نورافکن شبکههای اجتماعی
دکتر بیژن بیدآباد
اقتصاددان
آنچه سبب تمایز بازارها در اقتصاد این دوره از تاریخ با دوران قبل میشود، گردش جریان اطلاعات است که توسط شبکههای مختلف فناوری اطلاعات در اختیار افراد قرار گرفته است. در زمان حاضر یافتن تولیدکننده یا فروشنده یا خریدار یک کالای خاص در اقصی نقاط جهان با کمتر از چند دقیقه از طریق سیستمهای ارتباطی اینترنت قابل انجام است. این پدیده تحت عنوان اجزای دسترسی به بازار همواره مدنظر موافقتنامههای سازمان تجارت جهانی بوده است و امروزه بیش از هر زمان دیگر این بستر فراهم شده است.
دکتر بیژن بیدآباد
اقتصاددان
آنچه سبب تمایز بازارها در اقتصاد این دوره از تاریخ با دوران قبل میشود، گردش جریان اطلاعات است که توسط شبکههای مختلف فناوری اطلاعات در اختیار افراد قرار گرفته است. در زمان حاضر یافتن تولیدکننده یا فروشنده یا خریدار یک کالای خاص در اقصی نقاط جهان با کمتر از چند دقیقه از طریق سیستمهای ارتباطی اینترنت قابل انجام است. این پدیده تحت عنوان اجزای دسترسی به بازار همواره مدنظر موافقتنامههای سازمان تجارت جهانی بوده است و امروزه بیش از هر زمان دیگر این بستر فراهم شده است.
در ذیل شبکههای اجتماعی معمولا گروههای هم فکر همانند یک خانواده بزرگ به شکل یک هسته شکل میگیرند. این گروهها با توجه به سلایق افراد و کاربردهای متنوع آنها میتوانند کارکردهای اقتصادی بسیار داشته باشند. بهعنوان مثال این گروهها در زمینههای اشتغال، سرمایهگذاری، مصرف، کیفیت خدمات و... به شکل تخصصی اطلاعات مربوطه را مبادله کرده و نقش مهمی در کامل شدن اطلاعات در بازار ایفا میکنند. نشر گسترده اطلاعات در مورد کالاها، خدمات و بازارها بهعنوان یک زیرساخت بسیار مناسب برای رشد اقتصادی کشورها به شمار میرود. به عبارت دیگر اگر قرار بود این اطلاعات از طریق دیگری منتشر شود، هزینه و زمان بیشتری صرف میشد و به اصطلاح اقتصادی هزینه مبادله افزایش مییافت.
کاربرد دیگر این شبکهها در تامین سرمایه و شیوههای تامین مالی جمعی (crowd funding) است که در بانکداری جدید تعریف شده است. این شیوهها میتواند بستری مناسب برای تامین مالی بنگاهها، طرحها، حمایت از ایدهها و مخترعان و حتی امور خیریه و قرضالحسنه باشد. شرایط فعلی در فناوری اطلاعات و ارتباطات امکان معرفی، تبلیغ، استفاده از امکانات و جلب و تجهیز منابع را از طریق شبکههای اجتماعی فراهم ساخته است. از سوی دیگر باید به شفافیت در اقتصاد اشاره کرد. متاسفانه بسیاری از دولتها به دلیل نگرانی از بروز تحولات در جامعه که ممکن است باعث دگرگونیهایی در سطوح مدیریت شود، از هرگونه تحول متفاوت با جریان غالب روزمره هراس دارند. زیرا ممکن است این فعل و انفعالات موجب شود که منافع این مدیران دستخوش تحول شود. آنها گاه فراموش میکنند که وظیفه مدیران تامین منافع شخصی نیست و آنها نباید صرفا به دنبال حداکثر کردن سود شخصی خود یا گروهشان باشند.
این یک واقعیت در ادبیات جامعه شناسی سیاسی معروف به «الیگارشی آهنین رابرت میشلز» است که مدیران بیش از آنکه نگران منافع ملی و جامعه باشند به دنبال منافع شخصی و گروهی خود هستند. براساس این تئوری، انواع سازمانها، بدون توجه به اینکه در آغاز کار دموکراتیک یا اتوکراتیک بوده باشند، در آخر ضرورتا به الیگارشی بدل خواهند شد. بر این اساس میتوان امیدوار بود که شبکههای اجتماعی باعث تحدید مدیران شده و اجازه ندهد آنها فراتر از قانون گام بردارند و این امر در نهایت میتواند منافع اجتماعی بسیاری را به همراه داشته باشد. بنابراین چنانچه مدیران در جای جای کشور علاقهمند به بهبود عملکرد باشند، باید خود از شبکههای اجتماعی حمایت کرده و بستری را فراهم کنند تا جریان اطلاعات به سرعت و سهولت در جامعه به گردش درآید. در این صورت مدیران با نورافکن شبکههای اجتماعی خواهند دید که در گوشه غارهای تاریک کشور چه موجودات متخلفی در پی از بین بردن منافع ملی هستند و به این وسیله میتوانند دستهای مخرب را شناسایی و مشکلات را حل کنند. امیدواریم مدیران تدبیر به خرج داده و به آزادی شبکههای اجتماعی تن دهند.
ارسال نظر