اینکه چرا هنوز توسعه‌یافته نیستیم، سوالی است که نیاز به یک بررسی همه‌جانبه دارد؛ ولی یکی از مظاهر توسعه‌یافتگی آن است که تحقیقات پیش‌برنده و مشخص‌کننده مسیر توسعه باشند؛ تا آنجا که در هر شرکت و کارخانه در کشورهای توسعه یافته بخش تحقیق و توسعه یکی از مهم‌ترین بخش‌ها به‌حساب می‌آید، اما در کشور ما به این بخش بسیار کم‌توجهی می‌شود. مسلما اینکه هیچ‌گاه چرخه صنعت و دانشگاه آن‌طور که باید، در کشور شکل نگرفته است نیز ناشی از بی‌توجهی به تحقیق و توسعه به‌شمار می‌رود.

برخی کارشناسان معتقدند یکی از دلایل این بی‌توجهی، بی‌نیازی به حرکت در مرزهای علم است، زیراصرف کپی‌برداری از الگوهای صنعتی دیگر کشورها منفعت حاشیه‌ای بیشتری دارد و نیازهای صنایع را حل می‌کند؛ اما در مسائل علوم انسانی که به‌راحتی قابل کپی‌برداری و تعمیم از فرهنگی به فرهنگ دیگر نیست، کاملا موجه است که برای تحقیق و توسعه، هزینه کنیم یا به‌عبارتی سرمایه‌گذاری کنیم؛ چراکه این هزینه‌ها در آینده به بار خواهند نشست.

مستقل از تحلیل پیش گفته که بیشتر ناظر بر طرف تقاضا بود، از طرف عرضه نیز تحقیقات چه در حوزه علوم انسانی و چه در حوزه علوم پایه و مهندسی آفاتی دارد که باید از آن پرهیز کرد تا هر چه بیشتر به هدف منتج شود.

در این پرونده مهم‌ترین مشکلات آموزش و تحقیقات در نظام علمی کشور را مورد بحث و بررسی قرار می‌دهیم تا ببینیم چگونه ساختار نظام آموزشی باعث شده تا هزینه‌هایی که صرف تحقیقات می‌شوند به توسعه‌یافتگی کشور منجر نشوند.