گام اول، حذف یارانه شهرهای بزرگ
دکترتقی ترابی رئیس سابق پژوهشگاه آمار ایران اصل را باید بر عدم پرداخت یارانه نقدی گذاشت، سپس در طی چند ماه دو دهک پایین درآمدی را شناسایی کرده و تنها به آنها یارانه پرداخت شود، همینطور افزایش قیمتهای انرژی و آزادسازی قیمتها باید ادامه پیدا کند و در این کار هیچ شکی نیست؛ زیرا بهعنوان یک راهکار اساسی مطرح است. اگر سی سال پیش، یعنی از آغاز برنامه اول که بر هدفمند کردن یارانهها تاکید شده بود، این برنامه با جدیت ادامه پیدا میکرد و به لحاظ ملاحظات سیاسی، برنامه تعدیل اقتصادی معلق نمیماند و متوقف نمیشد، با شرایط دشوار کنونی مواجه نبودیم.
دکترتقی ترابی رئیس سابق پژوهشگاه آمار ایران اصل را باید بر عدم پرداخت یارانه نقدی گذاشت، سپس در طی چند ماه دو دهک پایین درآمدی را شناسایی کرده و تنها به آنها یارانه پرداخت شود، همینطور افزایش قیمتهای انرژی و آزادسازی قیمتها باید ادامه پیدا کند و در این کار هیچ شکی نیست؛ زیرا بهعنوان یک راهکار اساسی مطرح است. اگر سی سال پیش، یعنی از آغاز برنامه اول که بر هدفمند کردن یارانهها تاکید شده بود، این برنامه با جدیت ادامه پیدا میکرد و به لحاظ ملاحظات سیاسی، برنامه تعدیل اقتصادی معلق نمیماند و متوقف نمیشد، با شرایط دشوار کنونی مواجه نبودیم. اگر در گذشته آزادسازی قیمتها بهعنوان یک انتخاب با اجرای تدریجی مطرح بود، امروزه یک اجبار با اجرای دفعتی است و گریزی از آن نیست. در این زمینه، باید صادقانه با مردم موضوع مطرح شود و مضرات کوتاهمدت و بلندمدت یارانهها را برای آنها توضیح داد و به آنها اطمینان داد که ادامه پایین نگه داشتن مصنوعی قیمتها و پرداخت یارانهها یک خیانت سیاسی و اقتصادی به نسلهای امروز و فرداست. باید برای مردم توضیح داد که پرداخت یارانهها باید هر چه سریعتر، هدفمند و منتخب کاهش یابد.
اینکه پرداخت یارانهها تا چه زمانی ادامه پیدا کند، بستگی به یک کار کارشناسی دقیق دارد و با توجه به ارتباطی که این سیستم پرداختی با سایر بازارها دارد، باید از نگرش انتزاعی کاملا پرهیز کنیم و بهکل مجموعه در قالب یک مدل تعادل عمومی بازارها نگرش داشته باشیم. در کل اضافه کردن یارانهها یا پرداخت همیشگی آن، عملی صحیح نیست؛ بنابراین هر چه سریعتر باید دولت فکری برای پرداخت یارانههای نقدی بکند و وقتی الامکان این پرداختها را قطع کند. در ضمن باید فعالیتهای فرهنگی صورت گیرد و برای مردم توضیح داده شود که آثار زیانبار این پرداختها چه میزان است و در طولانیمدت برای کل اقتصاد مضر است و صدمات سنگینی به تولید کشور وارد میکند؛ اما باید گروههایی را که مستحق دریافت این کمکها هستند، چه در بخش مصرفکننده و چه در بخش تولیدکننده، شناسایی کنیم؛ مانند دهک اول یا دوم یا معلولان یا کسانی که به دلایلی امکان کار برای آنان وجود ندارد. برای شروع دولت میتواند یارانه مردم ساکن در شهرهای بزرگ از جمله تهران را حذف کند، همینطور که در کشورهای توسعهیافته مانند ژاپن و آمریکا دیده میشود که مردم ساکن در شهرهای بزرگ این کشورها مالیات بیشتری از دیگر نقاط کشور پرداخت میکنند.
حذف یارانه نقدی اثری بر رفاه دهکهای بالای درآمدی ندارد، دهکهای میانی را دولت باید توجیه کند که با دریافت یارانه، رفاه آنها بر اثر تورم ایجاد شده کاهش خواهد یافت و به دو دهک پایین جامعه به دلیل اینکه با دریافت نکردن یارانه نقدی ممکن است زندگی عادی آنها مختل شود و تبعات سیاسی و اجتماعی بالایی داشته باشد، بهتر است یارانه پرداخت شود. دولت، بانکهای اطلاعاتی لازم را برای شناسایی گروههای ثروتمند دارد. بانکهای اطلاعاتی موجود نیز میتوانند برای شناسایی این دهکها مورد استفاده قرار گیرند.
درحالحاضر با مراجعه به آمار گمرک میتوان صادرکنندگان و واردکنندگان بزرگ را شناخت و حجم فعالیت آنها را برآورد کرد و بر این اساس بخشی از افرادی که شایسته دریافت یارانه نیستند، مشخص میشوند. دولت از این طریق میتواند برخی دیگر از گروههای برخوردار را از فهرست یارانهبگیران حذف کند. همچنین دولت میتواند بهطور عمومی اعلام کند افرادی که از یک مبلغ مشخص، بیشتر درآمد دریافت میکنند، باید بهصورت خوداظهاری از دریافت یارانه انصراف دهند، در غیر این صورت دولت خود اقدام به این کار خواهد کرد. پس از این مرحله دولت میتواند در رأس کار دست به اقدام بزند و گروههای پردرآمد را حذف کند.
در پایان بهتر است دولت پایه حمایتهای اجتماعی را بر اساس ایجاد شغل بگذارد، سیاستهای اشتغال عمومی پیش از هر چیز، نقش یک چتر حمایتی را برای فقیرترین افراد جامعه ایفا میکند. در پروژههای اشتغال عمومی، افراد علاوهبر کسب درآمد حداقلی اقدام به خلق ارزش افزوده و نیز کسب تجربه و مهارت میکنند. کمک نقدی به این افراد، اگرچه برای دولت بهمراتب آسانتر است، اما فقط آنها را به کمکهای دولتی وابستهتر میکند.
ارسال نظر