نقاب «توسعه شهری» بر سیمای بیمار تهران

سخن از توسعه شهر تهران و سایر کلا‌ن‌شهرهای ایران، سخن امروز و دیروز نیست. در این باب بسیار گفته‌ایم و شنیده‌ایم. در مسیر توسعه، برای توسعه، گامی در جهت توسعه و ... جملاتی است که همواره به کمک ما آمده تا بتوانیم نقلی خوش‌سیما از اقداماتمان را به شهروندان عرضه کنیم. اجرای نمایش جذاب «من و ما بهترینیم» در پس این نقاب با شعار پرابهام «توسعه شهری»، تئاتر تکراری شهر تهران شده است. اما آیا واقعا می‌دانیم هدف‌های توسعه شهری چیست؟ آیا می‌دانیم به کجا باید برسیم و چه باید بکنیم تا توسعه شهری را به معنای واقعی داشته باشیم؟ شاید نمی‌دانیم، شاید هم تمایلی به دانستنش نداریم!

اصولا مشکل اینجا است که ما از تمام تعاریف جامع هر اصل، آنچه خوشایندمان است را ملاک عمل قرار می‌دهیم. به عنوان مثال از توسعه لایه‌بندی شده شهری، به معنای توسعه شهر در لایه‌های مختلف آن که رویکردی جهانی و موفق است، سخن می‌گوییم. اما آنچه حائز اهمیت است رسیدن از رویکرد به عمل است. پروژه‌های عظیم عمرانی در راستای توسعه حمل و نقل در شهر تهران، نظیر ساخت پل‌ها، بزرگراه‌ها و تونل‌های پر زرق و برق که سبب‌ساز رونق هر چه بیشتر استفاده از خودرو‌های شخصی است، کدامین هدف توسعه پایدار شهری را برآورده می‌سازد؟ یا در راستای ایجاد توسعه فرهنگی شهری که شهروندانش را به این باور رساندیم که زمینشان بزرگ‌ترین سرمایه و خودروی‌شان نماد رفاه است، بیلبوردهایی از «آثار هنر» را ارائه کردیم.

آثاری که دلایل انتخاب و نحوه ارائه‌شان چه بسا برای صاحب‌نظران امر نیز مبهم است، قرار است شهروندان را به نگاهی گذرا بینابین خستگی‌های کار روزانه‌شان وا دارند. با نگاهی برای چند ثانیه و سپس بازگشت به حجم ترافیک، دود و آلودگی و دشنامی به خودرو همسایه واضح است که در مسیر توسعه بسیار موفق عمل کرده‌ایم! مسیری چرخشی که ما را در نهایت به جای اول بازمی‌گرداند. اقدامات پر سر و صدا در راستای توسعه، نظیر احداث دریاچه مصنوعی با وسعتی بیش از صدهکتاری و تقدیم سطح بالایی از آب به آفتاب برای تبخیر و سپس ساخت سد و هشدار دائمی برای رفع بحران کم‌آبی شهر تهران! یا تبدیل مدارس و مراکز فرهنگی آموزشی به پاساژهای بلند و هتل‌های لوکس و سپس جست‌وجو برای حل مشکلات ریشه‌ای اخلاق در کودکان امروز و جوانان فردا! کار دشواری نیست! کافی است واقعیت را نمایش بدهیم تا بفهمیم در این سال‌های اخیر چه بر سر تهران آوردیم. واقعیتی فاقد نقاط خوش رنگ و لعابی از جملات اغواکننده. واقعیتی که هر روز با جان و مال و آسایش شهروندان همبازی است. کافی است عینک خوشرنگ توسعه در پس پروژه‌های عظیم شهری را از چشم‌هایمان برداریم تا بتوانیم عظمت حقیقی فاجعه آینده شهر تهران را درک کنیم. باید باور کنیم که قادر نخواهیم بود در پس تزئینات شهری، توسعه شهری واقعی را بپوشانیم. توسعه هدفمند که تنها از طریق همسویی پژوهش و عمل حاصل می‌شود. این‌گونه که پژوهش را مهجور ساخته‌ایم و آن را از اقدامات اجرایی جدا کرده‌ایم سبب می‌شود علاوه بر آنکه در عمل به اقدامات اشتباهی رهنمون شده‌ایم بلکه از ارزش پژوهش‌ها نیز کاسته و آنها را به سمت بی‌مایگی برده و به ابزار کسب درآمد بدل می‌کنیم، پژوهش‌هایی که هدف از طرح آنها توجیه اقدامات از پیش تعیین شده است، قادر نخواهد بود ما را در مسیر حقیقی توسعه قرار دهد. شاید بهتر باشد بازنگری در اقدامات بکنیم. هدف را مباحث اصلی توسعه در راستای پایداری قرار دهیم و برای عدم تکرار مسیرهایی که در طول تاریخ رد شده‌اند، از تجارب سایر کشورها در این خصوص استفاده کنیم.

تاکید بر موضوع جامع پایداری، امروزه به عنوان امری اجتناب‌ناپذیر مطرح است و محورهای اصلی آن در قالب‌های اجتماعی و فرهنگی، اقتصادی و زیست محیطی بارها مورد بحث و بررسی و تجزیه و تجربه قرار گرفته است. به علاوه جایگاه مدیریت شهری، جایگاهی است که قابلیت‌های بسیاری را برای ایجاد زمینه‌های توسعه از طریق از میان برداشتن بحران‌ها و پس از آن تامین اهداف توسعه پایدار شهری فراهم می‌آورد.

توجه تصمیم‌گیران و تصمیم‌سازان حوزه مدیریت شهری به مباحثی نظیر ایجاد زمینه برای حضور شهروندان و استفاده از مشارکت آنان، ارتقای درآمدهای پایدار و تاکید بر صنایعی با کمترین آثار مخرب زیست محیطی نظیر گردشگری، ایجاد عدالت اجتماعی و ... باید در اقدامات عمرانی و کالبدی متجلی شود. بدیهی‌ترین بحث برای نیل به اهداف فوق وجود یک برنامه خردمندانه به عنوان سندی فرادستی برای حوزه‌های مختلف و الزام واحدهای وابسته به مدیریت شهری به رعایت و به عمل نشاندن سند است. سندی که امروزه از منظر محتوایی فاقد آن هستیم و تنها نام جامع آن بر طرح‌هایی نهاده شده که چندان الزامی در اجرای آنها به چشم نمی‌خورد. این امر علاوه بر آنکه همواره اهداف مدیریت شهری را در ابهام نگه می‌دارد، اقداماتی با اهدافی غیر از توسعه شهر را نیز توجیه‌پذیر می‌سازد.

بنابراین در راستای جاری ساختن توسعه شهری به معنای حقیقی آن و جدا از تزئینات ظاهری در لایه‌های مختلف شهر، همسوسازی بخش‌های مختلف جامعه، اعم از ارکان اجرایی مدیریت شهری، نخبگان نظریه‌پرداز، به همراه شهروندان به منظور تدوین سند فرادستی تحقق‌پذیر، نخستین راه حل پیش رو است. بدیهی است با مطالعه و بررسی ژرف‌تر و دقیق‌تر موضوع قادر خواهیم بود نگاهی مطلوب‌تر به موضوع توسعه شهر داشته باشیم.

محمدمهدی تندگویان

نایب رئیس کمیسیون شهرسازی و معماری