تبعات سیاستهای پوپولیستی
امیر شاملویی: سخن گفتن از ورود پوپولیستها در جهان چندان بیسابقه نیست. این رویکرد سیاسی که عمدتا در زمانهای سختی اقتصادی شدت میگیرد، در کشورهای مختلفی در قارههای گوناگون جهان سابقه داشته است. مروری بر ریشههای پوپولیسم نشان میدهد نخستین احزابی که در جهان نوین دست به اتخاذ این رویکرد زدند، حزب مردم در ایالات متحده آمریکا و حزب نارودنیکی در روسیه بودهاند. مروری بر کشورهایی که تجربه پوپولیسم را از سر گذراندهاند یا به نوعی دچار شکلگیری پوپولیسم هستند، نشان میدهد عامل اقتصادی، مهمترین مولفه است.
امیر شاملویی: سخن گفتن از ورود پوپولیستها در جهان چندان بیسابقه نیست. این رویکرد سیاسی که عمدتا در زمانهای سختی اقتصادی شدت میگیرد، در کشورهای مختلفی در قارههای گوناگون جهان سابقه داشته است. مروری بر ریشههای پوپولیسم نشان میدهد نخستین احزابی که در جهان نوین دست به اتخاذ این رویکرد زدند، حزب مردم در ایالات متحده آمریکا و حزب نارودنیکی در روسیه بودهاند. مروری بر کشورهایی که تجربه پوپولیسم را از سر گذراندهاند یا به نوعی دچار شکلگیری پوپولیسم هستند، نشان میدهد عامل اقتصادی، مهمترین مولفه است. زیرا وعدههای سیاسی و ایدههایی که بیانگر هواداری از توده مردم است، در زمانهای رکود اقتصادی، و بیشتر خریدار خواهند یافت. با وجود این، علاوهبر اقتصاد موارد دیگری هم در این زمینه پدیدار میشوند و در کنار اقتصاد، صحنه نبرد سیاسی بین رقیبان را تشکیل میدهند.
پوپولیستها عموما سعی میکنند از جملاتی استفاده کنند که نشان میدهد برای مردم وارد چنین کارزاری شدهاند و کثرت استفاده از این کلمه نشاندهنده هدفگذاری آنها برای جلب آرا است. قرار دادن خود در مقابل نظم حاکم و ایفای نوعی عصیانگری، تجربهای است که از رودریگو دوترته در فیلیپین گرفته تا دونالد ترامپ در آمریکا، مارین لوپن در فرانسه و بسیاری از چپگرایان در آمریکای جنوبی مانند کرچنرها و چاویسمو را در بر میگیرد. با این حال اگر با دید اقتصادی به این مساله نگاه کنیم، همواره مساله اصلی اقتصاد خودنمایی میکند: محدودیت منابع. یعنی همان محدودیت اساسی که پوپولیستها دقیقا به این دلیل که تنها وعده میدادهاند، لحاظ نکردهاند. محدودیت منابع و فقدان چارچوبهای نهادی بهویژه در کشورهای در حال توسعه که با مشکلاتی در زمینه نهادی روبهرو هستند، موجب شده است تا پوپولیسم وخامت اوضاع را در این کشورها شدت بخشد. معمولا در سالهای نخستین زعامت یک پوپولیست، اوضاع اقتصادی با رشدهایی نیز همراه بوده که عمدتا مربوط به این است که منابع به نحوی غیربهینه مصرف میشوند و رشد را در کوتاهمدت متاثر میکنند، اما تاثیر این سیاستها در بلندمدت برای سیاست و اقتصاد این کشورها و در واقع برای مردمی که پوپولیستها همواره از آنان یاد میکردهاند، مهلک بوده است. نگاهی به آرژانتین در سالهای آغازین هزاره جدید و نیز چند سال گذشته و ونزوئلای امروز به روشنی گویای این مطلب است. در ادامه نگاهی به عواقب پوپولیسم و اثرگذاری آنان بهخصوص در بلندمدت بر سیاست و اقتصاد برخی کشورها خواهیم پرداخت.
ارسال نظر