کاهش تدریجی محدودیتهای معاملاتی
روحالله میرصانعی دبیرکل کانون کارگزاران بورس و اوراق بهادار با نگاهی به سابقه معاملات درمییابیم که ارزش و حجم بازار بسیار پایین و بعضا در گذشته تنها به گروه معدودی تعلق داشت. اما اکنون با افزایش ضریب نفوذ سهامداری به ۱۰ درصد (نسبت تعداد سهامداران به کل جمعیت ایران)، بازارسرمایه از نقش قابل توجهی در اقتصاد ملی برخوردار شده است. در این میان، نکته حائز اهمیت رشد فرهنگ سهامداری است که در مقایسه با عملکرد فعالان بازار ظرف پنج سال گذشته، هنوز با ایدهآلهای موجود فاصله زیادی داریم. در واقع برای برخورداری از یک فرهنگ سهامداری ایدهآل، نباید تنها عموم مردم را از طریق رسانههای دیداری و شنیداری تشویق به ورود به بازار سرمایه کنیم، بلکه این ورود میتواند به واسطه حضور ابزارها و نهادهای جدیدی چون صندوقهای سرمایهگذاری و شرکتهای مشاوره سرمایهگذاری صورت گیرد تا در پی این امر مردم از سرمایهگذاری در این عرصه جا نمانند.
روحالله میرصانعی دبیرکل کانون کارگزاران بورس و اوراق بهادار با نگاهی به سابقه معاملات درمییابیم که ارزش و حجم بازار بسیار پایین و بعضا در گذشته تنها به گروه معدودی تعلق داشت. اما اکنون با افزایش ضریب نفوذ سهامداری به ۱۰ درصد (نسبت تعداد سهامداران به کل جمعیت ایران)، بازارسرمایه از نقش قابل توجهی در اقتصاد ملی برخوردار شده است. در این میان، نکته حائز اهمیت رشد فرهنگ سهامداری است که در مقایسه با عملکرد فعالان بازار ظرف پنج سال گذشته، هنوز با ایدهآلهای موجود فاصله زیادی داریم. در واقع برای برخورداری از یک فرهنگ سهامداری ایدهآل، نباید تنها عموم مردم را از طریق رسانههای دیداری و شنیداری تشویق به ورود به بازار سرمایه کنیم، بلکه این ورود میتواند به واسطه حضور ابزارها و نهادهای جدیدی چون صندوقهای سرمایهگذاری و شرکتهای مشاوره سرمایهگذاری صورت گیرد تا در پی این امر مردم از سرمایهگذاری در این عرصه جا نمانند. در این میان، برای رشد این فرهنگ میتوان صدور کدهای سهامداری را منوط به الزاماتی چون آموزش همراه کرد. در واقع به جای راهنمایی سهامداران برای چگونگی خرید سهم، باید آنها از این آموزش چگونگی انتخاب یک صندوق سرمایهگذاری در بازار سرمایه را بیاموزند تا به این واسطه نیز از پدیده صفنشینی جلوگیری شود. گرچه استفاده از تحلیل در بازار از روند رو به رشدی برخوردار بوده است اما هنوز در لزوم استفاده از تحلیل با استانداردهای جهانی فاصله وجود دارد؛ فاصلهای که در بازار ما در پی وجود برخی محدودیتها چون دامنه نوسان، حجم مبنا و سایر محدودیتهای معاملاتی حاصل شده است. اگرچه روزی به واسطه اعمال دامنه نوسان تلاش شد تا از رفتارهای هیجانی جلوگیری شود، اما متاسفانه در کنار کارکرد مثبت این محدودیت، شاهد ایجاد یک اثر منفی تحت عنوان پدیده صفنشینی در بازار شدیم که خود منجر به کمرنگی کاربرد تحلیل شده است. این درحالی است که در صورت حذف دامنه نوسان ضمن تشکیل نشدن صف، ورود به بازار نیز به راحتی صورت نخواهد گرفت؛ مسالهای که سهامداران را برای خرید سهم و تشکیل پرتفوی بورسی، ملزم به استفاده از تحلیل خواهد کرد. اما متاسفانه این محدودیتها سبب شده تا حتی حقوقیهای بازار نیز با عقبنشینی از استفاده ازتحلیل، از حرکتهای موجود در بازار تبعیت کنند. در واقع با توجه به رشد قابل توجه بازار سرمایه از تمام شاخصهای کمی و کیفی، کمکم باید با رفع محدودیتهای معاملاتی چون دامنه نوسان و حجم مبنا به سمت استانداردهای جهانی حرکت کنیم. در این میان نیز برای افزایش دامنه نوسان میتوان هر ۶ ماه یک بار، نیم درصد به میزان دامنه نوسان افزود تا به این واسطه نیز استفاده از تحلیل در بازار نهادینه شود.
ارسال نظر