فصل رکودزدایی از اقتصاد ایران
آیا وقت آن رسیده که دولت به سیاستگذاریهای اقتصادی دیگری روی آورده و همپای مهار تورم به رکودزدایی نیز بپردازد یا اینکه برای حفظ دستاوردهای خود در عرصه مهار تورم باید برای مدتی از فکر ایجاد رشد بیرون بیاید و از سیاستهای انبساطی تورمزا دوری جوید؟ در این میان موافقان و مخالفانی برای حفظ دستاوردهای ضدتورمی وجود دارند و هرکدام نسخه جداگانهای را برای عبور از رکود تورمی ارائه دادهاند. موافقان معتقدند که اقتصاد ایران به فردی با چند بیماری حاد میماند که در اثر یک تصادف شدید دچار خونریزی شده است.
آیا وقت آن رسیده که دولت به سیاستگذاریهای اقتصادی دیگری روی آورده و همپای مهار تورم به رکودزدایی نیز بپردازد یا اینکه برای حفظ دستاوردهای خود در عرصه مهار تورم باید برای مدتی از فکر ایجاد رشد بیرون بیاید و از سیاستهای انبساطی تورمزا دوری جوید؟ در این میان موافقان و مخالفانی برای حفظ دستاوردهای ضدتورمی وجود دارند و هرکدام نسخه جداگانهای را برای عبور از رکود تورمی ارائه دادهاند. موافقان معتقدند که اقتصاد ایران به فردی با چند بیماری حاد میماند که در اثر یک تصادف شدید دچار خونریزی شده است. حال در این میان پزشک ابتدا باید جلوی خونریزی را بگیرد یا اینکه بدون توجه به آن بیمار را راهی اتاق عمل کرده و به جراحیهایی برای رفع بیماری دیگرش بپردازد؟ این دسته از اقتصاددانان بر این باورند که بیمار ابتدا باید راهی اورژانس شود تا جلوی خونریزیاش گرفته شده و پس از قطع آن در بیمارستانهای تخصصی سایر بیماریهایش درمان شود. از نظر آنان تورم در اقتصاد ایران همان خونریزی فرد است و تا این موضوع برطرف نشود، انجام جراحیهای دیگر بر تن این اقتصاد ممکن است حتی کشنده باشد. این عده پیشنهاد میدهند که دولت در برابر فشارها مقاومت کرده و با در پیش گرفتن سیاستهای انقباضی پولی و مالی تا تک رقمی کردن تورم (قطع کامل خونریزی) حرکت کند.
در مقابل گروهی معتقدند به تعویق انداختن سیاستهای ایجاد رشد اقتصادی باعث خواهد شد که فرصتهای ایجاد اشتغال از بین رفته و سرمایهگذاریهای جدیدی در کشور صورت نگیرد و تولید روزبهروز با وضعیت بدتری مواجه شود. آنها با بیان این جمله معروف جان مینارد کینز (اقتصاددان انگلیسیتبار قرن بیستم) که در بلند مدت همه ما مردهایم، از دولت میخواهند که سیاستهای انبساطی را در پیش گیرد و با استقراض از بانک مرکزی منابع را به تولید تزریق کرده و چرخهای آن را به حرکت دربیاورد. آیا میتوان با در نظر گرفتن سیاستهایی نظیر افزایش وام مسکن و خودرو، افزایش قیمت حاملهای انرژی و کاهش نرخ سود بانکی این فرض را قائل شد که دولت قصد دارد همپای کاهش تورم، سیاستهای رکودزدایی را درپیش گیرد و با تحریک تقاضا رونق را به اقتصاد کشور بازگرداند و برخی بازارها را از رکود بیرون آورد؟
ارسال نظر