رابطه یک قدرت جهانی با یک قدرت منطقهای
دکترمحمود شوری کارشناس مسائل روسیه روابط ایران و روسیه بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی از اهمیت ویژهای برخوردار شده است؛ اما برای بررسی این روابط چند نکته را همواره باید مدنظر داشت؛ نخست اینکه انتظار ایران از روسیه مطابق با واقعیت نیست. درواقع انتظار ایران این است که روسیه در مقام یک شریک استراتژیک با ایران برخورد کند در حالی که این کشور یک قدرت بزرگ جهانی است که اهداف و منافع خاص خود را دارد؛ اما ایران یک قدرت منطقهای است. لذا رابطه یک قدرت جهانی با یک قدرت منطقهای، تعریف و شکل خاص خود را دارد و ما نمیتوانیم به عنوان نمونه انتظاری را که از سوریه یا عراق داریم از روسیه نیز داشته باشیم.
دکترمحمود شوری کارشناس مسائل روسیه روابط ایران و روسیه بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی از اهمیت ویژهای برخوردار شده است؛ اما برای بررسی این روابط چند نکته را همواره باید مدنظر داشت؛ نخست اینکه انتظار ایران از روسیه مطابق با واقعیت نیست. درواقع انتظار ایران این است که روسیه در مقام یک شریک استراتژیک با ایران برخورد کند در حالی که این کشور یک قدرت بزرگ جهانی است که اهداف و منافع خاص خود را دارد؛ اما ایران یک قدرت منطقهای است. لذا رابطه یک قدرت جهانی با یک قدرت منطقهای، تعریف و شکل خاص خود را دارد و ما نمیتوانیم به عنوان نمونه انتظاری را که از سوریه یا عراق داریم از روسیه نیز داشته باشیم. نکته مهم دیگر این است که ایران باید بداند روسها تا چه میزان قابل اعتماد هستند. سوابقی که از همکاریهای میان دو کشور وجود دارد مانند بحث ساخت نیروگاه بوشهر و تحویل سیستم موشکهای ضدهوایی اس ۳۰۰ و برخی خلف وعدههای روسها در این موارد، این پرسش را مطرح میکند که آیا اکنون میتوانیم روابط با روسیه را بر مبنای یک رابطه برابر یا همکاری تنظیم کنیم؟! تصور من این است که روسیه یا هر قدرت بزرگ دیگر، اهداف و منافع بزرگ و پیچیدهای دارند و ایران نیز یکی از طرفهای روسیه است. در این میان روسیه نمیتواند از زاویه همکاری با ایران عمل کند، زیرا این کشور علاوه بر ایران باید رابطهاش با غرب، اروپا و دیگر مسوولیتهای بینالمللیاش را نیز پوشش دهد.
بعد از اتفاقات چند ماه اخیر یعنی تحولات اوکراین، تنش میان روسیه و غرب و نیز اعمال تحریمهایی علیه این کشور، تمایلات روسها برای گسترش روابط با ایران افزایش یافت. در این مدت نیز مجموعه رفتوآمدهای دیپلماتیکی میان دو کشور انجام گرفت که در آینده نیز ادامه خواهد داشت.
این رفتوآمدها نشاندهنده تحول در روابط تهران- مسکو است؛ البته بخشی از این تحول به این خاطر است که روسیه در موقعیت تحریم است و میخواهد روابطش را با کشورهایی مانند جمهوری اسلامی ایران که میداند وارد بازی تحریمها نخواهند شد، به شکل جدیدی تنظیم کند.
در همین راستا بود که دو ماه پیش الکساندر نواک، وزیر انرژی روسیه در راس هیاتی به ایران آمد و مجموعهای از تفاهم نامههای همکاری اقتصادی بین دو کشور امضا شد. در نتیجه بحران اوکراین، یکی از دلایل نوع نگاه جدید روسیه به ایران است.
دلیل دیگر نیز تغییر دولت در ایران و روی کار آمدن دولت حسن روحانی است. رویکرد دولت جدید ایران باعث شد که روسها تمایل بیشتری برای همکاری با تهران از خود نشان دهند.
اما در این شرایط، مقامات ایران فارغ از اینکه روسیه چقدر قابل اعتماد است باید به این نکته توجه کنند که این کشور تا چه حد میتواند منافع ما را تامین کند. باید توجه کنیم که در رابطه با بحث نیروگاه بوشهر هرچند که روسها با تاخیر توافقشان را اجرایی کردند، اما اگر روسیه نیز همکاری نمیکرد اکنون از این توانایی برخوردار نبودیم و به این دستاورد نرسیده بودیم. در واقع این پیشینه منفی را تمام کشورها نزد ایران دارند و حتی غرب بیشتر از روسیه در این زمینه سابقه دارد. بنابراین مسوولان ایران باید کمکها و همکاریهای روسیه را با وجود برخی خلف وعدهها از یاد نبرند.
همچنین نگاه دیگری که نسبت به گسترش روابط و همکاریهای ایران و روسیه وجود دارد، این است که در صورت همکاریهای بیشتر تهران با مسکو، ممکن است روابط تهران و غرب تحت تاثیر قرار گیرد. برخی متصورند که در پی گفتوگوهای هستهای، در آینده نزدیک روابط ایران و غرب تغییر خواهد کرد، اما باید بدانیم که چنین امری در کوتاه مدت امکانپذیر نیست.
البته جدای از این مسائل، ایران بهعنوان یک کشور مستقل باید این هنر را داشته باشد که هم از منافع همکاری با روسیه بهره ببرد و هم از منافع همکاری با سایر کشورها به خصوص کشورهای غربی. اگر تهران روابطش را بر پایه یکی از این قطبها تنظیم کند، اقدام درستی نیست، بلکه یک کشور مستقل باید به دنبال تامین منافعش باشد. برقراری روابط متوازن با روسیه و غرب بهترین حالتی است که میتوان تصور کرد در غیر این صورت، ایران هم باید به روسیه امتیاز بدهد و هم به غرب.
در نهایت این مساله را نیز باید در نظر داشت که روسیه، همسایه ایران است و دو کشور در بسیاری موارد، منافع مشترک و همکاریهایی دارند که در این حوزه، غرب نمیتواند نقشی داشته باشد. در بسیاری از حوزهها، روسها ظرفیتها و امکاناتی را در اختیار ایران میگذارند که غرب قادر به ارائه آنها نخواهد بود.
در نتیجه ایران نباید تمام تخممرغهایش را در سبد یکی از طرفین بچیند؛ یعنی نباید تمام اتکا و اعتماد خود را در سبد روسیه بگذاریم؛ بهگونهای که اگر روسها خلف وعده کردند دچار مشکل شویم، بلکه باید تعدد گزینه داشته باشیم تا بتوانیم انتخاب استراتژیک انجام دهیم. بنابراین باید با در نظرداشت تصورات منفی از روسیه، بنای آینده روابط را بر اساس منافع تنظیم کنیم تا به این طریق بیشترین بهره را از روابطمان با این کشور ببریم.
ارسال نظر