی تامین کرد.
یکی دیگر از دلایل عدم توسعه بیمههای عمر و سرمایهگذاری و در واقع یکی از موانع پیش رو را میتوان شرایط حالحاضر اقتصادی کشور و همینطور نرخ تورمی که روزبهروز درحال افزایش است، دانست و مجموعه عواملی از ایندست این امکان را به شرکتها نمیدهد تا به یک شرایط ثبات رسیده و آنگاه طرحها و برنامههایشان را پیاده کنند، مردم هم بهتبع همین شرایط، بههیچوجه حتی مجال فکرکردن به موضوعاتی مانند بیمه عمر و سرمایهگذاری را نخواهند داشت. بنابراین گذشته از عدمشناخت و ناآگاهیهای عمومی، شرکتهای بیمهگر نیز چه بهدلیل ضعفهای درونی خود، چه بنابه دلایلی که گفتهشد، به دشواری میتوانند تصوری مشخص و روشن از بیمههای عمر ایجاد کنند. تا افراد باتوجه به نیازهای خودشان به انواع بیمههای عمر جذب شوند. البته ناآرام بودن و این عدمتعادلها نباید به این معنی باشد که شرکتها دسترویدست بگذارند و هیچ نکنند، در چنین شرایطی باید بر روی اهداف کوچکتر و مقطعی متمرکز شد و این موضوع را سنجید که باتوجه به همین شرایط چه میتوان کرد.با این وجود همانطور که در ابتدا نیز اشاره شد بیمههای عمر از ابتدای شکلگیریشان در ایران؛ پیشرفتهایی نیز داشتهاند. ورود بخش خصوصی به صنعت بیمه و ارائه طرحهای نو در شرایط رقابتی بازار، زمینه را برای توسعه بیمههای عمرمهیا کرده است و بیمههای تازهتاسیس توانستهاند بعضا طرحهای خوبی را با توجه به نیاز مردم عرضه کنند. اما این تلاشها، همانطور که گفته شد کافی نبوده و نیست و شرکتهای بیمه باید تلاشهای بیشتری در راستای توسعه بیمههای عمر داشته باشند. در این زمینه فعالیت بیمه مرکزی میتواند راهگشا باشد. بیمه مرکزی هدایتکننده بازار است. زمینه و فضای کسبوکار باید توسط بیمه مرکزی آماده شود و شرکتهای بیمه با نیازسنجی بازار، بیمهنامههایی را که پاسخ این نیازها باشند، طراحی و به بازار عرضه کنند. البته نکتهای که در این میان نباید از یاد برود این است که بازار رقابتی و کاهش قیمت بهوسیله قانونهای کارشناسی نشده موفق عمل نخواهد کرد و به سیاستگذاری دقیق احتیاج دارد.
ارسال نظر