پایان غم انگیز ؟

روبنس آندراده
مدیر رسانه‌ای در برزیل و آلمان

در بیش از یک قرن برای بیشتر مردم در جهان غرب روزنامه‌‌نگاری محلی بسیار رواج داشت. از روستاهای کوچک که تحت پوشش هفته‌نامه‌ها بودند تا شهرهای بزرگ که توسط مطبوعات روزانه تغذیه می‌شدند، روزنامه‌ها بخش جدایی‌ناپذیری از زندگی محلی بودند و روزنامه نگاران آن زمان وقایع پیش پا افتاده،‌ به یاد ماندنی بحث‌های محلی و تا حدودی هم مباحث و مشکلاتی را که از چشم صاحبان قدرت دور می‌ماند منعکس می‌کردند.

جورج مونوبیت مفسر روزنامه‌‌نگاری می‌گوید؛ برخی روزنامه‌‌نگاری را در زمره مهم‌ترین تهدیدات دموکراسی در بریتانیا قلمداد می‌کنند، چرا که سعی در وارونه جلوه دادن انتخابات دموکراتیک، دفاع از کسب و کارها و پلیس‌های محلی دارند. اما واقعیت این است که روزنامه‌‌نگاری از بسیاری از وقایع و حوادث ناگوار جلوگیری می‌کند. امروزه اینترنت منبع اصلی خبری در جهان است. دموکراسی اطلاعات یک واقعیت است، ما می‌توانیم اخبار را از همه‌جا در هر زمان فقط به واسطه یک کلیک پیدا کنیم. این موضوع کمک می‌کند که اخبار را از هر منبعی ظرف چند ثانیه به‌دست آوریم؛ مثال جالبی در المپیک سال 2016 رخ داد، در 14 آگوست زمانی که یوسین بولت سومین مدال طلای دوی صدمتر خود را کسب کرد، کل دنیا درست پس از اتمام مسابقه از این اتفاق اطلاع داشتند. باید بگوییم نه تنها نمایندگان رسانه‌های دیجیتال در استادیوم مربوط به این رقابت در فینال بازی‌ها بودند، بلکه کانال‌های تلویزیونی نیز از زوایای بسیاری پیروزی ورزشکار جامائیکایی را به تصویر کشیدند. اما چه چیزی سناریو را تغییر داده است؟ افرادی که در استادیوم بودند زمان حرکت بولت را از روی صندلی خود با استفاده از دوربین گوشی ثبت و بلافاصله روی سایت یوتیوب بارگذاری کردند. علاوه بر این بینندگان بریتانیایی که از نزدیک بازی را نظاره می‌کردند نیز فیلم رقابت و اخبار مربوط به آن را در رسانه‌های اجتماعی به اشتراک گذاشتند. ما در دوره‌ای زندگی می‌کنیم که هر کسی و هر فردی یک تولیدکننده محتوای خبری است. ما می‌توانیم با استفاده از یک تلفن هوشمند یا دوربین عکاسی یا فیلمبرداری به ثبت و ضبط لحظات مختلف در خیابان‌ها، اتفاقات روزمره محل کار یا منزل شخصی و هر جای دیگری مانند بازی‌های المپیک اقدام کنیم. شبکه‌های اجتماعی عمدتا با توجه به تعداد زیاد کاربرانی که دارند می‌توانند هر نوعی از محتوا را پوشش دهند. فیس‌بوک و یوتیوب هر کدام بیش از یک میلیارد نفر کاربر در سطح جهان دارند و از این رو بازدید از هر عکس یا ویدئو یا پستی می‌تواند بسیار زیاد باشد، بسیار زیادتر از میزان خوانش خبرهای یک روزنامه؛ بسیاری به این اتفاق «جهان خلاصه شده» می‌گویند. به دنبال این روند، برندهای تولید محتوا برای حفظ مخاطبان خود به سرعت در حال انتشار اخبار گوناگون هستند. آنها با توجه به ظرفیت بزرگ و فوق‌العاده اینترنت و دنیای دیجیتال به دنبال به دست آوردن سهم بزرگ تری از قدرت رسانه‌ای و میزان مخاطبان هستند. از سوی دیگر بخش بزرگی از روزنامه‌ها و مجلات سنتی نیز با توجه به این موضوع، سعی کرده‌اند با توزیع محتوای خود در بستر دیجیتال به نوعی با روند نزولی قابل ملاحظه تیراژ خود مقابله کنند. در نمودار فوق که میزان تیراژ روزنامه‌ها را در برزیل نشان می‌دهد، روشن است که طی 5 سال گذشته میزان انتشار روزنامه‌ها بیش از 70 درصد کاهش داشته است، در حالی که مخاطبان رسانه‌های دیجیتالی و تحت وب به شدت در حال افزایش هستند. آیا روزنامه‌ها و مجلات به پایان عمر خود رسیده‌اند؟

فکر نمی‌کنم. من اعتقاد دارم که صنعت چاپ در حال تطبیق دادن خود با شرایط جدید است و در عین حال سعی دارد مخاطبان قدیمی خود را نیز با وضعیت جدید هماهنگ کند. به‌طور مثال به دلیل سرعت بالای کانال‌ها، خبرگزاری‌ها و سایت‌ها در انتشار اخبار، برخی از آنها در حال تغییر از نسخه روزانه به نسخه هفتگی هستند و بیشتر سعی می‌کنند به جای ارائه اخبار، تحلیل‌های جذاب و مختلفی از خبرهای روز ارائه دهند. با این حال سرمایه‌گذاری‌های تبلیغاتی در حال حرکت به سمت کانال‌ها و شبکه‌های دیجیتال هستند و این می‌تواند سناریوی روزنامه‌ها برای آینده را تغییر دهد. روزنامه‌نگاران به دلیل کار تحقیقاتی بلندمدتی که عمدتا با پول حاصل از تبلیغات انجام شده، مسوول افشای حقایق و وقایع مختلف در طول تاریخ بوده‌اند. در صورت نبود این درآمد و پول ناشی از تبلیغات، محتوای تولید شده از سوی روزنامه‌ها یا مجلات به تدریج رو به افول خواهد گذاشت. بی‌طرف بودن، جست‌وجو برای درست‌ترین و بهترین اخبار و تحلیل‌ها، افشای فساد و جرم‌های سیاسیون و افراد قدرتمند جزو وظایف اصلی رسانه‌هاست که به نظر می‌رسد اگر روند کنونی در گرایش به رسانه‌های دیجیتال ادامه یابد، می‌توان یک پایان غم انگیز را برای آنها متصور بود، به‌طوری که تنها نشریات زردی که به زندگی افراد مشهور می‌پردازند و به شایعات دامن می‌زنند، به کار خود ادامه دهند.

به‌طور خلاصه، صنعت تبلیغات دریافته که زمان تغییر کرده و غول‌های رسانه‌ای به واحدهای کوچک یا همان مردمی تبدیل شده‌اند که خود به تولید محتوا می‌پردازند. حالا زمان آن رسیده که صنعت چاپ خودش را بر اساس دنیای دیجیتال بازسازی کند و با تمرکز بر محتوای بزرگ، نسل جدیدی از روزنامه‌‌نگاری را که می‌تواند جهان را تغییر دهد، ایجاد کند؛ نسلی که با استفاده از تکنولوژی‌های جدید خوانندگان را در به اشتراک گذاشتن تجربه‌های یکدیگر یاری می‌کند. این یک نبرد دشوار است که سردبیران و روزنامه‌نگاران باید به منظور زنده نگه داشتن روح روزنامه‌‌نگاری واقعی با صنعت تبلیغات داشته باشند.

پایان غم انگیز ؟