اسکاتلندیها نترسید
جوزف استیگلیتز برنده نوبل اقتصاد در سال ۲۰۰۱ با احتمال جدایی اسکاتلند از بریتانیا کسانی مانند پال کروگمن، اقتصاد اسکاتلند را زیر سوال بردهاند. آیا اسکاتلند مستقل با افت استانداردهای زندگی یا کاهش تولید ناخالص روبهرو است؟ قطعا خطراتی وجود دارد، اما اینکه اسکاتلند در بریتانیا بماند و بریتانیا اتحادیه اروپا را ترک کند، بدون تردید خطرناکتر است. بریتانیا به سیاستهایی که باعث افزایش نابرابری شدهاند ادامه می دهد. حتی اگر تولید ناخالص داخلی افزایش یابد، استانداردهای زندگی بیشتر اسکاتلندیها ممکن است با افت بیشتر مواجه شود.
جوزف استیگلیتز برنده نوبل اقتصاد در سال ۲۰۰۱ با احتمال جدایی اسکاتلند از بریتانیا کسانی مانند پال کروگمن، اقتصاد اسکاتلند را زیر سوال بردهاند. آیا اسکاتلند مستقل با افت استانداردهای زندگی یا کاهش تولید ناخالص روبهرو است؟ قطعا خطراتی وجود دارد، اما اینکه اسکاتلند در بریتانیا بماند و بریتانیا اتحادیه اروپا را ترک کند، بدون تردید خطرناکتر است. بریتانیا به سیاستهایی که باعث افزایش نابرابری شدهاند ادامه می دهد. حتی اگر تولید ناخالص داخلی افزایش یابد، استانداردهای زندگی بیشتر اسکاتلندیها ممکن است با افت بیشتر مواجه شود. کاهش بودجه آموزش و بهداشت گزینههای غیرمطبوعی پیش روی اسکاتلند قرار خواهد داد.
بیشتر «هراس فروشی» مخالفان پایهای ندارد. کروگمن پیشنهاد میکند که این اقتصاد کوچک به نظر نمیرسد که عملکرد خوبی داشته باشد. اما اسکاتلند مستقل همچنان جزئی از اروپا خواهد بود و موفقیت بزرگ اتحادیه اروپا، ایجاد یک منطقه بزرگ اقتصادی است. علاوه بر این، حتی قلمروهای سیاسی کوچکی مانند سوئد، سنگاپور و هنگکنگ هم شکوفا شدهاند، در حالی که بسیاری از قلمروهای بزرگ تر چنین عملکردی نداشتهاند. پیگیری سیاستهای بزرگ بسیار مهمتر از اندازه اقتصاد است.
یک مثال دیگر از مسائل غیرمهمی که مطرح شدهاند مساله ارز است. ترتیبات ارزی زیادی وجود دارد که قابلیت اجرا شدن دارند. اسکاتلند میتواند به استفاده از پوند استرلینگ ادامه دهد، با یا بدون رضایت انگلستان. از آنجا که اقتصادهای انگلستان و اسکاتلند بسیار مانند هم هستند ارز مشترک احتمالا بسیار بهتر از یورو جواب خواهد داد. اما کشورهای کوچکی هم هستند که ارز خود را دارند و آن را شناور، میخکوب یا مدیریت کردهاند.
مساله اصلی اسکاتلند چیز دیگری است. مسائل مختلفی وجود دارد که تمام اسکاتلندیها درباره آنها اتفاق نظر ندارند، اما دیدگاه و ارزشهای اسکاتلندیها با کسانی که از آن سوی مرزها بر این سرزمین غلبه داشتهاند متفاوت است. اسکاتلند دانشگاههای رایگان دارد، در حالی که انگلستان در حال افزایش هزینههای دانشجویی است. اسکاتلند بارها تعهد خود را به خدمات پزشکی ملی تکرار کرده، در حالی که انگلستان در جهت خصوصیسازی گام برمیدارد. برخی از چنین تضادهای دیرینی بیش از ۲۰۰ سال قدمت دارند.
چنین تفاوتهایی در طول زمان میتواند به نرخهای رشد بسیار متفاوت و در نتیجه سطوح متفاوتی از تولید ناخالص سرانه بینجامد. مهمتر از این، امکان توزیع مناسب درآمد و ثروت است. اگر بریتانیا به حرکت در مسیر فعلی که تقلید از مدل آمریکایی است ادامه دهد، احتمال دارد که نتیجه همان تشدید اختلاف طبقاتی آمریکا باشد.
استقلال ممکن است هزینههایی داشته باشد، اما قطعا مزایایی نیز خواهد داشت. اسکاتلند میتواند در انرژی دریایی سرمایهگذاری کند یا نسل جوان آن میتواند مشارکت زنان را بالا ببرد و آموزش ابتدایی در سنین پیش دبستانی را برای همه فراهم آورد. در حال حاضر اسکاتلند هزینه سرمایهگذاریهای اجتماعی را متقبل میشود، اما درآمدها عمدتا به سوی جنوب مرزها میرود. پس سوال دشوار پیش روی اسکاتلند، مربوط به ترتیبات پولی و اقتصادی و زیانها و نفعهای کوتاهمدت نیست، بلکه درباره آینده این کشور است.
ارسال نظر