چاقوی نانویی و ساخت «دژ چین»
در ماه گذشته میلادی، رئیسجمهور چین طی یک سخنرانی، درباره لزوم پیشرفت در حوزه فناوری برای پیروزی در رقابت با غرب و ارتقای امنیت ملی سخن گفت. ابزاری که شرکت تیانجین سایشیانگ ساخته، نمونه کوچکی از برنامهای است که رهبر چین قصد دارد اجرا کند. در دوره حاکمیت شی جینپینگ، چین به دنبال تبدیلشدن به یک ابرقدرت در حوزه فناوری است؛ ابرقدرتی که نیازی به غرب ندارد و خودکفاست. البته تحلیلگران میگویند، هدف اصلی ساخت «دژ چین» است؛ یعنی مهندسی مجدد دومین اقتصاد بزرگ جهان، بهطوری که این کشور بتواند با تکیه بر انرژیهای درونی به حیات خود ادامه دهد و اگر لازم شد، در جنگ نظامی پیروز شود. در حالی که بسیاری در آمریکا خواهان جدا شدن اقتصاد ایالاتمتحده از اقتصاد چین هستند، در چین، هدف کاهش وابستگی به غرب، بهویژه در حوزه فناوری است.
این استراتژی دارای مولفههای مختلفی است و تحقق آن سالها زمان میبرد. در حوزه فناوری، هدف تقویت نوآوری داخلی و داخلیسازی جنبههای استراتژیک زنجیره تامین است؛ در حوزه انرژی، هدف گسترش تولید انرژیهای تجدیدپذیر و کاهش وابستگی به نفت و گاز وارداتی است؛ در حوزه غذا، مسیر رسیدن به خودکفایی شامل احیای صنعت داخلی دانههاست و در حوزه مسائل مالی، باید از تبدیلشدن دلار آمریکا به سلاحی علیه چین جلوگیری شود. چنین تغییراتی بسیار فراگیر هستند و چالشی آشکار برای بسیاری از شرکتهای چندملیتی به وجود میآورند؛ زیرا آنها بخش بزرگی از رشد جهانی خود را مدیون بازار چین هستند.
تلاشهای چین برای خودکفایی از سالها پیش آغاز شده؛ اما از زمان حمله روسیه به اوکراین و اعمال تحریمهای فراگیر از سوی غرب علیه روسیه، سرعت بیشتری پیدا کرده است. استاد امور مالی دانشگاه هنگکنگ میگوید: «رهبران چین میدانند که اگر بخواهند تایوان را به دامان چین بازگردانند، اجتناب از جنگ و درگیری نظامی کاری بسیار دشوار خواهد بود.» تحریمهای فراگیری که پس از حمله روسیه به اوکراین علیه مسکو اعمال شد، بر اضطرار دستیابی چین به استقلال مالی، غذایی، انرژی و فناوری افزوده است. خودکفایی واژهای است که اخیرا بارها در نشریات حزب مشاهده شده است. استاد دانشگاه لندن میگوید: «ساختن دژ چین به این معنا نیست که پکن قصد دارد خود را از جهان بیرون جدا کند. چین دومین اقتصاد بزرگ جهان و شریک تجاری بزرگ اغلب کشورهاست؛ بنابراین قطع رابطه با دیگر کشورها به زیان این کشور خواهد بود. هدف شیجینپینگ، ایجاد مجموعهای از دژهای متحرک یا بنیانهاست تا از طریق آنها جایگاه چین در جهان ارتقا یابد. این دژها و پایگاهها چین را به قدرت نوآور دارای فناوریهای پیشرفته تبدیل میکنند؛ فناوریهایی که دیگر کشورها به آن نیازمند و وابسته هستند.»
بسیاری از تغییراتی که در آستانه برگزاری نشست کنگره حزب کمونیست چین در اواسط ماه جاری میلادی به آنها اشاره شده است، برای مدتی طولانی در جریان بودهاند؛ اما به نظر میرسد در کنگره حزب، این تغییرات بار دیگر مورد تاکید قرار میگیرند و بر سرعت تحقق آنها افزوده خواهد شد. سخنان شی در نشست «کمیسیون مرکزی اصلاحات فراگیر» یعنی یکی از نهادهایی که او از آن برای اعمال حاکمیت بر چین استفاده میکند، افقی روشن برای فناوری ترسیم کرد. تلویزیون چین به نقل از شی گفت: «توسعه فناوریهای بنیادی چیزی نیست که بخواهیم آن را به مکانیزم بازار آزاد بسپاریم. این فناوریها باید با مدیریت دولت چین توسعه پیدا کنند. ضروری است که رهبری یکپارچه و متمرکز را در کمیته مرکزی تقویت کنیم و سیستم فرماندهی و تصمیمگیری قدرتمند برای توسعه فناوری به وجود آوریم.»
شی اهمیت زیادی برای این برنامه قایل است و قصد دارد در کمیته مرکزی که از ۲۰۰مقام بسیار عالی کشور تشکیل شده است، تکنوکراتهایی را بگنجاند. آنها با تخصصی که در حوزه فناوریهای گوناگون دارند، در حرکت چین به سوی فناوریهای نوآورانه نظارت خواهند کرد. چین در حال سرمایهگذاری بیسابقه برای توسعه فناوری و رسیدن به استقلال در حوزه فناوری، بهویژه در صنایع استراتژیک نظیر نیمههادیهاست. دولت چین امیدوار است که با این برنامه بزرگ از واردات بینیاز شود. بهمنظور پیشرفت در حوزه تولید نیمههادیها ۱۵۰میلیارد دلار در نظر گرفته شده است. از پیش ۳۹میلیارد دلار در حوزه پروژههای جدید تولید سرمایهگذاری شده بود. دهها میلیارد دلار دیگر هم به عناوین گوناگون برای تحقق اهداف در این زمینه اختصاص یافته است. در مقابل، آمریکا برای توسعه تولید نیمههادیها در داخل تنها ۵۰میلیارد دلار در نظر گرفته است.
نیمههادیها پاشنهآشیل صنعت چین هستند. در سال ۲۰۲۰ چین ۳۸۰میلیارد دلار نیمههادی وارد کرد که نشاندهنده وابستگی شدید زنجیرههای تامین چین به نیمههادیها و تراشههای وارداتی است. اخیرا شرکتهای چینی به موفقیتهایی در زمینه ساخت نیمههادیها دست یافتهاند؛ اما هنوز تا رسیدن به فناوری پیشرفته تایوان و کرهجنوبی فاصله زیادی دارند. نکته دیگر این است که صنعت تولید نیمههادیها چنان درهمتنیده و پیچیده است که کشوری بهتنهایی نمیتواند بر تمامی آنها مسلط و در این حوزه خودکفا شود؛ در نتیجه، خوداتکایی ۱۰۰درصدی در این زمینه، هدفی توهمآلود است.
ابزار دیگری که دولت چین تلاش میکند با استفاده از آن بهسرعت در مسیر خودکفایی حرکت کند، حمایت از شرکتهای فعال در حوزه فناوری است. بنابراین برای این شرکتها معافیتهای مالیاتی و دیگر مشوقها در نظر گرفته شده است. تمرکز بعدی دولت چین، دستیابی به استقلال در حوزه انرژی است. دولت چین قصد دارد آسیبپذیری خود در حوزه انرژی را به حداقل برساند. در حال حاضر، میزان خودکفایی چین در حوزه انرژی ۸۰درصد است و این کشور ۲۰درصد مصرف خود را باید وارد کند. رئیس موسسه تحقیقات انرژی آکسفورد میگوید: «دولت چین بر بالا بردن تولید انرژی از منابع تجدیدپذیر نظیر باد و نور خورشید تمرکز کرده است. چین وضعیت ژئوپلیتیک جهان را زیر نظر دارد و آسیبپذیریها در زنجیرههای تامین ارزیابی میکند. حداکثر تلاش برای توسعه ظرفیت تولید انرژیهای تجدیدپذیر شده است. البته سالها طول خواهد کشید تا چین از نفت و گاز وارداتی مستقل شود.
حوزه بعدی، امنیت و خودکفایی غذایی است. در سهدهه اخیر، همزمان با رشد جمعیت چین بر وابستگی این کشور به واردات مواد غذایی افزوده شده است. سال گذشته تنها ۳۳درصد نیاز چین به روغن خوراکی از منابع داخلی تامین میشد. در سالهای اخیر دولت بر دستیابی به امنیت کامل غذایی بیشتر تمرکز کرده است. در نهایت دولت چین قصد دارد ترتیبی دهد که آمریکا از دلار بهعنوان سلاح علیه پکن استفاده نکند. در واقع تشکیل دژ چین، مستلزم آن است که سلطه دلار کاهش یابد. یکی از هشداردهندهترین جنبههای تحریمهای غرب علیه روسیه برای پکن، قطع دسترسی نهادهای مالی این کشور به سیستم سوئیفت است. بخش عمده تجارت چین با دلار انجام میشود؛ این یعنی پکن بهشدت به سوئیفت وابسته است. بنابراین قطع این وابستگی نیازمند برنامهریزی بلندمدت است. تاکنون برنامه پکن برای بینالمللیکردن یوآن یا توسعه یوآن دیجیتال پیشرفت قابلملاحظهای نداشته است.