دروازه سرمایه‌گذاری تجاری چین

چارلز رایلی دستیار دبیر بخش جهان در سی ان ان مانی (مستقر در هنگ‌کنگ) صحنه فوق‌العاده‌ای است؛ ده‌ها هزار نفر به خیابان‌های یک شهر چین ریخته‌اند تا خواستار حق انتخاب رهبر منطقه خود شوند. با این حال این اتفاق در هنگ‌کنگی اتفاق افتاده که قبلا مستعمره بریتانیا بوده و حالا تبدیل به قطب تجارت و دروازه چین شده است. از سال ۱۹۹۷ که کنترل این قلمرو به پکن بازگشت، هنگ‌کنگ تحت اصل «یک کشور، دو نظام» تحت حکمرانی قرار گرفت و توانست خود را به مرکز مالی جهانی بدل کند. اکنون بسیاری از هنگ‌کنگی‌ها امید دارند که چین پیشنهاد تایید صلاحیت نامزدهای فرمانداری شهر را پس بگیرد. همین حالا مذاکراتی در این باره در جریان است. اما این شهر چه ویژگی خاصی دارد که همیشه به عنوان یکی از بهترین مکان‌ها برای کسب‌و‌کار رتبه بندی شده است؟ و چرا این رویارویی برای اقتصاد جهان مهم است؟ اولین مساله، بازار گسترده هنگ‌کنگ است. بازار سهام این شهر پس از توکیو دومین بازار بزرگ آسیا است. شرکت‌هایی که در آن حضور دارند چیزی حدود ۱/۳تریلیون دلار می‌ارزند. این پول بسیار زیادی است، اما مهم‌تر از این نقشی است که این بازار برای چین بازی می‌کند. هنگ‌کنگ به شرکت‌هایی که در سرزمین اصلی چین هستند اجازه می‌دهد به پول نقد دست یابند و این آنها را در کنار سرمایه‌گذاران خارجی قرار می‌دهد که می‌خواهند از دومین اقتصاد بزرگ جهان سود ببرند. سال گذشته، شرکت‌های چینی در هنگ‌کنگ ۳/۴۵ میلیارد دلار به دست آوردند و ۴۵ مورد فروش سهام شرکت‌های چینی در هنگ‌کنگ به وقوع پیوست. فروش سهام علی بابا در بازار نیویورک که ماه گذشته اتفاق افتاد بیشتر یک استثنا است و هنگ‌کنگ همچنان تنها بازار رایج برای فروش‌های بزرگ سهام‌های چینی است. پیش‌بینی می‌شود که در سال ۲۰۱۴ حداقل ۳۴ میلیارد دلار از طریق هنگ‌کنگ به شرکت‌های چینی برسد.

مساله دوم این است که هنگ‌کنگ غول تجارت است. این شهر تنها ۷ میلیون نفر جمعیت دارد، اما از نظر صادرات رتبه دهم را در جهان دارد. این یعنی هنگ‌کنگ۷/۲ درصد تجارت جهان را در دست دارد که برای شهری که اندکی از منطقه پنج نیویورک بزرگ تر است اصلا بد نیست. بندر کانتینر عظیم شهر همیشه در جنب و جوش است و کشورهایی که نیمی از جمعیت جهان را در خود جای داده‌اند تنها پنج ساعت از این بندر فاصله دارند.

مساله سوم این است که هنگ‌کنگ دروازه سرمایه‌گذاری است. موقعیت هنگ‌کنگ در دو دهه گذشته افت داشته و در سال‌هایی که رشد سریع چین، این کشور را تبدیل به قدرتی جهانی کرد، سهم این شهر از تولید ناخالص ملی کمتر و کمتر شده است. سهم هنگ‌کنگ از رشد چین در سال ۱۹۹۷، ۱۶ درصد بود که در سال ۲۰۱۳ به ۳ درصد رسیده است. اما این روزها اهمیت واقعی هنگ‌کنگ در خدمات و ثباتی است که برای شرکت‌های چندملیتی و چینی فراهم می‌کند. چین دومین دریافت‌کننده بزرگ سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی در جهان است و تقریبا دوسوم این سرمایه از طریق هنگ‌کنگ به چین جریان می‌یابد. یک نکته بسیار حائز اهمیت اجرای سفت و سخت قوانین در هنگ‌کنگ و دستگاه قضایی مستقل آن است. کسب و کارها اعتقاد راسخی به توانایی این شهر در حل عادلانه منازعات دارند، اعتمادی که به هیچ روی به چین وجود ندارد.

هنگ‌کنگ همچنین نقش ارزشمندی در تلاش چین برای جهانی کردن یوآن بازی می‌کند. چین بر آن است تا یوآن مورد اعتماد باشد و ارز تجارت شود و هنگ‌کنگ مثلا بازاری عالی برای اوراق قرضه مبتنی بر یوآن دارد.

در پایان باید به مساله عدم اعتماد به پکن از زاویه‌ای دیگر اشاره کرد. به‌رغم حفظ ارتباطات میان این شهر و سرزمین اصلی چین، بیش از ۵۶ درصد ساکنان هنگ‌کنگ اعتماد به ترتیبات «یک کشور، دو نظام» که زمینه‌ساز حکمرانی پکن است را از دست داده‌اند. برای آشکار شدن اهمیت این موضوع باید بدانیم که همین چند سال پیش، در سال ۲۰۰۷، ۸۰ درصد ساکنان این شهر می‌گفتند که به توافق میان چین و بریتانیا اعتماد دارند. مساله‌ای که در حال حاضر بیشترین توجه‌ها را به خود جلب کرده فرآیند انتخاب رهبر اجرایی ارشد هنگ‌کنگ است. اما نشانه‌های دیگری از شکاف نیز وجود دارد. بسیاری از هنگ‌کنگی‌ها از افزایش بهای املاک به دلیل قدرت خرید ثروتمندان چینی و همچنین مصرف خدمات اجتماعی از سوی آنها ناخشنود هستند. اگر تنش‌ها بیش از این تشدید شود، هم هنگ‌کنگ و هم اقتصاد چین و البته اقتصاد جهان آسیب خواهد دید.