نگرش اقتصادی دولتها
در طول سالهای بعد از انقلاب اسلامی، مدیران متعددی بر سر کار آمدهاند که بعضی توانستهاند بر رنگ و لعاب سفره ایرانیان بیفزایند، اما در مواردی نیز نه تنها این مجال را نیافتند، چه بسا طول و عرض سفره را هم کم کردند. اگر عوامل خارج از اراده دولتمردان را کنار بگذاریم، وجه غالب این اثرگذاریها نتیجه تصمیمات مسوولانی بوده که هر یک به نوعی امتحان عملی در اقتصاد را با سمتهایی که در اختیار داشتهاند، پس دادهاند.
در نتیجه با دیدگاههای مختلفی روبهرو هستیم که برخی حاصل تجربه سالهای مدیریت است، برخی پیادهسازی تجربیات کشورهای دیگر و برخی نیز ماجراجوییهایی به قصد ایجاد تحول و با فرض خاص بودن شرایط ایران را دنبال میکنند.
در طول سالهای بعد از انقلاب اسلامی، مدیران متعددی بر سر کار آمدهاند که بعضی توانستهاند بر رنگ و لعاب سفره ایرانیان بیفزایند، اما در مواردی نیز نه تنها این مجال را نیافتند، چه بسا طول و عرض سفره را هم کم کردند. اگر عوامل خارج از اراده دولتمردان را کنار بگذاریم، وجه غالب این اثرگذاریها نتیجه تصمیمات مسوولانی بوده که هر یک به نوعی امتحان عملی در اقتصاد را با سمتهایی که در اختیار داشتهاند، پس دادهاند.
در نتیجه با دیدگاههای مختلفی روبهرو هستیم که برخی حاصل تجربه سالهای مدیریت است، برخی پیادهسازی تجربیات کشورهای دیگر و برخی نیز ماجراجوییهایی به قصد ایجاد تحول و با فرض خاص بودن شرایط ایران را دنبال میکنند. اینکه کدام یک از این دیدگاهها درست است خود مقوله متفاوتی است. در حالیکه انتخابات ریاست جمهوری سه هفته دیگر برگزار میشود، نگاهی به پرونده اقتصادی دولتهای بعد از انقلاب اسلامی، بررسی نوع رویکرد آنها در مسائل گوناگون اقتصادی، علل و عوامل موثر بر تصمیمات، میزان قدرت در اتخاذ رویکرد مورد نظر و اثر تصمیمات آنها بر زندگی ایرانیان، ما را کمک میکند تا بتوانیم ادعاهای مدیران در دورههای زمانی مختلف را در کفه ترازو قرار دهیم و با لحاظ تمامی موفقیتها و شکستها، نمره قبولی یا رد خود را در سبد آرا بریزیم.
ارسال نظر