جهانی گرایی بهجای منطقه گرایی
دکتر مهدی ذاکریان استاد دانشگاه ایجاد روابط یعنی وجود مناسبات اقتصادی، سیاسی و فرهنگی، نخستین عنصری است که در سیاست خارجی مورد توجه قرار میگیرد لذا کشورها برای ایجاد روابط حسنه فیمابین باید در تلاش باشند تا از این طریق، مناسباتشان شکل بگیرد. در عین حال برای اینکه مناسبات حسنه شکل بگیرد لازم است که دیدگاههای یک کشور به طور صحیح و مناسب به کشورهای ثالث معرفی شود؛ البته دیدگاههایی که با ادبیات جامعه بینالملل هماهنگ باشد. بهعنوان مثال در دوران جنگ سرد، دیدگاههایی که ارائه میشد یا دیدگاههای ایدئولوژیک وابسته به بلوک شرق بود یا دیدگاههای ایدئولوژیک وابسته به بلوک غرب.
دکتر مهدی ذاکریان استاد دانشگاه ایجاد روابط یعنی وجود مناسبات اقتصادی، سیاسی و فرهنگی، نخستین عنصری است که در سیاست خارجی مورد توجه قرار میگیرد لذا کشورها برای ایجاد روابط حسنه فیمابین باید در تلاش باشند تا از این طریق، مناسباتشان شکل بگیرد. در عین حال برای اینکه مناسبات حسنه شکل بگیرد لازم است که دیدگاههای یک کشور به طور صحیح و مناسب به کشورهای ثالث معرفی شود؛ البته دیدگاههایی که با ادبیات جامعه بینالملل هماهنگ باشد. بهعنوان مثال در دوران جنگ سرد، دیدگاههایی که ارائه میشد یا دیدگاههای ایدئولوژیک وابسته به بلوک شرق بود یا دیدگاههای ایدئولوژیک وابسته به بلوک غرب.
بلوک غرب آزادی فرد، آزادی انسان، دنیای اقتصاد آزاد، پیشرفت اقتصادی و این گونه مسائل را مطرح میکرد لذا ادبیاتی که کشورهای این بلوک در سیاست خارجیشان دنبال میکردند مبتنی بر همین فاکتورها بود و از این طریق میتوانستند مناسبات حسنه را با کشورهای این بلوک یا کشورهایی که نزدیک به آن بودند، برقرار کنند. بلوک شرق نیز با ادبیات خاص ایدئولوژیک سوسیالیستی و کمونیستیاش با دیگران ارتباط برقرار میکرد. امروز در جامعه بینالملل، ما با پیچیدگیها و ظرافتهای جدیدتر و جدیتری مواجه هستیم و ادبیاتی که برای جامعه بینالملل مناسب است، ادبیاتی است که دور از خشونت، نفی کننده تروریسم، مروج دوستی، صلح، دموکراسی و حقوق بشر باشد و در عین حال مناسبات اقتصادی را مدنظر قرار دهد که به رشد کشورها بدون نقض حقوق افراد منجر شود. اینجا است که سیاست خارجی مبتنی بر چنین ادبیاتی میتواند مناسبات صحیح یک کشور با کشورهای دیگر را به وجود بیاورد.
در حال حاضر حل مساله هستهای ایران و گفتوگوهایی که در این راستا ایران با دیگر کشورها انجام میدهد مبتنی بر همان ادبیاتی است که در جامعه بینالملل وجود دارد. متاسفانه کشورهایی که با ایران زاویه داشتند یا روابط خوبی نداشتند تلاش کردند فعالیتهای هستهای ایران را در قالب تولید و گسترش سلاحهای کشتار دسته جمعی تفسیر کنند و از این طریق چهرهای نامناسب از ایران در جامعه بینالملل ارائه کنند که سبب ساز به وجود آمدن تحریمهای وسیع از سوی شورای امنیت سازمان ملل و همینطور تحریمهای خاص از سوی ایالات متحده آمریکا و اتحادیه اروپا علیه ایران شد. در نتیجه منجر به کاهش مناسبات حسنه ایران از لحاظ اقتصادی و در عین حال به لحاظ سیاسی، فرهنگی و علمی با دیگر کشورها شد. بنابراین اگر مذاکرات هستهای بتواند به نتیجه ملموس خود برسد که ظاهرا در حال رسیدن است، قطعا آن چهره منفی که از ایران معرفی شده است تصحیح و چهره واقعی ایران که کشوری است که در چارچوب ان پیتی و قواعد و قوانین بینالمللی فعالیتهای هستهای خود را تعریف میکند، به جهان ارائه خواهد شد. بدون شک چنین چهرهای سبب ساز کمک به همان ادبیات موجود در جامعه بینالمللی شده و در نتیجه روابط ایران با کشورهای ثالث به صورت حسنه برقرار میشود. در نتیجه مذاکرات هستهای، فرآیندی بود که بنیاد، شروع و ادامه آن صحیح بوده و نتایج آن نیز ملموس، دربرگیرنده کاهش تحریمها، عدم افزایش تحریمها، بازگشت برخی از مطالبات ایران و همین طور تصحیح تصویر ایران در جامعه بینالملل است.
همچنانکه در چند ماه اخیر شاهد بودیم که تجار، بازرگانان و بزرگان اقتصاد از سراسر دنیا به خصوص کشورهای پیشرفته، رهسپار ایران شده و مناسبات خوبی میان ایران و آن کشورها برقرار شده است. به لحاظ سیاسی نیز با توجه به اتفاقاتی که در منطقه پیش آمد، یک چهره بسیار خوبی از ایران ارائه شد و ایران توانست نشان دهد که یک چهره معتدل و مناسبتر در مقایسه با سایر کشورهای منطقه خاورمیانه دارد.
در این میان ارتباط ایران با سایر کشورها حال چه در منطقه و کشورهای همسایه و چه کشورها در عرصه جهانی حائز اهمیت است، اما باید توجه داشت که در حوزه ارتباط ایران با سایر کشورها دو تعریف میتوان مطرح کرد؛ نخست تعریفی است که قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران ارائه میکند مبنی بر اینکه اولویت در روابط خارجی در سیاست خارجی باید بر پایه: ۱- روابط با کشورهای همسایه و مسلمان، ۲- روابط با کشورهای غیرمسلمان که جزو کشورهای آزادی خواه، غیر متعهد و مستقل در دنیا هستند و ۳- سایر کشورهایی که با ایران خصومت نمیورزند، باشد. در قانون اساسی ایران این ۳ سطح برای روابط با کشورها تعریف شده است.
تعریف دومی که میتواند برای روابط ایران شکل پیدا کند، تعریفی است که دانش روابط بینالملل ارائه میکند؛ بر پایه دانش روابط بینالملل، روابط سیاسی یک کشور با سایر کشورها و سیاست خارجی آن باید بر پایه ۳ سطح تعریف شود: ۱- سطح همسایگان و منطقه، ۲-سطح فرامنطقهای و ۳- سطح بینالمللی. اگر بخواهیم میان قانون اساسی و تعریف دانش روابط بینالملل، پیوندی ارائه کنیم، جمهوری اسلامی ایران باید هم با کشورهای محلی یعنی کشورهای همسایه مسلمان روابط حسنه داشته باشد هم با کشورهای منطقه و هم در سطح بینالملل با سایر کشورها.
منتها ساختار جامعه بینالملل و ساختار کشورهای همسایه و محلی ما به گونهای است که به شدت از سطح بینالملل تاثیرپذیر است. یعنی رابطه با سطح محلی و منطقهای امکانپذیر نیست مگر اینکه رابطه خوبی در سطح بینالملل با قدرتهای بزرگ برقرار کنیم؛ این واقعیت امروز جامعه بینالملل است. برای نمونه امروز مسائل افغانستان به شدت وابسته به تصمیمگیری یا کمکهای ایالات متحده آمریکاست و همینطور مساله داعش و روی کار آمدن دولت جدید در عراق باز با آمریکا پیوند خورده است. در شورای همکاری خلیج فارس نیز شاهد تاثیرات آمریکا هستیم. حتی رابطه ایران و چین هم تحت تاثیر سیاستها و نفوذ ایالات متحده آمریکا بود بهگونهای که چین نزدیک به ۲۰ میلیارد دلار از پول ایران را در دورهای که ما در تحریم بودیم و پیش از مذاکرات، بلوکه کرده بود و به ایران پرداخت نمیکرد. از سوی دیگر هند که جزو کشورهای جنبش عدم تعهد است نیز چنین برخوردی با ایران داشت؛ این منطق امروز جامعه بینالملل است و بازیگران سطح بینالملل به شدت بر بازیگران سطح محلی و منطقهای اثرگذار هستند.
بنابراین صحبتهایی از این دست که ابتدا باید روابطمان را با کشورهای منطقه بهبود بخشیم به دور از واقعیتهای جامعه بینالملل است زیرا کشورهای منطقه به شدت تحت تاثیر بازیگران بینالمللی هستند. در نتیجه مهمترین گام در موقعیت فعلی، این است که در سطح بینالملل و با بازیگران بینالملل روابط حسنهای برقرار کنیم. به طور اتوماتیک با برقراری روابط حسنه در سطح بینالملل، روابط در سطح همسایگان و منطقه نیز بهبود پیدا میکند. این اشتباه استراتژیکی بود که در ۳۵ سال گذشته همواره ایران مرتکب میشد و گمان میکرد ایجاد رابطه حسنه دوجانبه یا چند جانبه با کشورهای همسایه و منطقه امکانپذیر است. در حالی که تجربه نشان داد که نه تنها امکانپذیر نیست، بلکه به مراتب تیرهتر هم هست. نمونه دیگر آن نیز جملهای بود که ویکی لیکس افشا کرد مبنی بر اینکه پادشاه عربستان در شرایطی که دست رئیسجمهور سابق ایران، آقای احمدینژاد را در دست میگرفت، اما در پشت سر به مقامات آمریکایی اعلام میکرد «ایران را در تنگنا قرار دهید».
بنابراین این تجربه ۳۵ ساله نشان داده که ایران نمیتواند بدون نظر مساعد بازیگران اصلی بینالمللی، روابط حسنه خوبی با کشورهای همسایه در سطح محلی و منطقهای داشته باشیم.
البته من امیدوارم که این اشتباه مجدد تکرار نشود زیرا اکنون برخی صحبتهایی که بیان میشود مغایر پیچیدگیهای روابط بینالملل و واقعیتهایی است که میتواند مسائل ایران را حل کند.
باید به این نکته نیز توجه داشته باشیم که همکاری با بازیگران اصلی روابط بینالملل که شامل قدرتهای بزرگ میشود به معنای تسلیم یا بالا بردن درک در برابر تمام خواستههای آنان نیست، بلکه در این صورت شما میتوانید توانایی ارائه دیدگاههای خود را به صورت منطقی نسبت به این بازیگران بینالمللی داشته باشید و بهعنوان یک بازیگر در فضای تعریف شده جامعه بینالملل، جایگاه خود را تثبیت کنید. این توانایی، برگرفته از یک ظرافت دیپلماتیک و مهارت علمی و عملی است که هر رئیس جمهور، دیپلمات یا دستگاه سیاست خارجی از آن بهرهمند نیست. اتفاقا ایران نیز از این مساله رنج میبُرد و هنوز نیز رنج میبرد به جز در دو مقام؛ نخست مقام وزارت خارجه که به لحاظ توانایی و مهارت علمی و عملی مستثنا است و دیگری نیز مقام ریاست جمهوری. این در حالی است که دستگاههای دیگری که در حوزه سیاست خارجی عمل میکنند حتی دستگاه موجود وزارت خارجه، سازمان فرهنگ و ارتباطات، رایزنان بازرگانی، رایزنان علمی وزارت علوم که به خارج از کشور فرستاده میشوند، همگی نیاز به پالایش دارند. درواقع این افراد، باید متخصصان علم روابط بینالملل باشند، کسانی باشند که دنیا را بهخوبی بشناسند، قانون اساسی، اعلامیه جهانی حقوق بشر و منشور سازمان ملل را حداقل یک بار خوانده باشند و بدانند سازمان تجارت جهانی یا دادوستد جهانی چیست. در این خصوص باید در نهایت یادآور شوم که اکنون در کنار نیروهای خوب و حرفهای، برخی نیروهای فرسوده نیز در دستگاه سیاست خارجی حضور دارند که بیشتر به منافع شخصیشان نگاه دارند تا منافع ملی. بنابراین پالایش این سازمانها یکی از اقدامات مهمی است که باید در دولت فعلی صورت بگیرد.
ارسال نظر