کوبا نمونه‌ای نادر

مایکل شیفتر رئیس موسسه «گفت‌و‌گوی آمریکا» و استاد مطالعات آمریکای لاتین در دانشگاه جرج تاون خبر که اعلام شد زنگ‌های کلیساها به صدا درآمد. برخی کوبایی‌هایی که نتوانستند در برابر امید به روزهای بهتر مقاومت کنند، به شادی در خیابان‌ها پرداختند؛ اما هنوز هم خیلی‌ها می‌گویند: «ببینیم چه می‌شود!» اقدام برجسته باراک اوباما برای برقراری روابط دیپلماتیک با کوبا مورد ستایش قرار گرفته، اما هنوز معلوم نیست که رژیم کوبا تا چه حد درهای خود را خواهد گشود. تا حالا هیچ نشانه‌ای از واکنش سیاسی علیه دولت نیست، اما خطر بزرگ‌تر احتمال گسترش ناامیدی و تردید درباره پیشرفت دولت و پایان رکود اقتصاد است. تنها در یک سال گذشته ۴۰ هزار کوبایی کشورشان را ترک کرده‌اند و بازگشت مهاجران هم خود مساله‌ای است. گرچه بسیاری از کسانی که برای خروج از کوبا برنامه‌ریزی کرده‌اند هم با اعلام اخبار جدید تصمیم خود را تغییر نداده‌اند.

هیچ مدلی برای پیش‌بینی آینده وجود ندارد. رهبران مدنی کوبا می‌گویند که کوبا دوره گذار خاص خود با سرعت و ویژگی‌های مخصوص خود را خواهد داشت و ربط دادن مدل‌های دیگری از آمریکای لاتین یا اروپای شرقی به کوبا نادرست است. بیشتر رهبران می‌گویند که ملی‌گرایی عمیقی که کاسترو بسیار به آن متکی بوده همراه با نزدیکی جغرافیایی و در عین حال عدم تقارن دو کشور، روند تغییرات آینده را مشخص خواهد کرد، تغییراتی که به آرامی از راه خواهند رسید.

کوبا در چند سال گذشته و در دولت رائول کاسترو برای «به روز کردن» نظام اقتصادی کشورش تلاش کرده است. اقدامات دولت به نتایجی رسیده که در رشد و سرعت متنوع شدن کسب و کارهای کوچک بازتاب یافته است. با این حال، اینها مختص الیت محدودی است که اقتصاد کوبا را در دست ندارند. در کوبا دولت و به گونه فزاینده‌ای ارتش کنترل امور را در دست دارند. تحلیلگران معتقدند که در دولت، بحث‌های داغی در مورد سرعت تغییرات درگرفته است؛ اقتصاددان‌های اصلاح‌طلب بر این باورند که روند اوضاع بسیار آهسته است، در حالی که نیروهای سنتی هشدار می‌دهند که نباید تند حرکت کرد.

در کوبا جراح بازنشسته‌ای را می‌شناسم که ماهی ۲۰ دلار دریافت می‌کند که قطعا برای زندگی کافی نیست. او البته از پسرش که در میامی آمریکا است پول دریافت می‌کند. چنین پول‌هایی سالانه سر به ۳ میلیارد دلار می‌زنند که در اقتصاد کوبا رقم قابل توجهی است. اما همه اینقدر خوش شانس نیستند.

اینکه اقتصاد کوبا در شرایط دشواری است، آشکار است. رشد و سطح سرمایه‌گذاری از اهداف دولت پایین‌تر است. لزوم برخی تغییرات غیرقابل انکار است، اما خیلی‌ها معتقدند که نظام اقتصاد کوبا نیازمند دگرگونی‌های عمیق و حیاتی حتی برای حفظ وضعیت موجود است، چه رسد به پیشرفت قابل توجه. سرمایه‌گذاری‌هایی از سوی چین، برزیل، اسپانیا و ... انجام می‌شود که کافی نیست. سرمایه نادر و برای رشد اقتصاد به شدت مورد نیاز است؛ اما ورود بیشتر سرمایه نیازمند برداشته شدن محدودیت‌ها و کنترل کارآفرینان خرد است. سوال این است که آیا دولت بر تردید خود به بخش خصوصی غلبه خواهد کرد یا خیر.

دانستن اینکه رائول کاسترو چه چیزی در فکر دارد و چه چیزی او را به عادی‌سازی روابط با آمریکا راضی کرده، ناممکن است، اما به هر حال می‌توان نتیجه گرفت که تصمیم او پراگماتیک و تحت تاثیر نیازهای اقتصادی بوده است. کوبا همچنین می‌بیند که روی دیوار ونزوئلا نوشتن که در یک دهه گذشته از منابع نفت یارانه‌ای بوده و حالا رو به افول گذاشته، نادرست است.

بازسازی پیوندهای دیپلماتیک و گشایش راهی برای فرصت‌های تجاری با آمریکا شاید جوابی که کوبا می‌خواهد نباشد و قطعا به سرعت هم نتیجه نخواهد داد، اما گامی است که تدریجا به افزایش همکاری و ارتباط با آمریکا منجر خواهد شد. همان طور که بسیاری از دیپلمات‌های کوبایی و خارجی می‌گویند مهم‌ترین مساله این است که واشنگتن با تغییر سیاست خود پیامی قوی برای همکاری اقتصادی و سیاسی با کوبا به‌ هاوانا و جهان مخابره کرده است.

خیلی‌ها امید دارند که سال ۲۰۱۵ سال گسترش دسترسی به اینترنت باشد. اما میزان آمادگی دولت کوبا در این زمینه هم نامشخص است. برای کشوری با تسلسل سیاسی، روابط کنترل نشده می‌تواند عامل نگرانی و افزایش دهنده احتمال فشار برای گشایش سیاسی باشد؛ اما اوضاع همین حالا هم با سال‌های قبل متفاوت است. تعداد وبلاگ‌ها زیاد شده و مدافعان حقوق بشر و مخالفانی وجود دارند، گرچه هنوز مخالفت سازمان یافته‌ای دیده نمی‌شود.

ما در حال ورود به قلمروهای تازه و ناشناخته‌ای هستیم که در آن هیچ کس نمی‌تواند با قاطعیت درباره آینده کوبا نظر بدهد. دیگر تجارب تاریخی ممکن است اشاراتی داشته باشند، اما کوبا به نظر در حال ترسیم مسیر خاص و احتمالا تدریجی خود است. دوره هیجان انگیزی است، اما ابهامات بزرگی همچنان پابرجا است. اوباما درست می‌گوید: کار ساده‌ای نخواهد بود.