جای خالی نهادهای رتبه‌بندی اعتبار

سعید اسلامی بیدگلی دکترای مدیریت مالی و تحلیلگر رسمی بین‌المللی سرمایه‌گذاری کمبود ابزارها و نهادهای مالی مناسب از جمله مهم‌ترین ایراداتی بوده که کارشناسان بازارهای مالی ایران بارها و بارها به آن اشاره کرده‌اند، اما چنین ایرادی تنها بازارهای پول و سرمایه را تحت تاثیر خود قرار نداده است. ناکارآیی بازارها که یکی از نتایج کمبود ابزارهای معاملاتی و مدیریت ریسک و... است، به عدم تخصیص بهینه منابع منتج شده و بی‌تردید توسعه اقتصادی را با مشکلاتی مواجه کرده است. مرور ادبیات این حوزه نشان می‌دهد که بخشی از توسعه صنعتی و اقتصادی کشورها منوط به طراحی ابزارهای مالی نوین بوده است. در این مورد می‌توان به طراحی اوراق قرضه Junk Bond در سال‌های پایانی دهه ۷۰ که به افزایش توان تامین مالی بنگاه‌های کوچک و ریسکی انجامید و همچنین طراحی اوراق بدهی که ادغام‌های دهه ۸۰ را شکل داد، اشاره کرد، البته که همچون سایر نوآوری‌ها، این ابزارها و نهادهای جدید مالی بدون ریسک نبوده‌اند و گهگاه مشکلاتی نیز آفریده‌اند. ورشکستگی‌های اواخر دهه ۸۰ و اوایل دهه ۹۰ و همچنین بحران مالی ۲۰۱۰-۲۰۰۷ از جمله مشکلاتی است که نمی‌توان نقش ابزارهای جدید را در آنها انکار کرد؛ اما در هر دو مورد می‌توان نشان داد که افزایش ارزش ناشی از نوآوری‌ها بیش از ورشکستگی‌ها و کاهش ارزش‌ها بوده است.

با این توضیح باید اشاره کرد که یکی از ملزومات مهم برای توسعه اقتصادی، توسعه ابزارها و نهادهای مناسب مالی است که متناسب با قوانین و فضای کسب‌وکار ایران نیز می‌باشد. مدت‌ها است که فعالان بازار سرمایه از نبود ابزارهای مدیریت ریسک گلایه دارند. صندوق‌های سرمایه‌گذاری که از ابتدایی‌ترین نهادهای مدیریت ریسک هستند با استقبال مناسبی مواجه شدند و به‌نظر می‌رسد که راه‌اندازی ابزارهایی با هدف مدیریت ریسک می‌تواند به این امر کمک کند. بازار پول بیش از بازار سرمایه از کمبود نوآوری متناسب با نیاز اقتصاد ایران رنج می‌برد و بانک‌پایگی اقتصاد ایران هم بر عمق مشکل افزوده است؛ چرا که نظام بانکی راه‌های تامین مالی اندکی را پیش‌روی صاحبان مشاغل و صنایع می‌گذارد. نگاه اجمالی به سه رکن بازارهای مالی ایران (بورس، بانک و بیمه) نشان می‌دهد که ابزارها و نهادهای بسیاری در دنیا وجود دارند که بازارهای مالی ایران فاقد آنها است. در بازار پول و سرمایه جای نهادهای رتبه‌بندی اعتبار (مستقل) خالی است. نهادهای متخصص در بازارگردانی و مشاوره در ابتدای راه خود قرار دارند. سازمان بورس و اوراق بهادار مدت‌ها است که تلاش می‌کند صندوق‌های پروژه (و انواع مختلف آن‌ را) راه‌اندازی کند، اما فعلا تنها ابزار جمع‌آوری نقدینگی و هدایت آن به بخش واقعی اقتصاد سهام است. اوراق مشتقه (که از مهم‌ترین ابزارهای مدیریت ریسک هستند) نیز در بازار سرمایه ایران معامله نمی‌شود. ابزارهای بدهی هم در گیرودار سیاست‌های پولی یک‌بام و دوهوای سال‌های پیش بوده‌اند. به‌طور خاص در بانک‌ها جای خالی موسسات تخصصی مربوط به تامین مالی صنعت ساختمان و همچنین بانکداری اجتماعی احساس می‌شود. رشد بالای نقدینگی و تورم ساخت‌یافته در اقتصاد ایران باعث شده بانک‌ها تا حدی از فعالیت اصلی بانکداری خود غافل شوند و خود به سرمایه‌گذاری در بخش‌های وابسته به تورم روی بیاورند. اوضاع بیمه وخیم‌تر است و البته پتانسیل‌های بسیاری برای توسعه در این بخش وجود دارد. ابزارهای بیمه‌ای بسیار رایجی در دنیا وجود دارد که در ایران مورد استفاده واقع نمی‌شوند. طراحی و سپس معامله این ابزار در بورس می‌تواند هم‌ به توسعه بازار بیمه بینجامد و هم به توسعه بازار سرمایه. نوآوری مالی پیش‌نیازهایی هم دارد. پیش از همه مسوولان اقتصادی باید دانش و باور کافی را داشته باشند. فعالان بازار سرمایه ایران با مشکلات راه‌اندازی اوراق با پشتوانه دارایی مواجه بوده‌اند و خود بهتر از من می‌دانند که آموزش (هم در سطح عمومی و هم در سطح مسوولان) از مهم‌ترین اقدامات توسعه ابزارها و نهادها است. شفافیت اطلاعاتی و آگاهی سرمایه‌گذاران از ریسک‌های آشکار و نهان نیز از دیگر اقداماتی است که همزمان با راه‌اندازی ابزارها و نهادها باید انجام شود. در نهایت البته باید آگاه بود که با همه مراقبت‌ها نمی‌توان از همه ریسک‌ها فرار کرد.