تنوع در ابزارهای مالی
دکتر ولی نادیقمی مدیرعامل تامین سرمایه نوین بازار سرمایه ایران بازاری نوپا و رو به توسعه و تکامل است. بازاری که تصویری نسبتا واقعی از آنچه در کلیت اقتصاد کشور در حال وقوع است، به نمایش میگذارد. تصویر امروز اقتصاد در نمایشگر بازار سرمایه حکایت از انقباض توان تولیدی، عمرانی و خدماتی بنگاههای اقتصادی کشور دارد. توانگری مالی بانکها تحتتاثیر افزایش معوقات (٨٢ هزار میلیارد تومان طبق گزارشهای رسمی و تا دو برابر این رقم طبق گزارشهای غیررسمی) کاهش یافته و آنها را برای پرداخت وامهای جدید با تنگنای مالی مواجه کرده است.
دکتر ولی نادیقمی مدیرعامل تامین سرمایه نوین بازار سرمایه ایران بازاری نوپا و رو به توسعه و تکامل است. بازاری که تصویری نسبتا واقعی از آنچه در کلیت اقتصاد کشور در حال وقوع است، به نمایش میگذارد. تصویر امروز اقتصاد در نمایشگر بازار سرمایه حکایت از انقباض توان تولیدی، عمرانی و خدماتی بنگاههای اقتصادی کشور دارد. توانگری مالی بانکها تحتتاثیر افزایش معوقات (٨٢ هزار میلیارد تومان طبق گزارشهای رسمی و تا دو برابر این رقم طبق گزارشهای غیررسمی) کاهش یافته و آنها را برای پرداخت وامهای جدید با تنگنای مالی مواجه کرده است. به نحوی که شرکتها از عدم وامدهی بانکها و کمبود نقدینگی شکایت دارند. انعکاس این موضوع در تابلوی بورس در قالب کاهش قیمت سهام بانکها بروز یافته است. محدودیتهای مالی بنگاههای تولیدی و خدماتی برای تامین مالی سرمایه درگردش و طرحهای توسعهای شان در کنار موانع جذب تکنولوژی و دسترسی به بازارهای صادراتی، افزایش درآمد و سود شرکتها را بیش از پیش به افزایش قیمت محصولات و درنهایت جیب مصرفکنندگان وابسته کرده است؛ از اینرو تلاش دولت جدید برای مهار تورم از طریق کنترل قیمت کالا و خدمات از سوی سرمایهگذاران بهعنوان «سرکوب قیمتی» تعبیر و با واکنش منفی بازار مواجه شده است. انعکاس تلاطمهای ارزی اقتصاد در افزایش قیمت سهام شرکتها نیز نمونه دیگری از نمایش رخدادهای بخش واقعی اقتصاد در نمایشگر بورس است. بنابراین، نبود تعادلهای اقتصاد همواره انعکاسی در بازار سرمایه داشته است. بازاری که عمق پایین، آنومالیهای رفتاری، کارآیی ضعیف، مکانیزمهای معاملاتی نه چندان قوی ، هیجان زدگی و رفتار تودهوار مشارکتکنندگان ازجمله ویژگیهای مهم آن بهشمار میرود. تجربه هر یک از ما نشان میدهد که سرمایهگذاران در بازار سهام برای تعیین ارزش سهام از روشهای کمّی پیروی نمیکنند و قضاوتهای آنان بر مبنای شایعات و پیروی محض از عدهای معدود که پیشرو بازار تلقی میشوند، شکل میگیرد. بنابراین قیمت سهام بسیاری از شرکتها بدون دلیل منطقی و صرفا براساس پیروی از بازده بازار افزایش یا کاهش مییابد. این رفتار غیرعقلایی وقتی با تصمیمگیریهای خلقالساعه سیاستگذاران و مکانیزمهای ناقص معاملاتی ترکیب میشود، معجونی به وجود میآورد که قدرت ایجاد تلاطم در هر بازاری را دارد. حجم مبنا و محدوده نوسان با هدف مدیریت ریسک سرمایهگذاران و کنترل نوسان شدید بازار، حاکم شده است. در حالی که عملا خود به معضلی به نام پدیده صفنشینی منجر شده است. تشکیل مکرر صفهای خرید و فروش بر شدت نوسان بازار افزوده و عملا بار روانی و بهتبع آن ریسک بازار را افزایش داده است، چراکه بازار مثبت و منفی براساس تشکیل صف خرید یا فروش قابل تشخیص شدهاند. حال چه باید کرد؟ افزایش نقش بازار سرمایه در اقتصاد و تامین مالی، بدون ایجاد تنوع در ابزارهای تامین مالی، سرمایهگذاری و مدیریت ریسک و نیز گسترش فرهنگ سهامداری و ارتقای دانش عمومی مرتبط با سرمایهگذاری میسر نخواهد بود. سیاستگذاران اقتصادی برای هدایت وجوه و تخصیص بهینه آن نیازمند بازاری شفاف هستند که در آن تاثیر تصمیمات مربوط به تجهیز و تخصیص منابع قابل رصد باشد. برای اینکه بازار سرمایه به اولین مکان تامین مالی شرکتها و اولین مقصد سرمایهگذاری پساندازکنندگان بدل شود، علاوهبر ارتقای فرهنگ سرمایهگذاری و تنوع ابزارهای مالی، به نظر میرسد برنامهریزی برای تحقق موارد زیر لازم است:
١- تصویب قوانین بلندمدت درخصوص حمایت از صنایع پیشرو و دارای مزیت نسبی صنعتی از قبیل تعیین قیمت خوراک پتروشیمیها و پالایشیها، حقوق مالکانه معادن، معافیتهای مالیاتی صادرات.
٢- تصویب قوانین جدید درخصوص حمایت از حقوق سرمایهگذاران و افزایش شفافیت مالی و عملیاتی شرکتها.
٣- حذف تدریجی دامنه نوسان و حجم مبنا و الزام به وجود یک یا چند بازارگردان برای سهام شرکتها.
۴- کاهش هزینههای معاملات اوراق بهادار حداقل در زمینه معاملات آنلاین.
٥- تشویق فعالیتهای نوآورانه و بهرهورانه بنگاههای اقتصادی از طریق تخصیص اعتبارات ترجیحی و مشوقهای مالیاتی.
ارسال نظر