سیاست‌گذار پولی مانند یک بنگاه اقتصادی باید قادر باشد اطمینان آحاد اقتصادی را جلب کند تا بتواند در دسترسی به اهداف خود تا حد زیادی موفق باشد. چنین است که شهرت سیاست‌گذار اکنون به یک عبارت جاافتاده و مصطلح اقتصادی تبدیل شده است. برای مثال مردم و بنگاه‌های اقتصادی رفتار امروز خود را نه بر مبنای تورم گذشته، بلکه بر مبنای تورم انتظاری تنظیم می‌کنند و به همین دلیل شهرت سیاست‌گذار در میزان تحقق اهداف خود، اهمیتی مضاعف پیدا می‌کند.

اگر سیاست‌گذار در کارنامه گذشته خود عملکرد مناسبی در تحقق اهداف مفروض نداشته باشد یا مردم تصور کنند که سیاست‌گذار در اعلام آمار یا سیاست‌های خود قصد فریب آنان را دارد، از مقام سیاست‌گذار پولی سلب اعتماد کرده و گاه انتظارات خود را درست بر خلاف جهت سیاست‌های اعلامی تنظیم می‌کنند. اکنون که کنترل تورم در راس برنامه‌های دولت قرار گرفته است، انتظار می‌رود با ایجاد شهرت در اذهان آحاد اقتصادی بتواند آنان را همگام با سیاست‌های آتی خود کند. به همین دلیل معمولا روسای بانک مرکزی در بیان نظرات خود بسیار با احتیاط عمل می‌کنند، زیرا هر سخن نسنجیده می‌تواند خدشه بزرگی به اعتبار سیاست‌گذار وارد کند. در این پرونده ضمن بررسی ابعاد مختلف شهرت سیاست‌گذار، به مهم‌ترین الزاماتی خواهیم پرداخت که برای کسب اعتبار حداکثری لازم است.