مهاجرت و کار مولد
آیا کارگران مهاجر میتوانند به کارگران بومی منفعت برسانند؟
فرانسیسکو دی آمیوری استاد اقتصاد دانشگاه ایسکس مترجم: مجید اعزازی نتایج چندین مطالعه نشان میدهد که مهاجران به دستمزد و چشمانداز کار ِکارگران بومی آسیبی نمیرسانند. این مطلب تلاش دارد تا این یافتههای نسبتا متضاد را توضیح دهد. پس از بررسی 14 کشور اروپایی از سال 1996 تا 2007 دریافتیم که مهاجران اغلب مشاغل یدی را به عهده میگیرند و مشاغل نیازمند مهارتهای پیچیدهتر را برای کارگران بومی باقی میگذارند. مهاجران «کارها» را جا به جا میکنند، نه کارگران را. برخلاف باور عامه، به دشواری مدرکی میتوان یافت که نشان دهد فعالیت کارگران مهاجر در کشور میزبان بر دستمزد کارگران بومی اثر منفی میگذارند یا اینکه آنها فرصتهای شغلی موجود در آمریکا یا اروپا را اشغال میکنند. در عوض، برخی نویسندگان بر وجود اثر بالقوه مثبت مهاجران روی تقاضا برای کارگران بومی تاکید میکنند.
با وجود این، چنین یافتههایی در ظاهر برخلاف منطق عرضه و تقاضا به نظر میرسند. کارگران مهاجر بیشتر، به طور حتم فشار روی دستمزد و اشتغال کارگران بومی را کاهش میدهد. در نتیجه، برخی اقتصاددانان به استقبال از نکتهای فراموش شده یا اشتباه در این مطالعات ادامه میدهند و این نکته را در نظر میگیرند که یک اثر دستمزدی منفی ناشی از مهاجرت باید در این مطالعات پیدا شود.
بازارهای کار و مشاغل تخصصی شده
در مقالهای جدید، ما با تحلیل بازارهای کار اروپا و مهاجران در طی سالهای 1996 تا 2007 توضیحی برای این پدیده ارائه کردیم. در مقاله حاضر، ما به جای در نظر گرفتن بازار کار به عنوان مجموعهای متشکل از کارگران همگن و یکسان ِ دارای سطوح مهارتی متفاوت، فرض را بر این گذاشتیم که تولید به دو مجموعه از مشاغل تقسیم میشود که در طیفی از مشاغل ساده و عادی و عموما یدی تا مشاغل پیچیده و عموما شناختی میتوان آن را سازماندهی کرد.
شرکتها باید دستهای از این مشاغل را در تولید کالاها یا خدمات ایجاد کنند؛ از این رو، افزایش عرضه برخی از این مشاغل احتمالا تقاضا برای دیگرمشاغل را افزایش میدهد. بهطور مثال، برای یک شرکت ساختمانی، عرضه بیشتر کارگران ساختمانی که کارهای یدی انجام میدهند ( مانند دیوار چینی یا بالا آوردن فونداسیون) نیاز برای ناظران، تکنسینها و مهندسان ساختمانی بیشتر و کارمندان و نمایندگان فروش بیشتر را ایجاد میکند، کسانی که معمولا بیشتر کارهای پیچیده و تعاملی را انجام میدهند. از آنجا که این مشاغل، همگی برای تولید کالاهای نهایی (آنها یکدیگر را تکمیل میکنند) مورد نیاز هستند، اگر مهاجران و کارگران بومی در بخشهای مختلف طیف تخصصی شده کار، متخصص شوند، سپس مهاجران بیشتری میتوانند تقاضای بالاتری برای فعالیت بومیها ایجاد کنند.
مدارکی جدید از مکمل بودن فعالیت مهاجران و بومیها
فرضیه ما این است مهاجران - کسانی که اغلب به زبان کشور میزبان سخن نمی گویند و بر فرهنگ و هنجارهای آن تسلط ندارند- بیشتر بر کارهای یدی (به ویژه در میان گروههای با تحصیلات کمتر) متمرکز میشوند. بهاین سان، سیل ورودی مهاجران، عرضه مهارتهای یدی را متناسب باعرضه مهارتهای انتزاعی با دو اثر افزایش میدهد:
* به دلیل مکمل بودن این نوع مهارتها، افزایش در تقاضا برای مشاغل یدی، جبران نسبی برای مهارتهای پیچیده را افزایش میدهد و منجر به پرداخت دستمزدهای بهتری به آنها میشود.
*با بهرهبرداری از مزیت نسبی آنها، بومیها را به سوی فرصتهای شغلی نیازمند به سطح به نسبت بالاتر این مهارتها سوق میدهد.
این حالت مکمل بودن مشاغل و تخصیص مجدد مثبت آنها میتواند فقدان اثرات منفی اشتغال و همچنین اثرات بالقوه مثبت ِ دستمزد مهاجرت برکارگران بومی را توضیح دهد.
دادههای انبوه اروپایی الگوهای سازگار با این ایده که مهاجران و بومیها در مشاغل تولیدی متفاوتی متخصص میشوند و چنین تخصصی شدنی در طی زمان افزایش یافته است، را در بر میگیرد. ما با استفاده از ساختار حرفهای ۱۴ کشور اروپای غربی و قوت مهارت هر شغل، میتوانیم محتوای مشاغل کارگران اروپا را طرح ریزی کنیم.
نمودار یک، تحول سختی نسبی پیچیدگی شناختی مشاغل را در برابر مشاغل یدی غیر پیچیده برای میانگین کارگران اروپایی (2007-1996)- خواه کارگران بومی یا کارگرانی که در خارج متولد شدهاند، نشان میدهد. در حالی که میانگین کارگران بومی به طور فزایندهای در کارهای تولیدی پیچیده متخصص شدند، متوسط کارگران مهاجر روند مخالفی را تجربه کردند.
تخصص کارگران مهاجران تقریبا بدون تغییر باقی میمانند و به آهستگی به سوی کارهای یدی بیشتر حرکت میکنند. تشریح این الگوی انشعابی با استفاده از تغییرات تقاضا برای مهارت -که به طور مشابهی روی هر دوی کارگران بومی و مهاجر اثر میگذارد - دشوار است.
این نمودار همچنین حاکی است که مهاجران اخیر بسیار بیشتر در مشاغل یدی مشغول میشوند تا بومیها.
نمودار ۲ رابطه میان تخصص غیر پیچیده/ نسبتا پیچیده کارگران بومی ۱۴ کشور اروپایی و سهم مهاجران را نشان میدهد. در این نمودار که هر نقطه در آن، نشانگر میانگین یک کشور- سال است، یک رابطه مثبت شفاف میان سهم مهاجران و تخصص بومیها در مشاغل پیچیده را نشان میدهد. از آنجا که چندین عامل دیگر مانند تحول تکنولوژی اطلاعات و انتقال مشاغل به خارج از مرزها، روی تقاضا برای کارهای انجام شده توسط بومیها در طی دوره مورد نظر، در تحلیل اقتصادسنجی ما اثر گذاشته است، ما ویژگیهای قابل مشاهده بومیها را کنترل و آزمایش میکنیم که آیا در یک کشور، افزایش در سهم کارگران متولد خارج با افزایش در تخصص بومیها در مشاغل پیچیده غیر معمولی همراه میشود.
ما در مییابیم که افزایش سهم مهاجران از 8 به 12 درصد جمعیت (آنچنان که در کشورهای مورد نظر طی سالهای 1996 تا 2007 مشاهده شد) از افزایش سختی مشاغل پیچیده تا 4- 3 درصد (نیمی از تفاوت میان بریتانیا و ایتالیا در متوسط سختی آن مشاغل) حکایت میکرد.
ضمیمهها و مفاهیم
افزون بر اثرات روی تخصیص مجدد شغل، ما اثر شبکهای مهاجرت روی اشتغال بومی را تحلیل میکنیم و نتایج پیشین را که هیچ اثر مهمی نیافتند تایید میکنیم. بر اساس شبیهسازی ما - که از ترکیب نتایج تحلیل تجربی با پروژههای جمعیتی طولانی مدت اروپا بهدست آمد - مهارت بومیها به دلیل اینکه مهاجرت میتواند 6/0 درصد افزایش در متوسط مزد کارگران بومی را طی دوره 2008 تا 2020 تامین کند،در حال پیشرفت است.
ما همچنین شواهد خفیفی یافتیم مبنی بر اینکه فرآیند مثبت تخصیص مجدد در بازارهای کار به نسبت منعطف (که از قوانین حامی اشتغال کمتر سختگیرانه برخوردارند) قویتر و در بازارهای سختتر، ضعیفتر به نظر میرسد.
این نوع جدید تحلیل تاثیر مهاجرت بر بازار کار، تصویر بسیار متفاوتتری را ترسیم میکند که در آن، کارگران مهاجر در فرآیند تولید «مشاغل» و نه کارگران را جابهجا میکنند. از این رو، احتمالا بومیها برای حرکت به سوی کارهای با دستمزد بهتر و مکمل کارهای یدی فرصت دارند. هرچند، این مکانیزم با فضیلت، تنها در صورتی ایجاد میشود که کارگران بومی به اندازه کافی برای تغییر شغلی تحرک داشته باشند و سازمان جدید تولید را تنظیم کنند.
با وجود این، چنین یافتههایی در ظاهر برخلاف منطق عرضه و تقاضا به نظر میرسند. کارگران مهاجر بیشتر، به طور حتم فشار روی دستمزد و اشتغال کارگران بومی را کاهش میدهد. در نتیجه، برخی اقتصاددانان به استقبال از نکتهای فراموش شده یا اشتباه در این مطالعات ادامه میدهند و این نکته را در نظر میگیرند که یک اثر دستمزدی منفی ناشی از مهاجرت باید در این مطالعات پیدا شود.
بازارهای کار و مشاغل تخصصی شده
در مقالهای جدید، ما با تحلیل بازارهای کار اروپا و مهاجران در طی سالهای 1996 تا 2007 توضیحی برای این پدیده ارائه کردیم. در مقاله حاضر، ما به جای در نظر گرفتن بازار کار به عنوان مجموعهای متشکل از کارگران همگن و یکسان ِ دارای سطوح مهارتی متفاوت، فرض را بر این گذاشتیم که تولید به دو مجموعه از مشاغل تقسیم میشود که در طیفی از مشاغل ساده و عادی و عموما یدی تا مشاغل پیچیده و عموما شناختی میتوان آن را سازماندهی کرد.
شرکتها باید دستهای از این مشاغل را در تولید کالاها یا خدمات ایجاد کنند؛ از این رو، افزایش عرضه برخی از این مشاغل احتمالا تقاضا برای دیگرمشاغل را افزایش میدهد. بهطور مثال، برای یک شرکت ساختمانی، عرضه بیشتر کارگران ساختمانی که کارهای یدی انجام میدهند ( مانند دیوار چینی یا بالا آوردن فونداسیون) نیاز برای ناظران، تکنسینها و مهندسان ساختمانی بیشتر و کارمندان و نمایندگان فروش بیشتر را ایجاد میکند، کسانی که معمولا بیشتر کارهای پیچیده و تعاملی را انجام میدهند. از آنجا که این مشاغل، همگی برای تولید کالاهای نهایی (آنها یکدیگر را تکمیل میکنند) مورد نیاز هستند، اگر مهاجران و کارگران بومی در بخشهای مختلف طیف تخصصی شده کار، متخصص شوند، سپس مهاجران بیشتری میتوانند تقاضای بالاتری برای فعالیت بومیها ایجاد کنند.
مدارکی جدید از مکمل بودن فعالیت مهاجران و بومیها
فرضیه ما این است مهاجران - کسانی که اغلب به زبان کشور میزبان سخن نمی گویند و بر فرهنگ و هنجارهای آن تسلط ندارند- بیشتر بر کارهای یدی (به ویژه در میان گروههای با تحصیلات کمتر) متمرکز میشوند. بهاین سان، سیل ورودی مهاجران، عرضه مهارتهای یدی را متناسب باعرضه مهارتهای انتزاعی با دو اثر افزایش میدهد:
* به دلیل مکمل بودن این نوع مهارتها، افزایش در تقاضا برای مشاغل یدی، جبران نسبی برای مهارتهای پیچیده را افزایش میدهد و منجر به پرداخت دستمزدهای بهتری به آنها میشود.
*با بهرهبرداری از مزیت نسبی آنها، بومیها را به سوی فرصتهای شغلی نیازمند به سطح به نسبت بالاتر این مهارتها سوق میدهد.
این حالت مکمل بودن مشاغل و تخصیص مجدد مثبت آنها میتواند فقدان اثرات منفی اشتغال و همچنین اثرات بالقوه مثبت ِ دستمزد مهاجرت برکارگران بومی را توضیح دهد.
دادههای انبوه اروپایی الگوهای سازگار با این ایده که مهاجران و بومیها در مشاغل تولیدی متفاوتی متخصص میشوند و چنین تخصصی شدنی در طی زمان افزایش یافته است، را در بر میگیرد. ما با استفاده از ساختار حرفهای ۱۴ کشور اروپای غربی و قوت مهارت هر شغل، میتوانیم محتوای مشاغل کارگران اروپا را طرح ریزی کنیم.
نمودار یک، تحول سختی نسبی پیچیدگی شناختی مشاغل را در برابر مشاغل یدی غیر پیچیده برای میانگین کارگران اروپایی (2007-1996)- خواه کارگران بومی یا کارگرانی که در خارج متولد شدهاند، نشان میدهد. در حالی که میانگین کارگران بومی به طور فزایندهای در کارهای تولیدی پیچیده متخصص شدند، متوسط کارگران مهاجر روند مخالفی را تجربه کردند.
تخصص کارگران مهاجران تقریبا بدون تغییر باقی میمانند و به آهستگی به سوی کارهای یدی بیشتر حرکت میکنند. تشریح این الگوی انشعابی با استفاده از تغییرات تقاضا برای مهارت -که به طور مشابهی روی هر دوی کارگران بومی و مهاجر اثر میگذارد - دشوار است.
این نمودار همچنین حاکی است که مهاجران اخیر بسیار بیشتر در مشاغل یدی مشغول میشوند تا بومیها.
نمودار ۲ رابطه میان تخصص غیر پیچیده/ نسبتا پیچیده کارگران بومی ۱۴ کشور اروپایی و سهم مهاجران را نشان میدهد. در این نمودار که هر نقطه در آن، نشانگر میانگین یک کشور- سال است، یک رابطه مثبت شفاف میان سهم مهاجران و تخصص بومیها در مشاغل پیچیده را نشان میدهد. از آنجا که چندین عامل دیگر مانند تحول تکنولوژی اطلاعات و انتقال مشاغل به خارج از مرزها، روی تقاضا برای کارهای انجام شده توسط بومیها در طی دوره مورد نظر، در تحلیل اقتصادسنجی ما اثر گذاشته است، ما ویژگیهای قابل مشاهده بومیها را کنترل و آزمایش میکنیم که آیا در یک کشور، افزایش در سهم کارگران متولد خارج با افزایش در تخصص بومیها در مشاغل پیچیده غیر معمولی همراه میشود.
ما در مییابیم که افزایش سهم مهاجران از 8 به 12 درصد جمعیت (آنچنان که در کشورهای مورد نظر طی سالهای 1996 تا 2007 مشاهده شد) از افزایش سختی مشاغل پیچیده تا 4- 3 درصد (نیمی از تفاوت میان بریتانیا و ایتالیا در متوسط سختی آن مشاغل) حکایت میکرد.
ضمیمهها و مفاهیم
افزون بر اثرات روی تخصیص مجدد شغل، ما اثر شبکهای مهاجرت روی اشتغال بومی را تحلیل میکنیم و نتایج پیشین را که هیچ اثر مهمی نیافتند تایید میکنیم. بر اساس شبیهسازی ما - که از ترکیب نتایج تحلیل تجربی با پروژههای جمعیتی طولانی مدت اروپا بهدست آمد - مهارت بومیها به دلیل اینکه مهاجرت میتواند 6/0 درصد افزایش در متوسط مزد کارگران بومی را طی دوره 2008 تا 2020 تامین کند،در حال پیشرفت است.
ما همچنین شواهد خفیفی یافتیم مبنی بر اینکه فرآیند مثبت تخصیص مجدد در بازارهای کار به نسبت منعطف (که از قوانین حامی اشتغال کمتر سختگیرانه برخوردارند) قویتر و در بازارهای سختتر، ضعیفتر به نظر میرسد.
این نوع جدید تحلیل تاثیر مهاجرت بر بازار کار، تصویر بسیار متفاوتتری را ترسیم میکند که در آن، کارگران مهاجر در فرآیند تولید «مشاغل» و نه کارگران را جابهجا میکنند. از این رو، احتمالا بومیها برای حرکت به سوی کارهای با دستمزد بهتر و مکمل کارهای یدی فرصت دارند. هرچند، این مکانیزم با فضیلت، تنها در صورتی ایجاد میشود که کارگران بومی به اندازه کافی برای تغییر شغلی تحرک داشته باشند و سازمان جدید تولید را تنظیم کنند.
ارسال نظر