نقش پیشگیرانه رسانهها
غلامرضا سلامی
مشاور وزیر راه
احتمال وقوع پوپولیسم در هر سیستم دموکراتی وجود دارد. فقط زمانی این احتمال صفر میشود که سیستم از دموکراسی کامل بهره ببرد. با این حال در سیستمهای ناقص نیز میتوان با استفاده از یکسری عناصر در سیستم این احتمال را کاهش داد. یکی از این راهکارها شفافیتسازی سیاسی است. این شفافیت به کمک رسانههای مستقل و رقبا ایجاد میشود. به این ترتیب که این دو با ارائه دلایل منطقی غیرقابل اجرایی بودن یا غیرعقلانی بودن سیاستهای پوپولیستی را به جامعه نشان میدهند.
غلامرضا سلامی
مشاور وزیر راه
احتمال وقوع پوپولیسم در هر سیستم دموکراتی وجود دارد. فقط زمانی این احتمال صفر میشود که سیستم از دموکراسی کامل بهره ببرد. با این حال در سیستمهای ناقص نیز میتوان با استفاده از یکسری عناصر در سیستم این احتمال را کاهش داد. یکی از این راهکارها شفافیتسازی سیاسی است. این شفافیت به کمک رسانههای مستقل و رقبا ایجاد میشود. به این ترتیب که این دو با ارائه دلایل منطقی غیرقابل اجرایی بودن یا غیرعقلانی بودن سیاستهای پوپولیستی را به جامعه نشان میدهند.
جوامعی با مردم آگاه از شرایط کشور نیز از بروز چنین پدیدههایی مصون هستند. بخشی از این آگاهی طریق رسانهها ایجاد میشود، ولی حداقل سواد جامعه نیز در این آگاهی بیتاثیر نیست. در کشوری مثل هند اگرچه سطح سواد جامعه بالا نیست، ولی پدیده پوپولیسم جایگاهی در سیستم قدرت این کشور ندارد که این خود بیانکننده این موضوع است که وجود هر دو عامل مذکور لازمه این مصونیت نیست و وجود یکی برای اینکه کشوری در معرض این پدیده نباشد، کفایت میکند. پدیده پوپولیسم از تمام ابعاد برای یک کشور مضر است؛ یکی از این جنبهها اقتصاد است. برای مثال افزایش مقدار یارانهها که در شعارهای انتخاباتی نیز بسیار دیده میشود. این مورد از دو حال خارج نیست؛ یا فرد یا جریان وعدهدهنده قادر به پرداخت چنین پولی نیست یا میتواند از عهده پرداخت برآید.
در صورتی که قادر به پرداخت نباشد موجب بیاعتمادی اذهان عمومی میشود. در صورت پرداخت نیز به دلیل نبود منابع مجبور به چاپ پول بدون پشتوانه میشود؛ این عمل تورم و در نتیجه کاهش توان خرید جامعه را در پی دارد. جنبه دیگر، سیاستهای خارجی است که افراد با اظهارات کارشناسی نشده میتوانند خالق اتفاقات ویرانکنندهای نظیر جنگ یا خدشهدار کردن روابط بین دو کشور شوند. پدیده مذکور حتی میتواند موجب اختلافات داخلی مانند دو قطبی کردن جامعه شود به این ترتیب که قشری از جامعه را در برابر قشر دیگر قرار میدهد برای مثال نیازمندان در برابر بینیازان یا عوام در برابر نخبگان. همانگونه که مشخص است این پدیده اثرات سوء بسیاری دارد. اگر فاشیستهایی از جمله هیتلر و موسیلینی را که پوپولیستهای زمان خود بودند، به یاد آوریم جلوه این اثرات برایمان بیشتر میشود.
حال با تمامی این تفاسیر سیاستهای یک فرد در میدان انتخابات چگونه باشد که با دوری از شعارهای عوامفریبانه رای قشر متوسط و پایین جامعه را کسب کند؟ بهترین رفتار، صداقت است. در تاریخ افراد بسیاری هستندکه با اینکه شهرت نداشتند، به دلیل رفتار صادقانه مورد توجه مردم قرار گرفتند. فرد باید بدون هرگونه دخالتی اوضاع کشور را ترسیم کند و به مردم ضعفها و مشکلات کشور را صادقانه توضیح دهد. از طرف دیگر به دلیل بالا بودن درک مردم، فرد مورد توجه مردم قرار میگیرد. برای مثال اگر دولت فعلی موضوع فروش نفت و کاهش درآمد ملی را برای مردم ترسیم کند به این صورت که قیمت هر بشکه نفت در دولت فعلی و دولت قبلی اختلافی نزدیک به 100 دلار داشته است و حتی با افزایش میزان استخراج نفت در دوران کنونی درآمد ملی دولت فعلی نزدیک به ثلث درآمد ملی دولت قبلی است؛ مردم با این توضیحات دلایل تفاوتهای موجود را بهتر درک میکنند و عاقلانهتر تصمیم میگیرند. در پایان موضوعی که شاید برای زمان کنونی موضوعیت دارد فعالیتهای رسانهای است. در شرایط فعلی رسانهها باید فعالیتهای خود را محدود به جناحهای خاصی نکنند بلکه بر اساس برنامهها و اظهارت افراد فعالیت کنند. همانگونه که در ابتدای یادداشت نیز اشاره شد یکی از بهترین بسترهای آگاهیدهنده مردم رسانهها هستند (که مهم ترین آن رسانه ملی است) پس با فعالیتهای فراجناحی رسانهها از پدیدههایی نظیر پوپولیسم نیز میتوان جلوگیری کرد.
ارسال نظر