نفت؛ درآمد یا فروش ثروت؟
حسن خوشپور
مدیر سابق امور بنگاهها و خصوصیسازی سازمان مدیریت
۱- یکی از اقدامات ارزشمند و طراحیهای منطقی و هوشمندانه دولتهای هفتم و هشتم، تلقی وجوه حاصل از فروش نفت خام نه بهعنوان «درآمد» بلکه بهعنوان وجوه حاصل از واگذاری یک نوع دارایی کشور و ضرورت تبدیل آن به دارایی دیگری بوده است. ۲- بنگاههای اقتصادی و سرمایهگذاران مولد همواره درآمد خود را از محل بازدهی داراییها و سرمایههای خود بهدست آورده و به مصرف مستمر و فعالیتهای جاری خود میرسانند. اینگونه بنگاهها و سرمایهگذاران برای کسب منفعت بیشتر ممکن است یک نوع دارایی را تبدیل به نوع دیگری از دارایی کنند که ممکن است بازدهی بیشتر یا سریعتری داشته باشد، ولی از محل فروش یک دارایی، هزینههای جاری خود را تامین نمیکنند و در صورتی که این کار را انجام دهند، به مرور زمان ساختارها و سازمان خود را از بین برده و عوامل تولید ثروت را از دست خواهند داد.
حسن خوشپور
مدیر سابق امور بنگاهها و خصوصیسازی سازمان مدیریت
۱- یکی از اقدامات ارزشمند و طراحیهای منطقی و هوشمندانه دولتهای هفتم و هشتم، تلقی وجوه حاصل از فروش نفت خام نه بهعنوان «درآمد» بلکه بهعنوان وجوه حاصل از واگذاری یک نوع دارایی کشور و ضرورت تبدیل آن به دارایی دیگری بوده است. ۲- بنگاههای اقتصادی و سرمایهگذاران مولد همواره درآمد خود را از محل بازدهی داراییها و سرمایههای خود بهدست آورده و به مصرف مستمر و فعالیتهای جاری خود میرسانند. اینگونه بنگاهها و سرمایهگذاران برای کسب منفعت بیشتر ممکن است یک نوع دارایی را تبدیل به نوع دیگری از دارایی کنند که ممکن است بازدهی بیشتر یا سریعتری داشته باشد، ولی از محل فروش یک دارایی، هزینههای جاری خود را تامین نمیکنند و در صورتی که این کار را انجام دهند، به مرور زمان ساختارها و سازمان خود را از بین برده و عوامل تولید ثروت را از دست خواهند داد.
۳- پس از کشف نفت و صدور آن، منابع ایجادشده یا وجوه حاصل شده به مصارف جاری دولتها اختصاص نمییافت، بلکه برای اجرای طرحهای عمرانی، پروژههای سرمایهگذاری و ایجاد زیرساختها مصرف میشد. در حقیقت دارایی نفت تبدیل به نوع دیگری از دارایی برای کشور میشد که تولیدکننده ارزش اقتصادی و منفعت بود. ولی در ادامه، چون سازمان دولت در اقتصاد ایران متناسب با نیازها و فعالیتهای جامعه شکل نگرفته و رشد نکرده است، به دلیل کسری ایجادشده در منابع دولت، از وجوه حاصل از صادرات نفت خام برای تامین مالی هزینههای جاری دولت استفاده شد و این موضوع آغاز دوران به هدر رفتن سرمایههای اساسی و منابع راهبردی و داراییهای کشور بود.
۴- عدممحاسبه ارزش نفت خام خوراک پالایشگاهها برای تولید فرآوردههای نفتی هم بر استفاده غیرمنطقی از داراییهای کشور اثرات شدیدتری بهجا گذاشت؛ بهطوریکه نهتنها اصل «تبدیل دارایی نفت به دارایی مولد در کشور» زیر پا گذاشته شد، بلکه با غیرواقعی شدن قیمت فرآوردههای نفتی، ارزش افزوده حاصل از کارکرد سازمانهای پالایش نفت کشور هم به یغما رفت.
۵- در دولتهای هفتم و هشتم برای محاسبه قیمت نفت خام خوراک و واقعی کردن قیمت فرآوردههای نفتی اقدامات اساسی بهعمل آمد و مهمتر از همه آنها، ایجاد هاب ذخیره ارزی در راستای تلقی اینکه وجوه حاصل از فروش نفت، درآمد نیست؛ بلکه باید صرف ایجاد داراییهای مولد دیگری شود.
۶- در سالهای بعد باوجود آنکه وجوه حاصل از صادرات نفت خام بسیار بالا رفت و منابع ارزی فراوانی برای کشور ایجاد شد، به دلایل مختلف و از جمله تاکید بر اینکه وجوه مذکور یک نوع درآمد برای کشور است، نهتنها از محل واگذاری دارایی نفت، دارایی دیگری در کشور ایجاد نشد، بلکه وفور درآمد نفتی خسارتهای جبرانناپذیری بر اقتصاد کشور، سطح درآمد و رفاه عموم جامعه تحمیل کرد. در این سالها منابع انباشتشده که میتوانست در زمانهای کاهش درآمدهای نفتی مورد استفاده قرار گیرد، به مصرف رسید و عدمکارآییهای گذشته را تشدید کرد.
۷- با تکیه بر تجربیات دهههای گذشته و در جهت اصلاح ساختارهای مالی و اقتصادی کشور و پرهیز از بروز پیامدهای نفتی ناشی از نوسانات قیمتی، نحوه مصرف وجوه حاصل از صادرات نفت باید با مدنظر قرار دادن پیشفرضهای زیر باشد:
* نفت یک دارایی است و در حسابهای کلان کشور در سرفصل داراییهای بلندمدت کشور قرار دارد. منفعت کشور باید از بهکارگیری این نوع دارایی و نه فروش آن تامین شود. از این رو وجوه حاصل از صادرات نفت باید در حسابهای دارایی کشور نگهداری شود و صرف تبدیل به نوع دیگری از داراییهای مولد شود.
* چون قیمت نفت در بازارهای بینالمللی یک متغیر برونزا برای کشور است و با توجه به کاهش تاثیر سهم ایران در بازار جهانی نفت، باید منابع حاصل از صادرات نفت در حساب مخصوص نگهداری شود و مستقیما به مصرف نرسد تا در صورت بروز نوسان در قیمت جهانی نفت، اقتصاد کشور با مشکل مواجه نشود.
* پرداخت بدهی دولت به نهادها و مراجعی که در بخش اجرای طرحهای سرمایهای کشور فعالیت کرده و طلبکار هستند باید نسبت به دیگر پرداختهای احتمالی (تامین هزینههای جاری) دولت در اولویت قرار گیرد.
* تکمیل طرحهای سرمایهگذاری نیمهتمام بر اساس اولویتبندی آنها.
* ایجاد زیرساختها و زیربناهای لازم برای توسعه مستمر و پایدار کشور در حوزه محیطزیست، منابع آب و خاک،جنگلها و مراتع، فناوری اطلاعات و ...
به عبارتی ساده مصرف وجوه حاصل از صادرات نفت برای تامین هزینههای جاری دولت و کشور اقدامی اشتباه و خلاف صرفه و صلاح بلندمدت و کلان جامعه و مردم کشور است.
ارسال نظر