اطلاعات نهانی؛ انگیزه ورود به اتاق

دکترسعید لیلاز پژوهشگر اقتصادی انتخابات سال ۹۳ اتاق‌های بازرگانی اگرچه رنگ و بوی سیاسی به خود گرفته، اما سیاسی‌تر از انتخابات سال ۸۴ نیست. در وصف انتخابات ۹۳ می‌توان گفت که رقابت داغ‌تر شده است، اما هرگز سیاسی‌تر از گدشته نشده است. در انتخابات سال ۸۴ با توجه به روی کار آمدن دولت محمود احمدی‌نژاد، انتخاباتی سیاسی در اتاق برگزار شد و دولت وقت هرگز نتوانست تسلط لازم را بر آن به دست آورد و در اواخر عمرش نیز بر سر طرحی با عنوان بهبود فضای کسب‌وکار به بن‌بست همکاری رسید و تا توانست خود را از اعضای آن دور کرد.

در انتخابات امسال که چند روز دیگر برگزار می‌شود هم انگیزه افراد برای رقابت بیشتر شده و هم اینکه تعداد رقبا افزایش یافته و چهره‌های جدیدتری به آن اضافه شده است.

به نظر می‌رسد انتخابات این دوره واقعی‌تر از گذشته شده و برخلاف انتخابات سیاسی که به شدت دو قطبی است، چند قطبی شده است. فاصله گرفتن بازتاب انتخابات سیاسی دو‌قطبی از انتخابات اتاق بازرگانی، پدیده جدیدی است که اقتصاد ایران در دوره‌های گذشته با آن مواجه نشده است. هم‌اکنون ائتلاف‌های زیادی در اتاق شکل گرفته‌اند و در قالب جریان‌های مختلف سیاسی با هم رقابت می‌کنند.

تاریخ اتاق در سال‌های پس از انقلاب نشان می‌دهد که در نیمه دوم دهه ۸۰ اتاق از ریاست سنتی و تک چهره بیرون آمد و خون تازه‌ای در رگ‌های آن تزریق شده است.

از نیمه دوم دهه ۸۰ اتاق بازرگانی به سمت حرفه‌ای شدن و رقابتی‌تر شدن انتخابات رفت و واقعی‌تر شد، تا جایی که امروز به نقطه‌ای رسیده‌ایم که چهار طیف از دو جریان سیاسی کشور با هم رقابت می‌کنند تا بتوانند صندلی‌های هیات نمایندگان را از آن خود کنند. در واقع دو طیف از جریان اصلاح طلب و دو طیف نیز از جریان محافظه کار در این انتخابات با هم به رقابت می‌پردازند به گونه‌ای که قطب‌بندی‌ها و خط‌بندی‌ها را از میان خود برداشته‌اند.

حال سوال اینجا است که این داغ شدن انتخابات و ورود چهره‌های جدید به این عرصه چرا شکل گرفته و کاندیداها بر سر چه منابع یا منافعی رقابت می‌کنند؟ بخش خصوصی که صاحب منابع مالی بوده و تا حدودی نیز در محدوده خود صاحب قدرت است به چه دلیل می‌خواهد وارد این کارزار شود و نام خود را بر سر زبان‌ها بیندازد؟ آیا به دنبال شهرت است یا اینکه از پس حضور اتاق به دنبال چیز دیگری است؟

پاسخ به این پرسش ساده است. بخش خصوصی نه به دنبال تریبون است و نه به دنبال شهرت چون تجربه فعالیت در اقتصاد ایران ثابت کرده بزرگ شدن این بخش و مشهور شدن مساوی است با حساس شدن و به خطر افتادن فعالیت‌های اقتصادی از این رو بخش خصوصی بیش از آنکه به تریبون یا شهرت اتاق فکر کند به اطلاعات اقتصادی دست اول داخلی و خارجی می‌اندیشد که می‌تواند با کسب آنها، کسب و کار خود را توسعه داده و سود بیشتری را به دست آورد. آنچه که انتخابات اتاق را مهم کرده امتیازات اقتصادی است و نه سیاسی، البته تقریبا هیچ اتاقی وجود ندارد که سیاسی نباشد، چرا که معمولا یک سر فعالیت‌های اقتصادی به تصمیم‌های سیاسی وصل است و هماهنگی و همراستا بودن سیاست و اقتصاد است که می‌تواند توسعه اقتصادی و شکوفایی را به بار آورد. آنچه که در این میان مهم به نظر می‌رسد این است که اتاق سیاست زده نشود. اتاق بازرگانی ایران در سه دهه اول انقلاب سیاست زده بوده و نقطه آرمانی آن این است که کمترین وابستگی سیاسی را به دولت یا حکومت داشته باشد. این سیاست‌زدگی طی سال‌های گذشته کمرنگ‌تر از قبل شده و دیده می‌شود که مسوولان ارشد اتاق‌ها تفکرات سیاسی خود را مقدم بر منافع اقتصادی نمی‌دانند و اصول علم اقتصاد را محترم می‌شمارند. در حقیقت اتاق به سمتی رفته که تصمیم سازی‌های اساسی برای اقتصاد مورد تشویق و حمایت همه طیف‌ها قرار می‌گیرد و سلیقه‌های سیاسی در آن اعمال نمی‌شود. این رویکرد مقدمه‌ای است که باعث می‌شود اتاق‌ها استقلال داشته باشند، از چنبره دولت و حکومت خارج شده و به مانند گذشته رنج سیاست زدگی را نکشند.

اینکه طیف وسیعی از فعالان اقتصادی به این دوره از انتخابات هجوم آورده‌اند بیانگر آن است که منافع اقتصادی آنها ایجاب می‌کند تا چنین حضوری داشته باشند. به‌عنوان مثال اگر شخصی ریاست یکی از اتاق‌های مشترک بین ایران و کشور دیگری را برعهده گیرد می‌تواند به اطلاعات بکری مانند چگونگی تسلط بر بازارها، خرید و فروش، تصمیمات دو دولت در عرصه اقتصاد و... دست یابد و جزو اولین نفراتی نام گیرد که چنین اطلاعاتی را کسب کرده است. بدیهی است که دسترسی به این اطلاعات آنقدر جذاب است که هر فعال اقتصادی که قصد دارد کسب‌وکار و تجارتش را توسعه دهد روانه اتاق کند تا از آن بهره جوید.

حال این استقبال آیا تهدید است یا فرصت؟ به اعتقاد من چنین استقبالی و حضور طیف‌های مختلف بیش از آنکه خطرناک باشد، بیانگر ویژگی ساختار اقتصادی و اجتماعی مردم ایران است. دولت نباید از صنفی شدن و پیگیری منافع صنفی بترسد، بلکه بهتر است از چنین پدیده‌ای در راستای حرفه‌ای شدن پیگیری مطالبات اصناف استقبال کند.