ابراهیم صیامی پژوهشگر اقتصادی قیمت‏ها در اقتصاد نقش اساسی ایفا می‏کنند. اهمیت قیمت از آنجا مهم است که از آن به‌عنوان پایه و اساس اقتصاد خرد یاد می‏شود. قیمت یک عامل مهم در تخصیص منابع است و با خود آثار درآمدی را به همراه دارد. قیمت یک کالا از هزینه تمام شده و سود اقتصادی تولیدکننده تشکیل شده و با توجه به دوره زمانی و نوع بازار سود اقتصادی تولیدکننده گاه در قیمت دخیل می‏شود یا در بعضی مواقع صفر در نظر گرفته می‏شود. در این میان اقتصاددانان کلاسیک و نئوکلاسیک به کارکرد بازار اعتقاد دارند و از طرف دیگرگروه دیگر مانند مکاتب کینزی و نئوکینزی دخالت دولت را در بازار ضروری تلقی می‏کنند. در این زمینه «ارو» اقتصاددان برجسته معتقد است بازار از لحاظ اطلاع‌رسانی کامل است. در این نظام افراد برای تصمیم‏گیری نیازی ندارند که از همه چیز اطلاع داشته باشند بلکه نظام قیمت‏ها اطلاعات کامل را در اختیار آنها قرار می‏دهد و نیازی به اعمال سیاست‌های قیمتی و دخالت دولت نیست. اما گاه نظام بازار و قیمت‏ها از تخصیص بهینه منابع عاجز هستند و آنگاه نقش دولت و سیاست‌های قیمتی مطرح می‏شود. موارد زیادی وجود دارد که شکست بازار در آن وجود دارد که در این میان می‏توان به پیامدهای خارجی زیست محیطی ناشی از تولید و مصرف اشاره کرد. وجود پیامد خارجی به حالتی اطلاق می‏شود که در فرآیند تولید و مصرف زیان یا سودی به جامعه تحمیل شود. یکی از عمده‏ترین پیامدهای خارجی منفی، بحث آلودگی‏ها است. پیامد خارجی منفی، حاصل پدیده‏های جانبی مصرف و تولید یک کالا یا خدمت بوده و این اثرات ناشی از ماهیت مصرفی و تولیدی آن کالا یا خدمت است. از دهه ۱۹۷۰ میلادی به بعد و بحث گرم شدن زمین، دولت‏ها تصمیم به کنترل آلودگی و درونی کردن این آثار خارجی منفی از طریق سیاست‌های قیمتی گرفتند تا از این راه بتوانند از میزان آلایندگی محیط‌زیست بکاهند. برجسته‌ترین سیاست قیمتی در این ارتباط را می‏توان مالیات زیستی محیطی یا مالیات پیگویی دانست. پیگو در سال ۱۹۲۰ نظریه‏ای را ارائه کرد که منبع آلوده‌کننده باید بر اساس مقدار خسارتی که به محیط زیست وارد می‌کند، مالیات بپردازد. پیگو در جهت رفع اختلال‏های خارجی که باعث شکست بازار می‏شود، پیشنهاد می‏کند که در حضور پیامدهای خارجی منفی که عمدتا ناشی از آلودگی‏های زیست محیطی است از طریق اعمال سیاست قیمتی که همان بر قراری مالیات است، میزان هزینه‌های آلودگی این هزینه‌های خارجی داخلی شود. بر اساس نظریه پیگو، سیاست‌های قیمتی همچون مالیات‏ها، بنگاه حداکثرکننده سود را که تولیدکننده پیامد خارجی نیز هست در جهت معقولی راهنمایی می‌کند. البته این موضوع برای مصرف‌کننده نیز موضوعیت دارد، دولت می‏تواند با اعمال یک سیاست قیمتی مانند مالیات از میزان انتشار آلودگی افراد بکاهد. این مالیات علاوه‌بر کاهش آلودگی، کمترین عدم کارآیی را بر جامعه تحمیل می‏کند و در واقع مالیات بر هزینه است؛ زیرا اغلب مالیات‏ها از یکسو، با توجه به اصابت مالیاتی بر شرایط توزیعی جامعه تاثیرگذار هستند و از سوی دیگر با جابه‌جایی منابع از بازاری به بازار دیگر، آثار تخصیصی به‌همراه دارند. البته در اجرای چنین سیاست‌های قیمتی که آلودگی را کاهش می‏دهند مشکلات اجرایی نیز وجود دارد ؛که از جمله می‏توان به تعیین نرخ مالیات اشاره کرد. یک نرخ مالیاتی اشتباه در ابتدای اجرای سیاست قیمتی موجب انحراف از سرمایه‏گذاری صحیح تجهیزات و تکنولوژی، آلودگی و دور شدن از هدف حداقل سازی هزینه‌ها می‏شود. شاید مالیات ‌زیست‌محیطی برای کنترل آلودگی برای مصرف‌کنندگان به‌طور راحت‌تری قابل اجرا باشد. این سیاست قیمتی می‏تواند میزان مصرف کالاهای آلوده‌کننده‏ای مانند حامل‏های انرژی را کاهش دهد. با توجه به مطالب حاضر، حال این سوال پیش می‌آید که آیا این‌گونه مالیات‏ها در ایران نیز کاربرد دارند؟ با توجه به پرداخت یارانه به حامل‌های انرژی هیچ‌گاه نمی‏توان انتظار داشت دولت در قبال کالایی که یارانه برای آن می‏پردازد، مالیات‌ستانی کند. در واقع با واقعی شدن قیمت حامل‌های انرژی می‏توان انتظار داشت مالیات پیگویی در ایران اعمال شود.