شفافیت بازار؛کمک به قضاوت ستارهها
سالارکیا معاون حقوقی سابق باشگاه پرسپولیس آنچه امروز در قالب شفافسازی در فوتبال حرفهای مطرح میشود باید در قالب حرفهای دیده شود. فوتبال حرفهای شاخصهها و اصول مربوط به خود را دارد. مجموعهای از پارامترها و ارزشهاست که یک بازیکن یا مربی را در سطح بالا قرار میدهد و به آن قیمت میدهد. اصولی برگرفته از رفتار، منش، قدرت بدنی، تواناییهای تکنیکی و قابلیت حضور در تاکتیکهای یک تیم. همه این مسائل به کیفی بودن این ورزش پرطرفدار برمیگردد. یکی دیگر از آیتمهای حرفهای، موضوع دستمزد بازیکنان و مربیان فوتبال است.
سالارکیا معاون حقوقی سابق باشگاه پرسپولیس آنچه امروز در قالب شفافسازی در فوتبال حرفهای مطرح میشود باید در قالب حرفهای دیده شود. فوتبال حرفهای شاخصهها و اصول مربوط به خود را دارد. مجموعهای از پارامترها و ارزشهاست که یک بازیکن یا مربی را در سطح بالا قرار میدهد و به آن قیمت میدهد. اصولی برگرفته از رفتار، منش، قدرت بدنی، تواناییهای تکنیکی و قابلیت حضور در تاکتیکهای یک تیم. همه این مسائل به کیفی بودن این ورزش پرطرفدار برمیگردد. یکی دیگر از آیتمهای حرفهای، موضوع دستمزد بازیکنان و مربیان فوتبال است. در تعیین رقم دستمزد قطعا باید تمام شاخصههای فوق دخیل باشد و صرف اینکه یک بازیکن معروف است، ملاک مناسبی برای قیمتگذاری نیست. باید تواناییهای فردی در لحظه عقد قرارداد مدنظر قرار گیرد و برای قیمتگذاری یک چارچوب مشخص با قوانین مدون در نظر بگیریم. در این صورت بسیاری از رقمهای پرتی که این روزها به برخی بازیکنان داده میشود و افکار عمومی را نسبت به فوتبال حساس کرده است اتفاق نخواهد افتاد؛ چرا که هوادار فوتبال با اینکه یک بازیکن قابل دستمزد بالا بگیرد مشکل ندارد.
یک بازیکن باید بداند که نسبت به هواداران تیمش مسوول است نسبت به رقمی هم که دریافت میکند مسوول است، باید دید او در گذشته ارزش پیراهن تیمی را که بر تن کرده دانسته و برابر خواست مربی و هوادارانش تمکین کرده است. وقتی در مورد تمام این مسائل به جمعبندی مشخصی رسیدیم آن وقت میتوانیم بگوییم که بازیکن چقدر قیمت دارد و رقم آن را هم به راحتی در اختیار افکار عمومی قرار دهیم. بازیکنی از بابت افشای قراردادش نگرانی دارد که قصد فرار از مالیات را داشته باشد. ما در جامعهای زندگی میکنیم که حتی یک کارمند ساده هم حقوقی مشخص دارد و مطابق با آن مالیات خود را پرداخت میکند پس چرا نباید یک فوتبالیست با قرارداد چند صد میلیونی مالیاتش را نپردازد؟ بسیاری از ستارههای جهان درآمدهای کلان خود را صرف امور خیریه میکنند. این در واقع مالیات پولهای هنگفتی است که آنها میگیرند و بهنوعی به فرهنگ انسان دوستی هم کمک میشود. متوجه باشید که یک جوان نمیتواند برای مبلغ هنگفت برنامهریزی صحیحی داشته باشد. در چنین سن و سالی پول زیاد میتواند آثار مخربی داشته باشد. جامعه به آنها به شکل دیگری نگاه میکند. یک پزشک یا مهندس نمیپذیرد که یک فوتبالیست جوان چندبرابر او پول بگیرد و برایش علامت سوال وجود دارد. مدیریت این مسائل و کمک به تغییر این نگرش باعث میشود این بازیکنان که سرمایه ما هستند و در مجامع بینالمللی کسب آبرو میکنند، حفظ شوند.
با افشای قراردادها میتوان به این مدیریت کمک کرد. با افشای رقم قراردادها ما به جامعه و خانواده آنها اعلام میکنیم که چقدر دستمزد میگیرند آن وقت آنها میدانند که او را چگونه مدیریت کنند و دقت شود که این پول را صرف چه کاری میکند. اینکه یک جوان تمام دریافتی خود را صرف خرید یک ماشین گرانقیمت میکند صحیح نیست، این کار برای او جنبه نمایش دارد؛ در صورتیکه ما باید به او بیاموزیم که ثروت نباید مایه فخر شود. او ثروت دارد و جامعه میداند که این ثروت تا چه میزان است و به نوع هزینه او نگاه کرده و قضاوت میکند در این صورت او هم خود را مکلف میداند که پول را در راه صحیح آن هزینه کند. اینگونه است که اگر رونالدو و مسی چند ده میلیون دلار دریافت میکنند، جامعه آن را پذیرفته است و مطمئن است که این بازیکنان چه کمی و چه کیفی ارزش دریافت چنین مبالغ هنگفتی را دارند.
اما اگر ما این اعداد و ارقام را پنهان کنیم حاشیهها به گونهای دیگر خود را نشان میدهند و پنهانکاری است که جایگزین شفافسازی میشود. اینکه یک قرارداد دو میلیاردی را خود مدیر یک میلیارد اعلام میکند آموختن این پنهانکاری و تکثیر آن در سطح جامعه است که هم برای بازیکن و هم جامعه آثار سوئی در پی خواهد داشت. تا اینجای بحث تاکید بر افشای قراردادها با تکیه بر جنبههای اجتماعی و حرفهای بود؛ اما از نظر حقوقی طبیعی است که قرارداد جنبه شخصی دارد و شاید طرفین علاقهای به افشای آن نداشته باشند؛ اما در جواب به این استدلال هم باید گفت جنبه اجتماعی قرارداد یک فوتبالیست حرفهای که نامش در جامعه شناخته شده است دیگر فقط یک امر شخصی نیست. در اروپا هم اعلام میشود که فلان بازیکن با رقم صد میلیون دلار به یک باشگاه منتقل شد و لقب گرانترین بازیکن جهان را به خود اختصاص داد. مگر آنجا قانون خصوصی بودن قراردادها نیست؟ متوجه باشید که این نکته مختص لیگ حرفهای است و نه لیگهای پایینتر. بازیکن حرفهای که نسبت به هوادار مسوولیت دارد باید دریافتی خود را اعلام کند تا هوادار هم نسبت به همان سطح او را مورد قضاوت قرار دهد. در این صورت هوادار نمیپذیرد بازیکنی که بالای یک میلیارد پول گرفته است با خیال راحت روی نیمکت بنشیند و برای موفقیت تیم تلاش نکند. یا به زمین برود و کیفیتی پایین از خود ارائه دهد. چه بسیار بازیکنانی بودهاند که با دریافتیهای چند میلیون تومانی یک فصل را بیرون نشستهاند و فصل بعد هم بهراحتی راهی تیم دیگری شدهاند. در صورت افشای این مسائل مربی و مدیر به خود اجازه نمیدهد که با بازیکنی باکیفیت پایین همانگونه رفتار کند که با ستارهها رفتار میشود.
این روزها والیبالیستهای ایران افتخارات زیادی در سطح بین المللی خلق کرده اند؛ نشاط و غروری که آنها به جامعه تزریق میکنند با هیچ متر و معیار مادی قابل مقایسه نیست. آیا جامعه ایران اگر از دستمزد میلیاردی آنها هم مطلع شود به آن واکنش منفی نشان خواهد داد؟ قطعا نه! این بازیکنان برای ما ارزشمند هستند و لایق بهترین امکانات و بیشترین دستمزد.
ارسال نظر