بازپس‌گیری سهم بازار

منوچهر تکین
کارشناس بین‌المللی بازار نفت

یک سال از تصویب و اجرایی شدن توافق هسته‌ای میان ایران و کشورهای 1+5 می‌گذرد. بدون شک برجام توانست افق‌های جدیدی پیش روی اقتصاد ایران بگشاید. فروش نفت که در سال های قبل بسیار کم شده بود، با اجرایی شدن برجام پس از مدت کوتاهی مجددا به روزهای خوب خود بازگشت و ایران توانست سهم خود را از بازار نفت پس بگیرد. در این میان بازار نفت نیز تحولات گوناگونی را سپری کرد که نقش ایران در این تحولات کم نبوده است. بازار نفت به‌طور طبیعی حالت نوسانات دوره‌ای دارد. مدتی بهای نفت بالا است و پس از مدتی پایین می‌آید. تقاضای نفت رابطه مستقیم با وضع اقتصادی جهان دارد؛ درحالی که عرضه نفت از طریق سرمایه‌گذاری و عملیات اکتشاف و توسعه میادین کشف شده چندین سال زمان می‌برد. شروع تولید از میادین اغلب ممکن است همزمان با ازدیاد تقاضای نفت نباشد. عوامل متعدد دیگری نیز بر بازار نفت اثر می‌گذارد؛ مانند برداشت شخصی و احساسی کسانی که عملا به خرید و فروش نفت مشغولند، بورس‌بازی، اثر تکنولوژی‌های نوین، درگیری‌های نظامی و جنگ، سیاست‌های اقتصادی و انرژی کشورها، مسائل سیاسی داخلی و بین‌المللی، وضعیت جوی، سوانح در عملیات نفتی و... بنابراین اغلب اوقات عرضه و تقاضای نفت در دنیا برابر نیست.

در سال 2014 میلادی میزان عرضه نفت در دنیا به‌طور متوسط حدود یک میلیون بشکه در روز بیش از تقاضا بود؛ ولی انتظار می‌رفت که تا قبل از پایان سال میلادی، اوپک با کاهش تولید نفت خود، عرضه و تقاضا را به تعادل برساند و از بهای نفت (حدود بشکه‌ای 110 دلار در اوایل سال) دفاع خواهد کرد. قبل از کنفرانس وزرای اوپک در نوامبر سال 2014 میلادی، وزرای نفت عربستان سعودی و ونزوئلا (از اوپک) با وزرای روسیه و مکزیک (از خارج اوپک) ملاقات و پیشنهاد کردند که آنها نیز مشترکا با اوپک تولید نفت خود را کاهش دهند؛ ولی این ملاقات به نتیجه نرسید و وزرای اوپک در اجلاس خود تصمیم گرفتند که تولید نفت خام خود را کاهش ندهند؛ چون هم سهمیه اوپک در بازار نفت کاسته می‌شد و هم اتخاذ این سیاست به رقبایش (تولیدکنندگان خارج از اوپک) کمک می‌کرد. کشورهای عضو اوپک به دنبال این تصمیم به تولید نفت خود ادامه دادند و کشورهایی که ظرفیت تولید بیشتر داشتند، تولید نفت خود را بالاتر هم بردند.

همان‌طور که انتظار می‌رفت بهای نفت هم کاهش یافت و در ژانویه سال 2015 به زیر 50 دلار در بشکه رسید. می‌توان وضعیت بازار نفت در آن زمان را حالت مقابله و ایستادگی بین اوپک و غیراوپک توصیف کرد. این حالت حدود دو سال ادامه داشت و بازار نفت در انتظار این بود که کدام یک از طرفین کوتاه بیاید. در این مدت عرضه نفت احتمالی در بازار افزایش می‌یافت؛ چون تمام تولیدکنندگان نفت (داخل و خارج از اوپک) سعی می‌کردند که با وجود سقوط بهای نفت از طریق افزایش حجم تولید بتوانند تا حدی کمبود درآمد خود را جبران کنند. بنابراین مازاد عرضه در بازار ادامه یافت و بیشتر هم می‌شد. به‌طور متوسط تولید اضافی نفت در سال 2015 میلادی حدود دو میلیون بشکه در روز بود. تولید اضافی در سال 2016 تقریبا حدود یک میلیون بشکه در روز تخمین زده می‌شود و پیش‌بینی آن برای سال میلادی 2017 بدون در نظر گرفتن توافق‌های اخیر حدودا کمی زیر یک میلیون بشکه در روز است. نکته مهم دیگری که نباید فراموش کرد این است که عرضه نفت اضافی در دو تا سه سال گذشته در انبارهای نفتی دور دنیا انباشته شده و حتی از کشتی‌های تانکر نفت به‌عنوان ذخیره در نقاط مختلف دور دنیا استفاده شده است. حجم عظیم ذخایر نفت دنیا خود عاملی برای پایین بودن قیمت بوده است. بهای نفت در ژانویه سال 2016 به حداقل خود (4/ 27 دلار در بشکه) رسید.

پیش‌بینی‌ بهای نفت

توضیح واضحات است اگر بگوییم که این پیش‌بینی به‌هیچ‌وجه ساده نیست ولی یادآوری چند نکته در اینجا مفید خواهد بود. براساس ارقام و نکاتی که در مورد به اصطلاح «اصول بازار و عرضه و تقاضای نفت» در بالا ارائه شد، بازگشت به بهای بشکه‌ای بیش از 100دلار اقلا در چند سال آینده احتمال بسیار کمی دارد. همچنین لازم است تاکید شود که در حال حاضر هنوز عرضه نفت در بازار جهانی بیش‌ از تقاضای نفت است و بالا رفتن 5 تا 10 دلار بهای نفت که از اوایل ماه دسامبر 2016 شاهد آن بوده‌ایم به‌دلیل کم شدن فیزیکی نفت در بازار دنیا نبوده است. طبق توافق‌های اوپک و غیراوپک قرار است که کاهش تولید از اوایل ماه ژانویه سال 2017 آغاز شود و همان‌طور که قبلا ذکر شد کمتر شدن واقعی نفت در بازار در آن زمان هم بستگی به این خواهد داشت که کشورهای صادرکننده تا چه حد به تعهدات خود عمل کرده و انضباط تولید را مراعات کنند. بالا رفتن اخیر بهای نفت به این دلیل بوده که کسانی‌که عملا به‌خرید و فروش نفت مشغولند، تصمیم‌گیری و عملکرد تجاری‌شان فقط به تعادل عرضه و تقاضا در آن زمان مربوط نیست، بلکه تحت تاثیر برداشت آنها از وضعیت آینده بازار نیز هست و آنها انتظار دارند که توافق‌های کشورهای صادرکننده عملی شود. بورس‌بازان نیز همین انتظار را دارند و با استفاده از تکنیک‌های مالی و فاینانس و شرط‌بندی باعث شده‌اند که بهای نفت باز هم بالاتر رود. طبیعی است اگر در اوایل سال 2017 صادرکنندگان نفت به تعهداتشان عمل نکنند، بهای نفت دوباره پایین خواهد آمد.

نکته دیگری که باید به‌خاطر داشت این است که بالا رفتن بهای نفت اجازه خواهد داد که تعداد بیشتری از تولیدکنندگان نفت لایه‌های رسی و سنگ‌های متراکم (منابع نفتی غیراستاندارد) در آمریکا عملیات حفاری و «شکستن-FARCKING» خود را توسعه داده و تولید نفت‌شان را بالا ببرند. در حقیقت عملیات حفاری در آمریکا به دنبال بهبود بهای نفت طی سال 2016 رو به افزایش بوده است. علاوه بر این باید توجه داشت که زمان لازم عملیات توسعه‌ای برای این گروه منابع نفتی، چند هفته یا حداکثر چندماه است. به عبارت دیگر توسعه و بالا بردن تولید از این نوع منابع نفتی در مقابل تغییرات بهای نفت بسیار انعطاف‌پذیر است در حالی که در موارد سقوط بهای نفت در دهه‌های گذشته، منابع نفتی معمولی نقش مهم‌تری در بازار نفت داشتند که به نتیجه رسیدن عملیات توسعه‌ای آن منابع چندین سال به‌طول می‌انجامد. این مطلب بسیار مهمی است و می‌توان گفت که حداقل در یکی دو سال آینده، اضافه شدن سریع تولید نفت از لایه‌های رسی و سنگ‌های متراکم در آمریکا، عملا مانند سقفی برای محدود کردن صعود بهای نفت دنیا خواهد بود. مطلب پایانی که باید در اینجا ذکر شود آن است که انتظار عمومی بر این است که صنایع نفت دنیا به روال گذشته خود برای سرمایه‌گذاری و عملیات اکتشاف و تولید باز گردند و گرنه ادامه لغو یا به عقب انداختن پروژه‌های نفت و گاز (معادل یک تریلیون دلار سرمایه‌گذاری) که در بالا ذکر شد، دنیا را دوباره با کمبود نفت و بالا رفتن ناگهانی بهای نفت مواجه خواهد کرد و بالاخره با وجود مشکل بودن پیش‌بینی، ولی با «حدس و گمان» می‌توان گفت این واقعه در سال‌های بعد از 2020 خواهد بود.