دست مرئی دولت در توزیع یارانه
دکتر جعفر خیرخواهان پژوهشگر اقتصادی در یک اقتصاد سالم و رقابتی، موفقیت در کسبوکار و سودآوری در تولید باید براساس بیشینهسازی کارآیی و رفع نیازهای مصرفکنندگان با کمترین هزینه در بازار آزاد به دست آید نه اینکه به ارتباطات ویژه و زدوبند و لابیگری مدیران بنگاهها با مقامات دولتی بستگی داشته باشد. در چنین اقتصادی ساختار انگیزشی تولیدکنندگان بهگونهای شکل میگیرد که فکر و ذکر آنها نوآوری محصولات و کاهش هزینه تولیدات است نه اینکه در فکر چنگ انداختن به منابع، کمکها و امتیازات دولتی باشند تا بتوانند روی پای خود بایستند.
دکتر جعفر خیرخواهان پژوهشگر اقتصادی در یک اقتصاد سالم و رقابتی، موفقیت در کسبوکار و سودآوری در تولید باید براساس بیشینهسازی کارآیی و رفع نیازهای مصرفکنندگان با کمترین هزینه در بازار آزاد به دست آید نه اینکه به ارتباطات ویژه و زدوبند و لابیگری مدیران بنگاهها با مقامات دولتی بستگی داشته باشد. در چنین اقتصادی ساختار انگیزشی تولیدکنندگان بهگونهای شکل میگیرد که فکر و ذکر آنها نوآوری محصولات و کاهش هزینه تولیدات است نه اینکه در فکر چنگ انداختن به منابع، کمکها و امتیازات دولتی باشند تا بتوانند روی پای خود بایستند. به عبارت دیگر نظام اقتصادی باید مشوق خلق سودی برای تولیدکننده باشد که ناشی از اضافه رفاه اجتماعی است یعنی بازی برد-برد (سود تولیدکننده و مطلوبیت مصرفکننده) و نه بازی برد- باخت. بهنظر میرسد بسیاری از یارانهها انگیزه برای تولید اقتصادی را کاهش میدهند و رانتجویی را تشویق میکنند. هنگامی که یارانهها که نوعی رانت است توزیع میشود بازار آزاد مجبور به عقبنشینی میشود. درواقع دولت در مقام توزیعکننده رانت و یارانه ظاهر میشود و دست مرئی دولت جای دست نامرئی بازار را میگیرد و دولت به آنهایی که دوست دارد یا زور و قدرت دارند نفع میرساند. به جای بازار آزاد که به شکل بیطرفانه تنها به آنهایی پاداش میدهد که کارآتر هستند.
یک ایراد مهم یارانههای دولتی این است که در بیشتر اوقات حتی با وجود ناکارآ بودن و کاهش منفعت و رفاه اجتماعی، این خطر هست که گروههای ذینفع در سالهای بعد هم با فشار و لابیگری سعی در گنجاندن این یارانهها در قانون بودجه کنند و آنها را به شکل دائمی درآورند. درنتیجه دولت حتیالامکان نباید خودش را به چنین ورطهای وارد کند که عاقبتی خوش برای جامعه ندارد.
نکته اینجاست که ایدئولوژی پوپولیستی نیز معمولا به کمک بنگاههای یارانهبگیر میآید و در زیر لوای شعارها و عناوین مردمپسند مثل حمایت از تولید داخلی، کمک به خودکفایی اقتصادی، بهادادن به اقتصاد ملی و از این قبیل، زمینه را برای فعالیت و ماندگاری بنگاههای ناکارآ و پرهزینه فراهم میکنند.
علاوهبر این یارانههایی که به شکل اعتبار و وامهای ارزان قیمت به تولیدکنندگان داده میشود معمولا به بنگاههای بزرگ تعلق میگیرد و سایر بنگاههای کوچک و متوسط یا جدید و نوپا به دلیل نداشتن روابط قوی و عدم دسترسی برابر به منابع تخصیصدهنده یارانه از دریافت آن محروم میشوند.
به این ترتیب، باید از اعطای یارانه به شکل مستقیم و نقدی پرهیز شود و یارانهها به سمتی سوق داده شوند که فواید درازمدتی داشته باشد نه اینکه یک منفعت آنی نصیب تولیدکننده کند.
راههای بهتری که برای یارانه به تولید پیشنهاد میشود شامل کمک به پژوهشهای علمی و ایجاد نهادهای تحقیقاتی متصل به صنایع تولیدی و تقویت ارتباط دانشگاه با صنعت است که منافع عمومی و نه اختصاصی تولید میکنند. در این حالت هم البته یارانهدهیها باید به شکل مشروط و نه یکجا باشد؛ به این نحو که نهادهای مدنظر به شرطی که موفق به انجام فلان کار مفید شدند این یارانه به آنها تعلق خواهد گرفت. دولت میتواند با بسترسازی برای تولید مثل بهبود محیط کسبوکار، هموار کردن راه برای حضور بنگاههای ایرانی در بازارهای خارجی، تقویت قوه مقننه و دادگاهها و حاکمیت قانون، کمکهای موثرتر و ملموستری به تولید ملی بکند به جای اینکه تولیدکنندگان را به نوشیدن از گاو شیرده خود وابسته و معتاد کند.
ارسال نظر