افشاگری؛ ترغیب پنهان‌کاری

عبدالرحمان شاه‌حسینی رئیس سابق کمیته انضباطی فدراسیون فوتبال مطابق قانون قراردادها و ماده ۱۰ قانون مدنی اگر قراردادی خلاف شرع نباشد لازم‌الاجرا خواهد بود. قرارداد فی‌مابین باشگاه‌ها و بازیکن هم در قالب همین قانون می‌گنجد و منطبق با همین ماده باید در مورد آن رفتار شود. فوتبال البته ضوابط و قوانین بین‌المللی هم دارد. فیفا به همه کشورهای عضو خود تاکید کرده است که اعضا با رعایت مقررات بین‌المللی فوتبال به مقررات داخلی خود هم احترام بگذارند و به آن عمل کنند. این موضوع مختص به ایران نیست و در مورد تمام اعضا صدق می‌کند، بنابراین ما هم باید در برخورد با موضوع قراردادها به این دو سفارش فیفا توجه کنیم. اول اینکه از قوانین فیفا تخطی نکنیم و دوم اینکه با قوانین خودمان هم در تعارض نباشد.

با توجه به اساسنامه‌های مدرن داخلی و بین‌المللی ما هیچ قانون مکتوبی نداریم که باشگاهی را مکلف کرده باشد تا ریزقراردادهای بازیکنان خود را منتشر کند. این قراردادها بین متعاقبین خودش لازم‌الاجرا است و می‌تواند محرمانه باشد و تنها در صورت رضایت طرفین قابل افشا است.

حال اگر مقامات فوتبال در ایران می‌خواهند افشای مفاد قرارداد را به صورت دستوری جلو ببرند یا اصولا هر امری را برای اهالی فوتبال لازم‌الاجرا کنند اول باید مقرراتش را مصوب کنند. مقررات هم نمی‌تواند بر اساس اجتهاد یک فرد باشد. این خلاف اصول بین‌المللی است. حال اگر امری که مصوب نشده است و نظر شخصی تلقی می‌شود به جامعه فوتبال دیکته شود این خودش تخلف است.

اگر می‌خواهیم قانونی را مدون و اجرا کنیم باید آن را در اساسنامه سازمان لیگ بگنجانیم تا به تصویب مجمع برسد و بعد باشگاه‌ها باید به آ‌ن گردن بگذارند. اما یک واقعیت انکارناپذیر در فوتبال ایران وجود دارد. فوتبال ما به اسم حرفه‌ای است، در واقعیت ۹۵ درصد بودجه باشگاه‌ها را به صورت مستقیم یا غیرمستقیم از جیب دولت هزینه می‌کنند. چند باشگاه در سطح اول فوتبال ایران داریم که حقیقتا خصوصی هستند و توان مقابله با تیم‌های دولتی را که از بودجه بسیار سنگینی بهره‌مند هستند دارند. به سرنوشت تیم‌هایی مثل استیل آذین و استقلال اهواز نگاه کنید.

دولت می‌تواند بر چنین شرایطی نظارت کند. او می‌تواند برای مدیرعاملش بودجه تعیین کند و از او بخواهد که مطابق همان بودجه خرج کند و اگر از آن تخطی کرد با او برخورد کند. نظارت دولت به معنی فشار برای افشای قرارداد نیست. مدیر یک بودجه مشخص دارد و می‌تواند یک بازیکن را میلیاردی بخرد و یک بازیکن دیگر را با هزینه کمتر.

یکی از آفت‌های افشای رقم قرارداد این است که ممکن است روابط بازیکنان را هم تحت تاثیر قرار دهد؛ اینکه یک بازیکن بپرسد چرا همبازی‌اش رقمی به مراتب بالاتر از او گرفته است. اما نظارت کلی دولت بر بودجه این مسائل را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد. دولت باید مدیریت باشگاه‌ها را درست کند، مدیرانی را انتخاب کند که به آنها در رعایت اصول مطمئن است و برای رعایت قوانین نیازی به افشاگری نداشته باشند. برای مثال ما قانون سقف قراردادها را باب کردیم که شکست خورد. بعد از آن قانون قراردادهای زیرمیزی مد شد. مبالغ دیگر در قالب متمم به قراردادهایی که به سازمان لیگ ارسال می‌شد اضافه شد. بازیکن با باشگاه ۳۵۰ میلیون تومان قرارداد می‌بست اما در قرارداد داخلی رقم کاملا متفاوت بود. حال این اتفاق در افشای رقم قراردادها هم در حال تکرار است و بعضا شاهدیم آنچه اعلام می‌شود مورد پذیرش افکار عمومی نیست و همه بر آن تاکید دارند که مبلغ دریافتی بازیکن به مراتب سنگین‌تر است.

قانونی که شما را به پنهان‌کاری ترغیب می‌کند محکوم به شکست است کما اینکه این اتفاق یک‌بار دیگر هم رخ داده است.

ما از این قانون توقع ارزان کردن فوتبال را هم داشتیم اما عملا این اتفاق هم رخ نداد. بسیاری از تیم‌های ما در ترکیه اردو زدند که هزینه‌های سنگین در پی داشت. مطابق رقم‌هایی که خود این باشگاه‌ها اعلام کردند بعضا از سقف بودجه تعیین شده هم بالا زدند. فوتبال حرفه‌ای اصول حرفه‌ای می‌خواهد؛ اینکه یک بازیکن و مربی در تمام طول ساعت روز در اختیار باشگاه باشند، اتفاقی که هرگز در ایران رخ نمی‌دهد. بازیکنان فقط در تمرینات شرکت می‌کنند و البته بیزنس‌های خود را هم در کنار فوتبال دارند.

تصمیمات سلیقه‌ای مثل آنچه در این قانون رخ داده است فقط به فوتبال ضربه می‌زند اما اگر این قوانین به شور و مشورت اهالی فوتبال و کارشناسان گذاشته شود و بعد در مجمع فوتبال و سازمان لیگ به تصویب برسد قطعا از عقلانیت بیشتری برخوردار خواهد بود و ضمانت اجرایی قوی‌تری هم خواهد داشت. حاصل جمع این اتفاقات به یک منفعت عقلایی منجر خواهد شد. این منفعتی است که ما نه تنها در فوتبال که در تمام حوزه‌ها باید در تصمیم‌گیری خود به دنبال آن باشیم.

افشاگری؛ ترغیب پنهان‌کاری