تقویت نهادهای غیردولتی

محمد کبیری
مشاور وزارت ورزش و جوانان

جوانان در تمامی کشورها به‌عنوان موتور محرکه همه تحولات اساسی و امروزه به یک ضرورت بین‌المللی بدل شده‌اند که همه کشورهای توسعه‌یافته به‌طور متمرکز یک مرکزی را برای ساماندهی، برنامه‌ریزی، تبیین استراتژی‌ها، هماهنگی و انسجام‌بخشی که در دنیا معمولا از آن به‌عنوان موضوع جوانان یاد می‌شود، بهره می‌برند. به همین دلیل مساله جوانان در کشورها مورد توجه ویژه قرار دارد و ایران هم که یکی از جوان‌ترین کشورهای دنیا است، نمی‌تواند از این تجربه جهانی خود را دور کند. بنابراین جوانان برای کمک، حضور و حرکت نیازمند یک ساز و کار خاص خود هستند که تقریبا عموم کشورهای توسعه یافته به اشکال مختلف یک مرکز کارآمد را برای رصد و پایش تحولات، نگرش، توانمند‌سازی و سبک زندگی جوانان ایجاد کرده‌اند. همچنین برای انسجام‌بخشی سیاست‌ها و برنامه‌ریزی‌ها چنین مرکزی را در نظر گرفته‌اند تا بتوانند توانمندسازی جوانان را در عرصه‌ فعالیت‌های اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی به شکل مشارکت نهادمند و آموزش محور در قالب سمن‌ها دنبال کنند.

نهادی چون سازمان ملی جوانان برای اصلاح و وضع قوانین مرتبط با ساماندهی امور جوانان، سیاست‌گذاری و بخش معرفتی و شناختی بیش از هر موضوع دیگری مطرح و لازم است. این نهاد باید پدیده جوانی را شناسایی و مورد رصد و پایش قرار دهد و براساس آن بتواند انسجام بخشی، هماهنگی و استفاده بهینه از منابع و انجام امور موثر و برنامه‌ریزی هدفمند را دنبال کند و آن نیازها و نوع نگاه را در برنامه‌های کلان و فرابخشی داخل کند. مساله بعدی کشف استعدادهای نخبه و راهبران جوان برای استفاده آنها در عرصه‌های دولتی و غیردولتی است. استعداد‌هایی که لزوما با آزمون‌های علمی کشف نمی‌شوند و نیازمند کار تیمی و فعالیت‌های عملی است تا خود را نشان دهند. کشف استعداد‌هایی درخشان مدیریتی به دلیل آنکه شکل‌دهنده آینده سیستم و مدیریت کشور است مساله بسیار مهمی است که تنها از طریق سازمان ملی جوانان می‌تواند دنبال شود.

نکته‌ دیگری که در همه کشورهای دنیا مطرح است بحث شکل‌گیری هویت فرهنگی جامعه است که از بن تا برگ آن به نوعی به جوانان و پرورش این بازه سنی بر می‌گردد. در این بخش هویت ملی و هویت فرهنگی بدون متولی است. در واقع در همه کشورها به‌طور خاص سازمان‌ها و مراکزی وجود دارند که به این عوامل توجه کنند و چنین چیزی در بحث نظارت و ارزشیابی فعالیت جوانان، اثربخشی، رتبه‌بندی و طبقه‌بندی مشارکت جوانان اهمیت ویژه‌ای دارد. نکته حائز اهمیت دیگر که احیای سازمان ملی می‌تواند به رشد و توسعه آن کمک کند، گستردگی سازمان‌های مردم نهاد جوانان است. ارتباط جوانان با حاکمیت و مجموعه سیاست‌گذاران از یکسو و شناخت حاکمیت از جوانان بهترین ظهور و بروزش می‌تواند در همین قالب و محتوای سمن‌های جوانان به وجود بیاید. تا همان‌طور که اشاره شد از یک طرف استعداد‌های درخشان خود را نشان بدهند و از سوی دیگر جوانان بی‌واسطه و نهادمند با ساختار‌های قدرت وارد تعامل و گفت‌وگو شوند.

بدنه مدیریتی و اجرایی دولت نیز می‌تواند با شناختی که به دست می‌آورد با واگذاری تصدیگری‌های که مربوط به حوزه جوانان است، به تقویت این نهادها و فربه‌تر کردن فرهنگ کار و گفتمان امید در جامعه کمک بزرگی صورت دهد. موضوع جوانان در سال‌های که تحت عنوان معاونت یک وزارتخانه تعریف شد نتوانست حمایت و ظریفت‌سازی لازم را به دلیل جغرافیای معاونت و سطح اختیارات اندکی که داشت به وجود بیاورد. بحث مهم دیگر در موضوع احیای سازمان ملی جوانان موضوع ازدواج است که خود نیازمند مقدمات و موخراتی است. از توانمندسازی جوانان در عرصه اقتصادی گرفته تا مشاوره‌های قبل و بعد از ازدواج که می‌تواند تداوم بخش ازدواج و پیشگیری از طلاق باشد که حضور سازمانی رصد‌کننده و مطالبه‌گر در این مسیر بسیار اهمیت دارد. تحقق وام ازدواج 10 میلیونی امروز عمدتا به خاطر همین تلاش‌های معاونت جوانان امروز بوده است که اگر سازمان شکل بگیرد در سطح بالاتر و موثر‌تری می‌تواند اقدامات خود را تعریف کند.

سازمان ملی جوانان متناسب با موضوعات روز و شرایط جدید هم می‌تواند نقش بهنگامی را داشته باشد از موضوع شناخت نسل جدید و پژوهش تا موضوع مهارت‌هایی برای اشتغال که به نوعی تحقق بخش اقتصاد مقاومتی می‌تواند باشد. یکی از مصادیق و معرف‌های اقتصاد مقاومتی تکیه بر داخل است که عنصر مهم آن همین توجه ویژه و تقویت نیروی انسانی جوان و باانگیزه در جامعه است. با توجه به تجربه‌ ادغام که در این ۶ سال به دست آمد مانند تجربه‌ای که در برخی از وزارتخانه‌های دیگر از ادغام موضوعات بخشی و فرابخشی بود، اکنون به این نتیجه رسیده‌اند که ادغام درست نبود و باعث شد محدودیت‌های ذاتی برای هر بخش به وجود آید. اکنون کاملا روشن است که ما یک سازمان فرابخشی برای تبیین استراتژی‌ها، تبیین برنامه‌ها و هماهنگی، انسجام‌بخشی رصد و پایش جوانان نیاز داریم. آنچه امروز مهم است این است که موضوع جوانان موضوعی است فرابخشی که نیازمند جایگاه بهتری برای تصمیم‌گیری و شرایط بودجه‌ای و برنامه‌ای است.

اکنون آسیب‌های اجتماعی جوانان به فقدان درک صحیح از جوانان در بحث مهارت‌های زندگی و سازماندهی ملی برای مهارت‌افزایی برمی‌گردد و باید برای حل آن مجموعه فرابخشی شکل بگیرد که بتواند به فعالیت جوانان کمک کند. به عبارت دیگر به سمت نوعی تجمیع منابع و بهره‌گیری از توان عمومی جامعه برود و آن نقاط کانونی را که جوانان به آن تکیه می‌کنند بتواند راهبری و یار آنان در ساختار قدرت باشد. تجربه تلخی که ما در ارتباط با رشد نجومی آسیب‌های اجتماعی در بخش جوانان داشتیم نشان داد که نداشتن یک دستگاه فرابخشی برای جوانان می‌تواند آسیب‌های جدی ایجاد کند و فرصت‌های طلایی را برای حضور موثر و هدفمند جوانان از ما بگیرد و ما دوباره به عقب برگردیم همان‌طور که در این 6 سال برگشتیم. در نهایت باید اذعان کرد با تمامی پازلی که در حوزه جوانان قابل مشاهده است به نوعی فقدان سازمانی ویژه در حوزه جوانان کم کم به فقدان آینده روشن منجر می‌شود. آینده‌ای که فردگرایی در جامعه و آسیب‌های اجتماعی در آن رو به افزایش و افراد توانمند و باانگیزه در آن رو به کاهش است.