تمرکز بر آسیا، غفلت از اروپا
دکتر بابک افقهی رئیس کل اسبق سازمان توسعه تجارت ایران یکی از مهم‌ترین مشکلات بازرگانی خارجی کشور تمرکزگرایی یا به عبارت ساده‌تر، محدود بودن تعداد کشورهایی است که بیشترین سهم را در جذب کالاهای صادراتی یا تامین نیازهای اساسی کشور به اقلام وارداتی دارند. به همین سبب در سیاست‌های کلی اقتصاد مقاومتی ابلاغی مقام معظم رهبری، شکل‌دهی بازارهای جدید، تنوع بخشی پیوندهای اقتصادی با کشورها و کاهش وابستگی به کشور‌های محدود و خاص مورد تاکید قرار گرفته است.
برای روشن شدن موضوع، کافی است به این نکته اشاره کنیم که اگر چه در خلال سال‌های ۹۲-۱۳۸۴ کشور ما به بیش از ۱۵۸ کشور در هر سال انواع کالا صادر کرده، اما فقط تعداد محدودی از این کشورها، مهم‌ترین خریداران کالاهای صادراتی ما بوده‌اند. چنین وضعی در سال جاری نیز متاسفانه ادامه داشته است. در سال ۱۳۹۲ به موجب آمارهای گمرکی، کشور ما حدود ۴/۳۱میلیارد دلار کالا به ۱۴۸ کشور صادر کرده اما ۹کشور آسیایی به شرح زیر با خرید ۵/۲۵ میلیارد دلار کالا از ایران ۲/۸۱ درصد صادرات ایران را به خود اختصاص داده‌اند:


همچنین سهم بازار‌های فوق از صادرات 6/32 میلیارد دلاری کالاهای ایران در سال 1391 نیز 8/80درصد بوده و تغییر محسوسی نداشته است.
اگر بازار‌های صادراتی ایران را بر اساس قاره‌هایی که با آنها دادوستد داشته‌ایم بررسی کنیم، مشخص می‌شود که در سال ۱۳۹۲ قاره آسیا به تنهایی ۹۲ درصد و در سال ۱۳۹۱ حدود ۶/۹۱ درصد صادرات ایران را بر حسب ارزش، به خود اختصاص داده است.
سهم قاره اروپا در سال 92 معادل 6/4 درصد و در سال 1391 حدود 3/5 درصد بوده است. در سال 1392 سهم قاره آفریقا در صادرات غیرنفتی ایران 8/2 درصد بوده که نسبت به سال 1391 (3/2 درصد) تغییر ناچیزی داشته است. قاره اقیانوسیه نیز (مشتمل بر استرالیا و زلاندنو) تقریبا در صادرات غیرنفتی ایران نقشی ندارد و ارزش صادرات غیرنفتی ایران به این قاره در سال گذشته فقط 17 میلیون دلار بوده است. سهم قاره آمریکا در صادرات غیرنفتی ایران نیز بسیار ناچیز و رقمی در حدود نیم درصد است. در بخش واردات نیز تمرکزگرایی کاملا مشهود است. به این ترتیب که در سال 1392کشورهای امارات متحده عربی ، چین، هند، کره جنوبی، ترکیه، آلمان، سوئیس، هلند، انگلستان و ایتالیا با صدور 2/49 میلیارد دلار کالا به ایران حدود 81 درصد از واردات 6/49 میلیارد دلاری کشور مارا به خود اختصاص داده‌اند.
یادآوری می‌شود که در سال گذشته، کشور ما از ۱۲۰ کشور و قلمروی جغرافیایی برون مرزی کالا وارد کرده که صرف نظر از ۱۰ کشور فوق که مهم‌ترین شرکای بازرگانی ما در واردات هستند، بقیه کشور‌ها و حوزه‌های جغرافیایی کمتر از ۱۹ درصد واردات کالاهای مورد نیاز ایران را تامین کرده‌اند.
در چهار ماه نخست سال جاری نیز تحول قابل ملاحظه‌ای در بازارهای عمده صادراتی کشور رخ نداده است.
حال در ارتباط با تمرکزگرایی در صادرات غیرنفتی ایران نکات زیر قابل تامل است:
1-در سه دهه گذشته به تدریج روابط تجاری جمهوری اسلامی ایران با اعضای اتحادیه اروپا و سایر کشور‌های غربی به دلایل سیاسی رو به کاهش گذارده است و این کشور‌ها نقش خود را به‌عنوان مهم‌ترین شرکای تجاری ایران از دست داده‌اند. در سال 1392 اتحادیه اروپا که زمانی بزرگ‌ترین بازار صادراتی ایران بود، تنها 1030 میلیون دلار کالای غیر نفتی از ایران خریداری کرده و سهم آن در صادرات ایران حدود 3/3 درصد بوده است. دنباله روی اتحادیه اروپا از تحریم‌های ظالمانه ایالات متحده و خط مشی‌های نادرست این کشور، در کاهش روابط تجاری آن با ایران تاثیر قاطع داشته است.
۲- صادرات ایران به کشورهای عضو سازمان همکاری‌های اسلامی (به‌ویژه ترکیه، عراق، افغانستان، امارات متحده عربی، پاکستان، ترکمنستان، آذربایجان و ...) در سال‌های اخیر گسترش یافته؛ به گونه‌ای که این کشور‌ها در سال‌های ۱۳۹۱و۱۳۹۲ به ترتیب ۲۵/۱۸ میلیارد دلار و ۷/۱۷ میلیارد دلار کالای غیرنفتی ازایران خریداری کرده و سهم آنها در صادرات ایران ۵۶ درصد بوده است.
3- تحریم‌های اقتصادی ایالات متحده و اتحادیه اروپا و هم‌پیمانان آنها (کانادا، استرالیا، ژاپن و...) به تدریج سبب شده که فعالان اقتصادی، تجار و صاحبان صنایع ایران به اقتصادهای نوظهور در قاره آسیا (به ویژه چین و هندوستان) و کشورهای همجوار متکی باشند؛ به‌گونه‌ای که سهم قاره آسیا در صادرات غیرنفتی ایران به حدود 92 درصد در دو سال اخیر بالغ شده است.
۴- قطع ارتباط با موسسات بانکی و پولی در اروپا و دشواری گشایش اعتبار اسنادی برای صدور کالا به کشور‌های خارج، ایجاب می‌کند که از سایر شیوه‌های پرداخت استفاده شود. انجام چنین معاملاتی با کشور‌های همجوار رواج بیشتری دارد و تجارت با این کشور‌ها را رونق بخشیده است.گرانی کرایه حمل نیز از عواملی است که تمرکز بر بازارهای محدود دردسترس را توجیه‌پذیر می‌کند.
5- نکته بسیار مهم که لازم است مسوولان محترم دولتی و اتاق‌های بازرگانی به آن توجه کنند، آن است که بازارهای صادراتی کشور‌های اروپایی را نمی‌توان از دست رفته تلقی کرد. بخش قابل ملاحظه‌ای از صادرات غیرنفتی ایران به امارات متحده عربی (دبی) از طریق این امیرنشین به کشور‌های اروپایی و همچنین سایر کشور‌ها (از جمله ایالات متحده، کانادا و...)صادر می‌شود. در مورد واردات نیز چنین وضعی صدق می‌کند.کشور ما در سال 1392بالغ بر 23/11 میلیارد دلار کالا از امارات وارد کرده که بخش عمده آن را صادرات مجدد تشکیل داده، نه اقلامی که ساخت این امیرنشین کوچک است.
۶- صدور مجدد کالا به بازار‌هایی که از دسترس خارج شده‌اند در قلمروهای دیگر نیز مشهود است. در سال ۱۳۹۲ منطقه اداری ویژه هنگ‌کنگ بالغ بر ۳۳۱۸۸ تن بسته به ارزش ۲۵۴ میلیون دلار از ایران خریداری کرده که بدون شک بخش عمده‌ای از آن به سایر بازارها (از جمله کشورهای غربی) صادر شده است.
7- متاسفانه باید باز هم اذعان کرد که ضعف دیپلماسی اقتصادی در دو دهه گذشته سبب شده که برای توسعه تجارت با برخی از بازارهای مهم به ویژه بازار آفریقا، فعالیت موثری انجام نمی‌شود. قاره آفریقا به سبب برخورداری از ذخایر غنی معدنی و امکانات اقتصادی که مورد بهره‌برداری قرار نگرفته، در سال‌های اخیر به شدت مورد توجه قطب‌های بزرگ تجاری و همچنین اقتصاد‌های نوظهور قرار گرفته است. در سال 2013 میلادی ارزش تجارت خارجی قاره آفریقا 1337 میلیارد دلار بوده که 628 میلیارد دلار آن را واردات آفریقا تشکیل داده است. در شرایطی که کشور همسایه ما یعنی ترکیه در سال 2013 با قاره آفریقا 4/23 میلیارد دلار دادوستد داشته و برای 2برابر کردن این رقم تا دو- سه سال آینده برنامه‌ریزی عملیاتی کرده است، حجم تجارت ایران با قاره سیاه حتی به یک میلیارد دلار هم نمی‌رسد و این درد بزرگی برای تجارت خارجی ایران با این همه ظرفیت تجاری-اقتصادی محسوب می‌شود!
۸- گسترش روابط تجاری با کشور‌های منطقه - از جمله بازارهایی که از نظر صنعتی پیشرفته نیستند (مانند عراق، افغانستان، برخی از جمهوری‌های آسیای مرکزی)- و استانداردهای کیفی سختگیرانه‌ای را اعمال نمی‌کنند؛ گرچه در کوتاه‌مدت می‌تواند به نفع صادرکنندگان ما باشد، اما قدر مسلم آن است که واحدهای تولیدی- صادراتی باید از طریق افزایش کیفیت کالاها و کاهش هزینه‌ها، قادر باشند که با رقبای تجاری خود در بازارهای پیشرفته مقابله و رقابت کنند.
نکته هشداردهنده و بسیار مهم برای مسوولان دولتی، سیاست‌گذاران و مدیران نهادهای بخش خصوصی توجه به این نکته است که اتکا به چند بازار محدود آسیا در شرایط اضطراری قابل توجیه است و باید برای حفظ آنها کوشا بود، اما مصلحت کشور ایجاب می‌کند که تمرکزگرایی در تجارت خارجی (اعم از صادرات یا منابع تامین واردات) به طور جدی کاهش یابد و برای گسترش بازارها برنامه‌ریزی‌های دقیق انجام گیرد. بخشی از صادرات کشورهایی که در زمره شرکای تجارت فعلی ما هستند (مانند ترکیه و امارات متحده عربی و حتی هند و پاکستان) ساخت کشورهای دیگر است و تهیه آنها از منابع دست اول هزینه بسیار کمتری دارد. بازارهای محدود فعلی توانایی جذب تعدادی از کالاها (مانند فرش‌های دستباف، پسته، زعفران، محصولات پتروشیمی) را به مقیاس کلان ندارند و از آنجا که صادرکننده مجددا این اقلام به بازارهای اصلی هستند، بهای لازم را در قبال آنها پرداخت نمی‌کنند. از دست رفتن بازارهای اروپا، کانادا و نظایر آن، صادرات اقلامی مانند فرش‌های دستباف را که به درآمد سالانه بالا نیاز دارند، به شدت کاهش داده است؛ به گونه‌ای که رقبای تجاری ما بر بازار مسلط شده‌اند. خوب است بدانید که هم‌اکنون ارزش صادرات فرش دستباف هند از یک میلیارد دلار در سال فراتر رفته که تقریبا 3 برابر صادرات فعلی ایران است!
در هر صورت باید گفت، ایجاد تنوع در بازارهای صادراتی، در جهت تحقق اهداف کلان اقتصاد مقاومتی مستلزم تدوین یک دیپلماسی اقتصادی فعال، بالابردن کیفیت کالاهای صادراتی، تعامل فعال با جامعه بین‌المللی، کاهش هزینه حمل‌و‌نقل، جذب سرمایه‌گذاری‌های خارجی به صنایع صادراتی نوین و تولید وصادرات کالاها و خدمات با فناوری بالا به ویژه اقلامی است که برای آنها در همه بازار‌های صادراتی دنیا تقاضا وجود دارد، است. اقدامی که باید در راس همه توجهات دولت، مجلس محترم و نهادهای بخش خصوصی و تعاونی قرار گیرد.