مدیریت سبز؛ محورجدید برنامهریزی شهری
در حالی که شهرداران بسیاری از شهرهای جهان در حال تبیین و تصویب ضوابط جدیدی برای ارتقای کیفیت زندگی، محیطزیست، ایجاد سرزندگی، نشاط و پویایی، حفظ و بالا بردن سطح سلامت و افزایش مبادلات اجتماعی در حوزه مدیریت شهری، براساس نیازهای واقعی و امروزی شهروندان خود هستند، برخی از شهرداران ایران بدون در نظر گرفتن شرایط کنونی و نیازهای واقعی شهروندان، با تکیه بیش از حد بر شعار «نهضت زیباسازی۱»، بسیاری از مسائل مهم تر، مانند ایجاد و ارتقای زیرساختهای شهری، را رها کرده و در عوض بیشتر تلاش خود را بر زیباسازی شهر خود متمرکز کردهاند.
در حالی که شهرداران بسیاری از شهرهای جهان در حال تبیین و تصویب ضوابط جدیدی برای ارتقای کیفیت زندگی، محیطزیست، ایجاد سرزندگی، نشاط و پویایی، حفظ و بالا بردن سطح سلامت و افزایش مبادلات اجتماعی در حوزه مدیریت شهری، براساس نیازهای واقعی و امروزی شهروندان خود هستند، برخی از شهرداران ایران بدون در نظر گرفتن شرایط کنونی و نیازهای واقعی شهروندان، با تکیه بیش از حد بر شعار «نهضت زیباسازی۱»، بسیاری از مسائل مهم تر، مانند ایجاد و ارتقای زیرساختهای شهری، را رها کرده و در عوض بیشتر تلاش خود را بر زیباسازی شهر خود متمرکز کردهاند.
اگرچه زیبایی بصری، هماهنگی، یکپارچگی و انسجام در سیمای شهری از جمله عواملی است که به جلوه بیشتر هویت و اصالت یک شهر کمک میکند، اما اندک دقتی در استراتژی و چشمانداز مدیران کشورهای پیشرفته جهان، نمایانگر مغایرت چشمگیری بین رویکرد مدیریتی در این کشورها و کشورهای در حال توسعه است. آنچه در این زمینه قابل تامل است، عبور شهرداران شهرهای پیشرفته از تزئینات پیش پا افتاده و کم اثر و ضوابط سطحی همچون ایجاد تغییرات پی در پی و کوتاهمدت در رنگآمیزی، دکوراسیون و نورپردازیهای معابر عمومی شهری و توجه بیشتر به تبیین مفاهیم کلانتر و زیرساختهایی است که متضمن دستیابی به اهداف متعالیتر هستند.
این اهداف شامل ارتقای سطح ادراک شهروندان، افزایش تاثیرگذاری حسی محیط و توجه به همه حواس، به منظور درک بهتر و عجین شدن با فضای زندگی هستند، نه صرفا تغییر رنگها و افزودن تزیینات اضافی که اغلب باعث ناهنجاریهای بصری شدهاند. بهعنوان مثال در شهر سئول، رویکرد جدیدی به نام سیستم حمل و نقل سبز در حال پیگیری است که اهدافی مانند طرح ایجاد پارکینگ سبز، اجرای سیاستهای مرتبط با حملونقل پاک و طرحهای مشوق پیاده روی را دنبال میکند.
با کنار گذاشتن جایگاه و نگاه انتقادی به این گونه تصمیمگیریهای اغلب شهرداریهای کشور، خصوصا در کلانشهرها و با چشمپوشی از آنچه طی دهههای اخیر در این شهرها رخ داده است و پذیرش اینکه در کنار اشتباهات و سهلانگاریهای انجام گرفته، اقدامات سازندهای نیز انجام شده و زیرساختهای بسیاری نیز ایجاد شده است، اکنون توجه به تدابیر و راهحلهای کارآمد، تاثیرگذار و ساختارمند- که متضمن توسعه پایدار و ذخیرهسازی ثروت ملی است- از اهمیت بالایی برخوردار است. تدابیری که باعث ارتقای سطح سلامت، نشاط و سرزندگی جامعه شهری شده و منجر به بهبود رفتار و اخلاق شهروندان و بالا رفتن میزان رضایتمندی و حس تعلق آنها به فضای شهری شود. تدابیری که با گذار از زیباسازی ظاهری، گذرا و صرفا بصری به افزایش دلانگیزی و تاثیرگذاری حسی فضاهای شهری توجه بیشتری داشته باشند. تدابیری که با برجسته کردن احساس فضا و تاکید بر حس خوشایند آن، میتوانند با توجه بیشتر به هویت اصلی آن بستر، سرآغاز رویکرد جدیدی با هدف ارتقای کیفیت زندگی شهری و همچنین فضاهای عمومی شهری باشند.
در ۲۷ آبان ۱۳۹۴، مقام معظمرهبری در نامهای به روسای کل قوا، در اجرای بند یک اصل ۱۱۰ قانون اساسی، سیاستهای کلی محیط زیست را در ۱۵ ماده ابلاغ کردند. این مهم میتواند بهعنوان یک استراتژی تاثیرگذار و بلندمدت- بهعنوان راهی برای رسیدن به اهداف متعالی و پرهیز از بیهودگیهای سطحی در مقیاسهای شهری و کشوری- کلیدواژه توسعه پایدار تلقی شود و در راس دستور کار شهرداریهای کشور قرار گیرد. این بیانیه شامل نکاتی است که در ادامه آورده میشود: ۱- مدیریت جامع، هماهنگ و نظاممند منابع حیاتی همراه با رویکرد مشارکت مردمی، ۲- ایجاد نظام یکپارچه ملی محیط زیست، ۳- اصلاح شرایط زیستی، ۴- پیشگیری و ممانعت از انتشار انواع آلودگیهای غیرمجاز، ۵- پایش مستمر و کنترل منابع، ۶- تهیه اطلس زیست بوم کشور و حفاظت، احیا، بهسازی و توسعه منابع طبیعی تجدیدپذیر، ۷- مدیریت تغییرات اقلیم و مقابله با تهدیدات زیست محیطی، ۸- گسترش اقتصاد سبز با تاکید بر: استفاده از انرژیهای پاک و ارگانیک، اصلاح الگوی تولید و توسعه حملونقل عمومی سبز، ۹- تعادل بخشی و حفاظت کیفی آبهای زیرزمینی، ۱۰- استقرار نظام حسابرسی زیست محیطی در کشور، ۱۱- حمایت و تشویق سرمایهگذاریها و فناوریهای سازگار با محیطزیست، ۱۲- تدوین منشور اخلاق محیطزیست و ترویج و نهادینهسازی فرهنگ و اخلاق زیست محیطی، ۱۳- ارتقای مطالعات و تحقیقات علمی، ۱۴- گسترش سطح آگاهی، دانش و بینش زیست محیطی جامعه و ۱۵- تقویت دیپلماسی محیط زیست.
همچنین حضور رئیس سازمان محیط زیست کشور در «کنفرانس تغییرات آب و هوایی پاریس» موسوم به «کپ ۲۱» (COP۲۱) در تاریخ ۹ آذر ۱۳۹۴، به منظور رایزنی با کشورهای توسعه یافته، بیشتر بر محور تبادل تجربیات و بهرهمندی ایران از فناوریهای پاک بود. با نگاهی به مسائل پیش رو، زمان آن فرارسیده است تا استراتژی شهرداریها و دستاندرکاران مربوطه از لایههای سطحی به لایههای عمیقتر و کیفی در مدیریت شهری ارتقا یابد.
امروزه، دلانگیزی و آگاهی دو مولفه اصلی گمشده در شکلگیری اغلب فضاهای شهری در ایران است. به واقع میتوان گفت که الزاما رشد سریع و بیرویه تنها عامل عقبافتادگی حسی و فقدان آگاهی و دلانگیزی شهرهای ایران نبوده است؛ چراکه این کمبودها در بسیاری از شهرهای کوچک یا نوظهور نیز محسوس است. کلانشهرهای بسیاری هستند که حتی با سرعت شکلگیری بالا توانستهاند به رشد و پیشرفت قابل توجهی در موارد فوق دست یابند. لذا لازم است دلایل بروز و پیدایش این ناهنجاریها را در جایی دیگر جستوجو کرد. از عوامل موثر در طراحی و خلق جزئیات متناسب با شرایط و ویژگیهای منحصربهفرد هر شهر، میتوان به این موارد اشاره کرد: وجود یک ایده و مفهوم کلی مبتنی بر نیازهای واقعی اقلیمی و فرهنگی متاثر از شرایط زمانی، مکانی و موضوعی در طراحی کلیات و به خصوص، جزئیات شهری، طرح ضابطههایی که از طریق آنها بتوان به ایده مفهومی متناسب با شهر رسید و ارتقای سطح دانش در مورد تکنیکهای مورد نیاز برای طراحی «کارآ»، «مانا» و «زیبا». بنا بر این ایجاد اتاقهای فکر با رویکرد حسی در شهرداریها برای بهرهگیری از در تجارب شهروندان و احساس واقعی نیازهای آنان ضروری است.
در این راستا ارتباط گسترده میان شهرداریها و دستاندرکاران و دانشکدههای مرتبط از جمله معماری و شهرسازی، مدیریت شهری، جامعه شناسی و اقتصاد و بهرهمندی از تجربه و دانش حسی استادان نیز میتواند به ارتقای کیفیت نحوه برخورد با مسائل و مشکلات شهری کمک کند و به ارائه راهکارهای متناسب با شرایط و ویژگیهای اجتماعی، اقلیمی و فرهنگی شهرهایمان بینجامد. از سوی دیگر فراهم آوردن بستری برای رشد آگاهی و ارتقای کیفی دیدگاههای شهروندان و همچنین بالا رفتن سطح فرهنگ و دانش آنها و مدیران در مورد زیبایی شناسی و شیوههای ارتقای زیبایی شهری، میتواند زمینههای فرهنگی مورد نیاز را در رشد پایدار شهری فراهم آورد. این امر میتواند به تشویق مشارکت و مسوولیتپذیری هر چه بیشتر شهروندان در قبال شهر و نیازهای شهری خودشان بینجامد.
توجه به اهداف بلندمدت و کلان، پیمودن مسیر برای رسیدن به هدف اصلی در قالب پروژههایی با مقیاس کوچکتر و افزایش میزان صبر و حوصله مسوولان و شهروندان، لازم است بهعنوان یک سیاست کلیدی و بلندمدت مدنظر قرار گیرد.
محمدمهدی صفایی
عضو هیات علمی دانشگاه آزاد واحد تهران جنوب
ارسال نظر