گذر از گسترش کمی به توسعه کیفی
توسعه، مفهومی عام و همهجانبه است و ابعاد مهم اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی را دربرمیگیرد و اتفاقات کالبدی نیز در راستای بهبود این ابعاد و بستری برای استقرار و ارتقای کارآمدی آنها محسوب میشود. در اینمیان توجه به کیفیتهای زیستی و فعالیتی و رضایتمندی شهروندان و عموم ذیمدخلان، امری حیاتی در توفیق مجموع فرآیندهایی است که با هدف تداوم کیفیتها و ارزشهای فعلی و پذیرش نقشهای جدید در حوزه رقابتی شهرها صورت میگیرد.
هدف اغلب اتفاقاتی که در حوزه توسعه شهری اتفاق میافتد، علاوه بر رفع نیازهای روزمره و حیاتی و تامین هزینه اقدامات مترتب بر نگهداشت شهر، داراییها، امکانات و زیرساختهای موجود آن، برندسازی و ارائه تصویر مطلوبی از شهر است، تا در کنار ایجاد و تعالی حس تعلق شهروندان، با جذب افراد، موسسات، نهادها و جریانهای مالی، هنری، فرهنگی و دانشبنیان، شرایط مساعدتری را برای سرمایهگذاری و کارآفرینی و تولید ثروت فراهم کنند.
توسعه، مفهومی عام و همهجانبه است و ابعاد مهم اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی را دربرمیگیرد و اتفاقات کالبدی نیز در راستای بهبود این ابعاد و بستری برای استقرار و ارتقای کارآمدی آنها محسوب میشود. در اینمیان توجه به کیفیتهای زیستی و فعالیتی و رضایتمندی شهروندان و عموم ذیمدخلان، امری حیاتی در توفیق مجموع فرآیندهایی است که با هدف تداوم کیفیتها و ارزشهای فعلی و پذیرش نقشهای جدید در حوزه رقابتی شهرها صورت میگیرد.
هدف اغلب اتفاقاتی که در حوزه توسعه شهری اتفاق میافتد، علاوه بر رفع نیازهای روزمره و حیاتی و تامین هزینه اقدامات مترتب بر نگهداشت شهر، داراییها، امکانات و زیرساختهای موجود آن، برندسازی و ارائه تصویر مطلوبی از شهر است، تا در کنار ایجاد و تعالی حس تعلق شهروندان، با جذب افراد، موسسات، نهادها و جریانهای مالی، هنری، فرهنگی و دانشبنیان، شرایط مساعدتری را برای سرمایهگذاری و کارآفرینی و تولید ثروت فراهم کنند. در این فرآیند همافزا، شاخصهای توسعه تعریف میشوند و چشمانداز و چارچوبهای مشخص و البته پویایی برای شهرها تعیین میشود تا در رقابت تنگاتنگ برای جذب جریانهای مولد و ایفای نقش شاخصتر در مقیاسهای جهانی و منطقهای و ملی، حرفی برای گفتن داشته باشند.
در چنین فضا و شرایطی، دیگر چون گذشتهها و در چارچوب برنامههای جامع سنتی، توسعه شهر به معنی گسترش فیزیکی ابعاد آن مطرح نیست و نظام برنامهریزی کالبدی متاثر از جریانها، رویهها و چشماندازهای اقتصادی و اجتماعی و رویدادهای مهم و تسریعکننده فرآیند توسعه است و در مواردی تدابیر، سیاستها و اقدامات موضوعی و نرمافزاری اهمیت کلانتری در قیاس با اقدامات و پروژههای موضعی و سختافزاری داشته و اثرات راهبردی و تعیینکنندهای در توسعه شهر دارند. بهعنوان نمونه؛ میتوان از شهرهایی چون بارسلون و لندن نام برد که با ایده مهم کسب میزبانی المپیک، ظرفیتهای عظیم ملی و بینالمللی را برای تجهیز و بازآفرینی و توسعه خود در سطوح مختلف و متناسب با شرایط متصور و ضرورتهای تحقق حتمی آن فراهم میکنند و پروژههای موضعی هم متاثر از رویداد مورد نظر و ابعاد مختلف آن، در عالیترین سطح ممکن، برنامهریزی و اجرا میشوند و ضمن تقویت مزیتهای رقابتی، نقش این شهرها را در بین شهرهای مهم و مطرح جهان بهبود میبخشند.
در توسعه به مفهوم کیفی آن، پایانی وجود ندارد و با توجه به وضع فعلی، همواره شرایط و چشماندازهای مطلوبتری قابل تصور است. حال آنکه گسترشهای فیزیکی شهری، با مولفههای متعدد پایداری زیست محیطی تعارض دارند و تهدیدی جدی برای تداوم تعادلهای پویای آن محسوب میشوند. در کنار گرایشهای جهانی برای ایجاد شهرهای شاخص و انسانمدار و توجه به مشارکت شهروندان و ذیمدخلان در تحقق مطلوبیتهای انسانی و اصالت آنها در برنامهها و اقدامات توسعهای، در ایران و برخی شهرها نیز، توجه به جنبههای کیفی توسعه مطرح شده و در قالب نظامهای برنامهریزی مناسب با اینموضوع، اقداماتی هم صورت گرفته است. از جمله این موارد میتوان به تهیه CDS برای برخی از شهرها، بهعنوان جایگزین یا مکملی برای طرحهای جامع سنتی نام برد. در کنار اقدامات برنامهای، در حوزه عمل هم، توجه به کیفیتهای محیطی عرصههای عمومی شهری آغاز شدهاست و از اقدامات بهسازی موردی سالیان گذشته در مراکز و محورهای تاریخی، تا پیادهراهسازیها و آرامسازیها و تجهیز برخی فضاهای شهری فعلی را در شهرهایی مانند تهران، مشهد و تبریز در بر میگیرد.
گرایش به این دست از فعالیتهای بهسازی محیطی، همراه با اثرات آنها در پالایش فعالیتهای همجوار، در شهرهای بزرگی، نظیر تهران، با فرض گذر از دوره پروژههای کلان زیرساختی و با ایده تمرکز بر کیفیتهای شهری و با نیمنگاهی به تجربیات جهانی صورت میگیرد. البته نظام تامین مالی شهرداریها در ایران بهگونهای است که توجه به عرصههای عمومی و بهسازی و آرامسازیهای موضعی، در کنار پرداختن به پروژههای کلان عموما تجاری، به خصوص در دوران رکود بازار مسکن، صورت میگیرد. پروژههایی که به دلیل نامعلوم بودن جایگاه آنها در توسعه و نقشپذیری متعالیتر شهر و عدم رعایت الزامات و استانداردهای مربوطه، تبعات عموما منفی آنها دامنگیر شهر و شهروندان میشود و فرصتهای محدود در اختیار برای تحقق چشماندازی مقبول و بینالمللی، هر لحظه کمتر میشود.
پرداختن به عرصههای عمومی و تجهیز و ارتقای کیفیت آنها بر عهده بخش عمومی بوده و تا چندی قبل تنها در حد رُفت و روب و تمیز کردن به آنها توجه میشد. حال آنکه اقدامات اجرایی در عرصههای عمومی با موانع اجرایی و هزینههای کمتری در قیاس با مداخله در عرصههای خصوصی (که تا سالهای اخیر مورد توجه بخش عمومی بوده)، مواجه بوده و اثرات آنها در مطلوبیتهای زیستی و فعالیتی و منظر شهری و در نتیجه پذیرش اتفاقات و رویدادهای معطوف به توسعههای کیفی، راهبردی است.
در اکثر کشورهای توسعهیافته، با شروع دوره صنعتیشدن و در ادامه، پایان دوره مذکور، اکثر مراکز تاریخی و پهنههای مهم کار و فعالیت، از حیات اجتماعی و فعالیتهای مولد تهی شده و به افت کیفی و زوال شهری منجر شدند. در شهرهای مذکور، با تغییر نقشی که در این مراکز و پهنهها، اتفاق افتاد، جایگاه فرهنگی و گردشگری آنها مورد توجه قرارگرفت و با این رویکرد و بهسازیهای محیطی و احیای فعالیتهای متناسب با نقشهای مذکور، محدودههای مذکور حیاتی دوباره یافتند و به قطبها و مقاصد مهم گردشگری تبدیل شدند.
علیخانی
کارشناس ارشد معماری - مدیر پژوهش و توسعه سازمان نوسازی شهر تهران
ارسال نظر