در اندیشه سیاسی مدرن، در کنار آزادی‌بیان، موسسات مردم نهاد و احزاب و آزادی رسانه‌ها، انتخابات عادلانه به عنوان یکی از ارکان دموکراسی، نقش مهمی را ایفا می‌کند. انتخابات در فضای وجود احزاب و موسسات مردم نهاد در کنار جریان آزاد اطلاعات و نبود خط قرمز برای بیان مسائل و مشکلات می‌تواند فضای لازم برای طرح مطالبات اقشار و گروه‌های مختلف را به‌وجود آورد. در این بین گروه‌های سیاسی به پشتوانه احزاب برنامه خود را برای اداره کشور بیان و راهکار مدنظر خود را برای حل مشکلات اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ارائه خواهند کرد. اما آنچه درخصوص برنامه‌های اقتصادی در ایران تاکنون رخ داده متفاوت از آن چیزی است که باید رخ می‌داد.

عموم دولت‌های پیروز در انتخابات برنامه مشخصی برای بهبود شرایط و حل مشکلات کلان اقتصاد ایران ارائه نداده‌اند و بالطبع مشکلات اقتصادی در برهه‌های کوتاهی مورد توجه قرارگرفته و پس از پایان عمر یک دولت، طیف سیاسی پیروز در انتخابات بدون ارائه برنامه خاصی برای اقتصاد با برنامه‌های مقطعی و غیر مدون به اداره اقتصاد کشور پرداخته است. بسیاری از کارشناسان علت اصلی بی‌برنامگی دولت‌ها در اکثر زمینه‌ها را ساخت ناقص اتمسفر سیاسی ایران می‌دانند. نبود احزاب باسابقه و ایجاد اصطکاک در برابر رشد آنها باعث شده است تا صرفا کاندیداها به‌صورت شخصی وارد میدان شوند و نگرش‌ها عموما در محیطی چون حزب شکل نگرفته است و به همین دلیل پس از پیروزی در مبارزات انتخاباتی، بدنه و پشتوانه مناسب را برای اجرا ندارند و عمدتا قائم به نظرات شخصی هستند که دورزمانی است ناکارآمدی آن برای بسیاری آشکار شده است.

در حال حاضر پس از طی حدود چهار دهه از انقلاب اسلامی، دولت‌ها برای ارزیابی نزد مردم از کارنامه شفافی برخوردار نیستند و اطلاعات و شاخص‌های عملکرد در نشریات و فضای مجازی در فضایی مبهم و غبار‌آلود منتشر می‌شود. کارشناسان در این پرونده باشگاه اقتصاددانان، به بررسی دلایل بی‌برنامگی کاندیداها و سپس دولت‌ها در حوزه اقتصاد پرداخته‌اند.