نگاه اقتصادی به فراریان از خدمت
دکترجعفر خیرخواهان اقتصاددان یکی از اتفاقات مهم در بودجه سال آینده این است که افرادی که ۱۰ سال از موعد خدمت سربازی انجامنشدهشان گذشته است تعیین تکلیف میشوند. به اعتقاد من، تعیین تکلیف این دسته از نیروهای ذکور جامعه که تعدادشان به روایتی بین یک تا یک و نیم میلیون نفر است میتواند کارگشای بخشی از مسائل جامعه ما باشد. تصور کنید که در جامعه نیروهای کاری وجود دارند که به هر دلیل خدمت سربازی را انجام ندادهاند. عده بسیاری از آنها به سن ازدواج رسیدهاند یا حتی تشکیل خانواده دادهاند و دارای فرزند و شغل هستند.
دکترجعفر خیرخواهان اقتصاددان یکی از اتفاقات مهم در بودجه سال آینده این است که افرادی که ۱۰ سال از موعد خدمت سربازی انجامنشدهشان گذشته است تعیین تکلیف میشوند. به اعتقاد من، تعیین تکلیف این دسته از نیروهای ذکور جامعه که تعدادشان به روایتی بین یک تا یک و نیم میلیون نفر است میتواند کارگشای بخشی از مسائل جامعه ما باشد. تصور کنید که در جامعه نیروهای کاری وجود دارند که به هر دلیل خدمت سربازی را انجام ندادهاند. عده بسیاری از آنها به سن ازدواج رسیدهاند یا حتی تشکیل خانواده دادهاند و دارای فرزند و شغل هستند. کاملا مشخص است که برای این خانوادهها مشکلات بسیاری به لحاظ عاطفی و مالی به وجود میآید اگر بخواهند خدمت سربازی را تازه انجام دهند. بنده نمیخواهم بحثی در زمینه چرایی قانونگریزی این افراد داشته باشم اما میتوانم بگویم اینکه قانونگذار و سیاستگذار با درک واقعیتهای اجتماعی کشور، راهحلی قانونی را در این خصوص اعلام کنند میتواند مشکلی از خانوادههای تازه شکل گرفته را گرهگشایی کند که با انواع مشکلات ریز و درشت دیگر مواجه هستند.
به هر حال این واقعیت را باید پذیرفت که نظام سربازی ما حرفهای نیست و افراد تحصیلکرده رغبت کمتری نشان میدهند که وارد خدمت نظام وظیفه شوند چرا که پس از تحصیل معمولا ترجیحشان این است وارد بازار کار شوند و زندگیشان را روبهراه کنند. اگر نظام وظیفه ما حرفهای بود، افراد با توجه به تخصصهایشان بهکار گرفته میشدند و در ازای آن کار نیز مبلغی (حتی کمتر) را بهعنوان حقوق دریافت میکردند (ضمن اینکه با اصول و فنون نظامی نیز آشنا میشدند و در آن تبحر کسب میکردند) برای جوانانی که تازه از دانشگاه فارغالتحصیل شدهاند میتوانست جذابیت ایجاد کند و آنان احساس کنند که خدمت بهتری را میتوانند به کشور و نظامشان ارائه دهند.
اگر خدت سربازی به سمت این کارکرد سوق یابد با توجه به کاهش جمعیت جوان کشور و افراد ذکور در سالهای آینده، دست نیروهای نظامی ما خالی نخواهد ماند؛ چرا که فرد احساس میکند با انجام خدمت سربازی سرمایهای کاری (تجربه) را بهدست آورده و میتواند حتی سکوی پرتابش به موقعیتهای شغلی بهتر باشد.
از سویی دیگر با توجه به اینکه آرایش جنگی و دفاعی در دنیا عوض شده و جنگها به سمت مبارزههای الکترونیکی پیش میرود نیروی انسانی بدون تحصیل و مهارتهای حداقلی نمیتواند در نظام کارکرد قابلملاحظهای داشته باشد بلکه شاید حتی نیاز باشد که نیروهای نخبه و دانشی جذب نیروهای نظامی شوند تا اهداف جنگهای الکترونیکی آتی را محقق کنند.
ما تا رفتن به سمت نیروی نظامی حرفهای فاصله زیادی داریم اما میتوانیم با یک هدفگذاری مشخص به آن دست یابیم و خدمت نظام وظیفه را مدرن کنیم که در این رابطه میتوان از الگوی دیگر کشورها نیز استفاده کرد.
اکنون با توجه به کاهش قیمت نفت و پایین آمدن درآمدهای دولت از محل فروش این ذخیره زیرزمینی، فروش خدمت سربازی میتواند کسب درآمد جایگزینی برای دولت در شرایط بحرانی کنونی باشد و بتواند بخشی از کسریها را پوشش دهد. افرادی که از خدمت سربازی در این سالها غیبت کردهاند هزینههایی برای خود و کشور به وجود آوردند که با توجه به این لایحه هزار میلیارد تومانی، میتوان جلوی هزینههای بیشتر را گرفت و نیز آنها را مجبور به جبران خسارت وارده کرد.
البته شاید همه افرادی که این طرح را شامل میشوند نتوانند مبلغ تعیینشده را بپردازند اما به هر حال با توجه به هزینه فایدهای که برای دهکهای درآمدی گوناگون ایجاد میشود قطعا برای بسیاری از این جامعه هدف یک تا یک ونیم میلیون نفری
به صرفه باشد که با پرداخت مبلغی به دولت، کارت معافیتشان را دریافت کرده و از مزایای آن بهرهمند شوند.
ارسال نظر