گذار پیروزمندانه از بحرانها
دکتر علیرضا سلطانی
کارشناس اقتصاد انرژی
صنعت نفت ایران در سالهای اخیر، یکی از حساسترین و سختترین دورههای تاریخی خود را تجربه کرده است. حساسیت و سختی این دوران ناشی از قرار گرفتن در برابر تحریمهای اقتصادی بیسابقه است که عملا رکود و عقبماندگی صنعت نفت را هدف قرار داده بود اما با تدبیر سیاسی و تحرک دیپلماتیک دولت یازدهم، این دوره سخت برای صنعت نفت و به تبع آن اقتصاد ایران سپری شد.
دولت یازدهم در شرایطی صنعت نفت را از دولت دهم در اختیار گرفت که این صنعت گرفتار چالشها و مشکلات عمیقی مانند تحریمهای اقتصادی، فسادهای کلان و بیسابقه، انباشت بدهیها، ضعف سرمایهگذاری، رکود میادین نفتی، عقبماندن از اهداف تعیین شده برنامههای توسعه، از دست رفتن مشتریان نفتی، واگذاری بیضابطه و شرکتهای نفتی، توزیع سوخت آلوده در شهرهای بزرگ و بحران منابع مالی و در نتیجه توقف و تاخیر طولانی در اجرای طرحهای توسعهای صنعت نفت بهویژه در بخش بالادستی و میادین مشترک نفت و گاز مواجه بود.
دکتر علیرضا سلطانی
کارشناس اقتصاد انرژی
صنعت نفت ایران در سالهای اخیر، یکی از حساسترین و سختترین دورههای تاریخی خود را تجربه کرده است. حساسیت و سختی این دوران ناشی از قرار گرفتن در برابر تحریمهای اقتصادی بیسابقه است که عملا رکود و عقبماندگی صنعت نفت را هدف قرار داده بود اما با تدبیر سیاسی و تحرک دیپلماتیک دولت یازدهم، این دوره سخت برای صنعت نفت و به تبع آن اقتصاد ایران سپری شد.
دولت یازدهم در شرایطی صنعت نفت را از دولت دهم در اختیار گرفت که این صنعت گرفتار چالشها و مشکلات عمیقی مانند تحریمهای اقتصادی، فسادهای کلان و بیسابقه، انباشت بدهیها، ضعف سرمایهگذاری، رکود میادین نفتی، عقبماندن از اهداف تعیین شده برنامههای توسعه، از دست رفتن مشتریان نفتی، واگذاری بیضابطه و شرکتهای نفتی، توزیع سوخت آلوده در شهرهای بزرگ و بحران منابع مالی و در نتیجه توقف و تاخیر طولانی در اجرای طرحهای توسعهای صنعت نفت بهویژه در بخش بالادستی و میادین مشترک نفت و گاز مواجه بود. این شرایط عملا صنعت نفت را زمینگیر ساخته بود. زمینگیر شدن صنعت نفت نیز معنایی جز زمینگیر شدن اقتصاد ایران نداشت. در این شرایط وزارت نفت دولت یازدهم، احیای صنعت نفت را با تکیه بر عوامل و پشتوانههای داخلی در دستور کار قرار داد.
نخستین اقدام در این باره اولویتبندی طرحهای توسعهای صنعت نفت در بخشهای بالادستی و پاییندستی است. در حوزه بالادستی، توسعه میدانهای گازی پارس جنوبی که عملا در دولتهای نهم و دهم دچار توقف و رکود شده بود، با در اولویت قرار گرفتن طرحهایی که روند اجرایی مناسبتری داشتند، پیگیری شد که نتیجه آن فعال شدن ۱۱ فاز پارس جنوبی در دولت یازدهم است به گونهای که تولید گاز در میدان پارس جنوبی از ۲۴۰ میلیون متر مکعب به ۴۷۰ میلیون متر مکعب در روز رسیده است. این میزان تولید چند دستاورد محسوس در پی داشته است؛ یک سرعت گرفتن روند گازرسانی به مناطق روستایی و محروم که مهمترین آن گازرسانی به استان سیستان و بلوچستان است، دوم، کاهش وابستگی به واردات گاز از همسایه شمالی در ترکمنستان که در زمستان سال گذشته با هدف باجخواهی، صادرات گاز به ایران را قطع کرد. سوم، تامین گاز مورد نیاز مراکز نیروگاهی و صنعتی و نهایتا، پیشی گرفتن از قطر برای اولین بار در میزان برداشت روزانه از میدان مشترک پارس جنوبی است. توسعه میادین مشترک به ویژه میادین موسوم به غرب کارون و افزایش تولید از این میادین تا سطح ۳۰۰ هزار بشکه از دیگر اقدامات صنعت نفت در دولت یازدهم است. علاوه بر این آمادگی برای ورود به شرایط پساتحریم و بازپسگیری بازار با احیای میادین نفتی که در جریان تحریم دچار توقف تولید شده بودند، نیز از دیگر تدابیری بود که از همان ابتدای دولت در دستور کار قرار گرفت. تدبیری که با رفع تحریم موثر واقع شد و ایران بهرغم همه پیشبینیها موفق به بازگشت سریع و مقتدرانه به بازار نفت شد. این اقدامات در حالی صورت گرفت که به دلیل شرایط تحریم و کاهش تولید و صادرات نفت و همچنین مشکل انتقال پول نفت صادرشده، عملا صنعت نفت با کمبود شدید منابع مالی مواجه بود که با تدابیر لازم این مشکل از طریق بسیج منابع داخلی و استفاده از صندوق توسعه ملی مرتفع شد و توسعه صنعت نفت از بن بست خارج شد.
در کنار اقدامات سختافزاری فوق، مدیریت صنعت نفت اقدامات قابل توجهی در۳ بخش مبارزه با فساد در صنعت، پشتیبانی تیم مذاکرهکننده هستهای در جریان مذاکرات تا حصول برجام و همچنین دیپلماسی نفتی در پیش گرفت که در نوع خود قابل توجه و تاثیرگذار بود. افشای پرونده نفتی بابک زنجانی و تلاش برای بازپسگیری حقوق از دست رفته ملت در صدر برنامه مبارزه با فساد در صنعت نفت بود که روند رسیدگی به آن ادامه دارد. علاوه بر این در حوزه مبارزه با فساد، مدیریت صنعت نفت بسیاری از گریزگاهها و منفذهایی که به بهانه تحریم و دور زدن آن در صنعت نفت شکل گرفته بود را مسدود ساخت که این اقدامات بعضا برای برخی قابل تحمل نبود. در موضوع پشتیبانی تیم مذاکرهکننده هستهای علاوه بر حضور مستمر و بعضا مستقیم صنعت نفت در مذاکرات به خصوص در تحریم نفتی، صنعت نفت با تقویت روند توسعهای خود و کاهش آسیب پذیری، مواضع تیم مذاکرهکننده هستهای را تقویت کرد. در موضوع دیپلماسی نفت نیز، مدیریت صنعت نفت در دو حوزه مذاکره با شرکتهای بزرگ خارجی و همچنین حضور فعال در عرصه سازمانهای بینالمللی به خصوص اوپک، راه را برای بازگشت شرکتهای خارجی به کشور از یک سو و همچنین بازپسگیری جایگاه ایران در اوپک باز کرد. در این زمینه باید به اتخاذ مواضع منطقی در مقابل تهدیدات و مخاطراتی که کشورهایی نظیر عربستان برای تحت فشار قرار دادن ایران در جریان مذاکرات هستهای و همچنین پس از آن اشاره کرد که عملا نه تنها زمینه شکست سیاستهای این کشورها را موجب شد بلکه به موفقیت دیپلماسی نفتی ایران و عبور موفق از همه مخاطرات منجر شد. افزایش تولید نفت ایران به سطح قبل از تحریمها در کمتر از ۴ ماه، مستثنی شدن از مصوبه کاهش تولید اوپک در نشست ۱۷۱ این سازمان و افزایش قیمت نفت از دستاوردهای این دیپلماسی به شمار میآید.
واقعیت این است که امروز صنعت نفت ایران با گذار از سختترین و دشوارترین دورههای تاریخی خود، بار دیگر در نقش پیشرانی توسعه ایران قرار گرفته و امید است با ریلگذاری درست و با درس گرفتن از گذشته و عدم تکرار روندی که در ۱۰۰ سال گذشته دستاوردی جز وابستگی و آسیبپذیری اقتصادی نداشته، زمینه افزایش توانمندی اقتصاد ملی و گسترش رفاه عمومی فراهم شود. لازمه این مهم برداشت فنآورانه و صیانتی از میادین نفت و گاز با بهرهگیری از جدیدترین فناوریهای صنعت نفت و گاز و جلوگیری از خامفروشی است.
ارسال نظر