«مرغ تخم طلای» چین قربانی می‌شود؟

دان پیتیس کارشناس ارشد سی‌بی‌سی آیا چین حاضر است «مرغ تخم طلای» خود را برای خرد کردن دموکراسی بکشد؟ مقامات چین با پیش‌بینی پراکندگی تدریجی تظاهرات، فعلا کم و بیش با معترضان کنار آمده‌اند؛ اما به نظر من چین تهدید موجود را احساس می‌کند. تهدیدی که ملاحظات اقتصادی به تنهایی نمی‌تواند آن را کنار بزند و نجات بخش دموکراسی در قلمرو هنگ‌کنگ باشد. تردیدی نیست که هنگ‌کنگ برای چین تخم‌های طلایی می‌گذارد. هنگ‌کنگ بخش کوچکی از جهان توسعه یافته است. مردم هنگ‌کنگ از کانادایی‌ها ثروتمندتر هستند. بر اساس داده‌های صندوق بین‌المللی پول و بانک جهانی، ثروت هنگ‌کنگ بر اساس تولید ناخالص سرانه بالاتر از کانادا و ایالات متحده است. این مستعمره سابق بریتانیا بازارهای سرمایه‌ای دارد که به برجستگی بازارهای لندن و نیویورک هستند و همچنان در خدمت اقتصاد چین عمل می‌کنند. «اکونومیست» برآورد کرده که سهم هنگ‌کنگ در سرمایه‌گذاری مستقیم در چین از ۳۰ درصد در سال ۲۰۰۵ به دو سوم در سال ۲۰۱۳ رسیده است. پس اقتصاد هنگ‌کنگ همچنان برای چین حیاتی است.

حالا پرسش این است که رهبران چین چه خواهند کرد؟ چین نه تنها از سال ۱۹۹۷ کنترل سیاسی این قلمرو را در دست گرفته، بلکه هنگ‌کنگ تبدیل به قلمرو تحت تابعیت چین شده که برای مادر خود درس‌های مهمی از اقتصاد بازار آزاد داشته است. کارشناسان مجله اکونومیست و بسیاری دیگر از کارشناسان هشدار داده‌اند که سرکوب وحشیانه معترضان دموکراسی‌خواهی، هنگ‌کنگ را برای همیشه تغییر خواهد داد؛ چراکه سرمایه خارجی و دفاتر شرکت‌ها به دنبال مراکز آسیایی جدید و مناسب‌تری خواهند رفت. شاخص هنگ سنگ هنگ‌کنگ همین حالا هم در بدترین وضعیت خود در دو ماه گذشته است؛ اما آیا هراس از آسیب رساندن به اقتصاد هنگ‌کنگ جلوی رهبران ماکیاولیستی چین را خواهد گرفت؟

در این مورد سخنان مارتین لی، بنیان‌گذار حزب دموکراتیک هنگ‌کنگ جالب توجه است: «رهبران چین هنگامی که احساس کنند موقعیتشان در خطر قرار گرفته، آماده‌اند تا اقتصاد را فدای حفظ قدرت کنند. وقتی در رابطه با اقتصاد چین چنین دیدگاهی وجود دارد، قطعا قربانی کردن شکوفایی هنگ‌کنگ هم در نظر گرفته خواهد شد.» سخنان لی تازه است؛ اما این نقل قول را می‌توان در نظراتی که سال‌ها پیش بیان می‌شدند نیز پی گرفت. خود من در برنامه‌ای که ۲۵ سال پیش برای رادیو سی بی سی ساختم، به ترس‌های موجود در مورد انتقال حاکمیت هنگ‌کنگ از بریتانیا به چین اشاره کردم. آن روزها ما داستان‌های خبری را بر نوار کاست ضبط می‌کردیم و با هواپیما می‌فرستادیم. کیفیت صدا خوب در نمی‌آمد؛ اما اینکه مردم با چه دقتی این روزها را پیش‌بینی کرده‌اند واقعا قابل توجه است.

در آن برهه مقامات پکن نگران ثبات و نه دموکراسی بودند. کسب‌و‌کارها به دنبال پناهگاه‌های سرمایه بودند. دموکرات‌ها نگران از اینکه رهبران هنگ‌کنگ تبدیل به عروسک‌های پکن شوند و تحلیلگران مستقل افسرده‌وار پیش‌بینی می‌کردند که آزادی‌های این قلمرو خرده خرده از بین برود. من در آن برنامه رادیویی از نیکولو ماکیاولی، نویسنده «شهریار» نقل قول کردم: «آنکه ارباب شهری خوگرفته به آزادی شود و آن را از بین نبرد، باید در انتظار آن باشد که خود با آن آزادی نابود شود.» مردم عادی هنگ‌کنگ هم سال‌ها از ثروت و آزادی‌هایی برخوردار بودند که در بقیه چین تصورکردنی نبود. آن زمان می‌گفتیم که استفاده دوباره از روش‌های بی‌رحمانه سرکوب در میدان تیان آن من در سال ۱۹۸۹ پیامدهای مهمی برای چین خواهد داشت؛ اما بسیاری چیزها از آن زمان دگرگون شده‌اند. آن زمان باور به اینکه تظاهرات ممکن است رژیم را سرنگون کند باعث برخورد خشن از سر ترس می‌شد. ۲۵سال بعد چین قدرتمندتر و ثروتمندتر است و اعتماد به نفس بیشتری هم دارد و می‌تواند بحران موجود را تبدیل به فرصت کند.

تمام ببرهای آسیایی که خیز اقتصادی‌ای مانند چین را تجربه کرده‌اند (سنگاپور، تایوان و کره جنوبی) همه به‌تدریج از نظام‌های استبدادی رو به مردم‌سالاری آورده‌اند. با گسترش ثروت و تحصیلات، پیشرفت سیاسی طبیعتا رخ می‌دهد. منافع دموکراسی به‌عنوان ابزاری برای مدیریت یک اقتصاد پیچیده باید مورد توجه چین باشد. حرکت تدریجی به سوی یک دموکراسی محلی قدرت مطلق چین را در هنگ‌کنگ به خطر نخواهد انداخت. هیچ دولت خارجی‌ای آنقدر دیوانه نیست که برای جنگ با چین وارد دروازه‌های این کشور شود. قوانین هنگ‌کنگ آشکارا می‌گوید که سیاست خارجی و ارتش هنگ‌کنگ را پکن کنترل خواهد کرد. پس در اینجا فرصتی برای چین وجود دارد تا از هنگ‌کنگ به‌عنوان تجربه‌ای زنده استفاده کند، از اقتصاد بازار موجود برای ساختن چین بهره ببرد و آزادی‌های نسبی این منطقه را به‌عنوان نوعی از دموکراسی که در چین جواب می‌دهد، حفظ کند.

پکن باید انرژی جوانان هنگ‌کنگ را در جهت منافع خود و نه در جهت دشمنی با آنان به کار بگیرد. این شور می‌تواند دارایی واقعی یک چین متفاوت؛ اما جهانی باشد. درک ابزار لیبرال دموکراسی به کار خواهد آمد و آینده چین را درخشان‌تر خواهد کرد. همان طور که ماکیاولی می‌گوید: «آنکه بر آن است شهری خوگرفته به آزادی را حفظ کند، آن را با شهروندان، بهتر از هر چیز دیگری حفظ خواهد کرد.» منفعت فوق‌العاده این رویکرد، حفظ مرغ تخم طلای چین است.