سه لایه پارکهای فنآوری
دکتر قاسم عمو عابدینی
عضو هیاتعلمی دانشگاه تهران
پارکهای علم و فناوری بهعنوان راهکاری موثر برای توسعه فناوری در اقتصاد دانشمحور محسوب میشوند. این پارکها در دهه گذشته فعالیت خود را بهطور جدی در کشور آغاز کرده و در دوران رشد خود بهسر میبرند. ماهیت این دوره از چرخه عمر ایجاب میکند، همانند هر سازمان دیگری برای نیل به اهداف تعیین شده، مدیریتی یکپارچه و متناسب بهکارگرفته شود.
پارکهای علم و فناوری دانشگاهی بهعنوان حلقه واسط دانشگاهها و فضای کسبوکار و صنعت به منظور حل چالشهای موجود و ارتقای اثربخش فعالیتهای خود در زمینههای مختلف تجاریسازی دستاوردهای پژوهشی، توسعه شرکتهای دانشبنیان و تامین نیازهای فناوری مربوط به صنایع کشور نیازمند سبک مدیریتی ویژه خود هستند.
دکتر قاسم عمو عابدینی
عضو هیاتعلمی دانشگاه تهران
پارکهای علم و فناوری بهعنوان راهکاری موثر برای توسعه فناوری در اقتصاد دانشمحور محسوب میشوند. این پارکها در دهه گذشته فعالیت خود را بهطور جدی در کشور آغاز کرده و در دوران رشد خود بهسر میبرند. ماهیت این دوره از چرخه عمر ایجاب میکند، همانند هر سازمان دیگری برای نیل به اهداف تعیین شده، مدیریتی یکپارچه و متناسب بهکارگرفته شود.
پارکهای علم و فناوری دانشگاهی بهعنوان حلقه واسط دانشگاهها و فضای کسبوکار و صنعت به منظور حل چالشهای موجود و ارتقای اثربخش فعالیتهای خود در زمینههای مختلف تجاریسازی دستاوردهای پژوهشی، توسعه شرکتهای دانشبنیان و تامین نیازهای فناوری مربوط به صنایع کشور نیازمند سبک مدیریتی ویژه خود هستند. در همین راستا نیازمند مدلهای مدیریت یکپارچهای هستیم که تمامی ظرفیتهای دانشگاهی را جهت ارتباط صحیح سهگانه دولت، صنعت و دانشگاه فراهم آورد.
بهطور کلی پارکهای علم و فناوری به واسطه ماهیت کارکرد و مأموریتشان لازم است تا با طیف وسیعی از نهادها، سازمانها، مجموعهها و افراد ارتباط و تعامل داشته باشند. لذا شناسایی بررسی و سازماندهی ارتباطات و تعاملات پارک با محیط پیرامون در جهت بهرهمندی از ظرفیتها و پتانسیلهای خارج از پارک، یکی از حوزههای قابلتامل و توجه در طراحی یک پارک است.
محیط پیرامونی هر پارک شامل نهادها و سازمانهای حامی (دولتی و غیردولتی) و نهادها و سازمانهای همکار است که لزوما خود مستقیما درگیر فعالیت پارک نیستند، بلکه بیشتر نقش تسهیلکننده، حمایتکننده و تاثیرگذار را ایفا میکنند. شناسایی این سازمانها و نهادها پارک را در عملکرد بهتر و موثرتر و استفاده از ظرفیتهای بالقوه و بالفعل آنها یاری میرساند.
در مدلهای مدیریت یکپارچه پارکهای علم و فناوری دانشگاهی که نمونهای از آن در دانشگاه تهران در بازه سالهای ۱۳۸۸ تا ۱۳۹۰ پیادهسازی شد، سعی میشود کلیه ظرفیتهای دانشگاهی مرتبط با فعالیتهای درونی و بیرونی دانشگاه مورد بهرهبرداری قرار گیرد. استفاده از این مدل کمک میکند تا پارک بتواند عوامل و بازیگران کلیدی در محیط تعاملی پیرامونی خود را شناسایی و ترسیم کند و به این ترتیب در راستای سازماندهی و مدیریت ارتباطات خود با محیط پیرامون گام بردارد. در این مدل مدیریتی سه لایه درهم تنیده وجود دارد که در لایه مرکزی خود پارک علم و فناوری دانشگاهی، در لایه میانی نهادهای نزدیک به پارک علم و فناوری دانشگاهی و در لایه خارجی نهادهایی با میل و جاذبه تعاملی کمتر با پارک علم و فناوری وجود دارند. این مدل با طبقهبندی و طیفبندی محیط پیرامونی از طریق ترسیم لایههای تعاملی و ارتباطی مختلف و تفکیک قائلشدن میان لایهها، شناسایی پتانسیلها و ظرفیتهای تعاملی بازیگران و عوامل کلیدی پیرامونی و موقعیتیابی هر یک از این بازیگران در این لایههای تعاملی، ضمن اینکه پارک را در اولویتبندی بازیگران شبکه تعاملی خود یاری میرساند، این سازمان را در نوع و میزان تعاملات نیز راهنمایی میکند. همانطور که گفته شد در این مدل، پارک را لایههای تعاملی و حمایتی مختلفی دربر گرفته است که در هسته مرکزی آنها پارک علم و فناوری دانشگاهی به همراه کلیه حوزهها و ساختارهای کالبدی آن قرار دارند.
در لایه میانی، سازمانها، نهادها و بخشهایی قرار میگیرند که ظرفیت و توانایی برقراری ارتباط و تعامل نزدیکتر و قویتری با پارک دارند و بهنوعی یک طیف حمایتی موثر و استراتژیک برای پارک بهشمار میآیند که میتوانند پارک را در رفع نیازهای سختافزاری و نرمافزاری و تامین منابع مالی جهت توسعه و گسترش، یاری برسانند. از بازیگران کلیدی این طیف تعاملی سطح اول (لایه میانی) میتوان به دانشگاه، صندوقهای حمایتی، اداره کل پارکها و مراکز رشد، بانکها و موسسات مالی و شهرداری، صنایع متمایل به استقرار در پارک و ... اشاره کرد که ارتباط نزدیکتری با پارک دارند و پارک میتواند از خدمات و تسهیلات آنها به طور مستقیم بهره گیرد. برای مثال پارک از زیرساختهای کارگاهی و آزمایشگاهی دانشگاه مستقیما بهره میگیرد.
اما در طیف حمایتی سطح دوم (لایه دوم)، نهادها و سازمانهایی قرار دارند که میل و جاذبه تعاملی آنها با پارک به نسبت لایه اول کمتر است و مشارکت و تعامل آنها از نوع راهبردی و تعیینکننده نیست. به بیانی دیگر ارتباط و تعامل این بخشها با پارک از نوع غیرمستقیم و به شکل محدودتری بوده و پارک به راحتی میتواند این نهادها را جایگزین کند. به این معنا که اگر به هر دلیلی امکان برقراری ارتباط و تعامل با یک بخش و یا نهاد بهخصوص در این طیف (لایه دوم) میسر نباشد، پارک میتواند با نهادها و بخشهای دیگر وارد مذاکره و تعامل شود. حال آنکه نهادها و بخشهای طیف اول به واسطه نوع تعامل و ارتباط مستقیم و تاثیرگذاری که بر پارک دارند به راحتی قابل جایگزینی نیستند.
جهت تبیین نوع و نحوه تعاملات و ارتباطات لایه مرکزی (پارک علم و فناوری دانشگاهی) با لایه میانی و لایه خارجی در مدل تعاملی با نهادها و سازمانهای جانبی و پیرامونی، میتوان هشت کانال تعاملی و ارتباطی تعریف کرد که عبارتند از حمایتهای مالی، حقوقی و قانونی، مدیریتی، علمی و فنی، ترویج و فرهنگسازی، زیرساختی، مشاوره کسب و کار و آموزش.
در واقع مدل یکپارچه مدیریت پارکهای علم و فناوری دانشگاهی، چابکی ویژهای به این پارکها ارائه میکند تا بتوانند خدمات متنوعتری به شرکتهای رشدی مستقر در انکوباتورها، شرکتهای دانشبنیان و فناوری و شرکتهای دانشگاهی ارائه کنند. آنچه در واقع برای پارکهای علم و فناوری دانشگاهی و مراکز رشد آنها میتوان بیان کرد این است که بدون داشتن یک مدل یکپارچه مدیریتی که قابلیت بهکارگیری ظرفیتهای اصلی دانشگاه در تمامی ابعاد را داشته باشد، احتمال موفقیت محدود میشود. نگریستن به مدیریت پارک علم و فناوری در دانشگاه بهعنوان یک ماهیت مجزا و گسسته، پارکهای علم و فناوری دانشگاهی را تبدیل به مراکزی میکند که تنها امکان استقرار شرکتها را فراهم میآورد و قدرت مانور در امور مهمی چون تجاریسازی دستاوردهای دانشگاه، توسعه و توانمندسازی شرکتهای مستقر، بازارسازی برای شرکتها و خوشههای مستقر و سایر فعالیتهای کلیدی تجاریسازی را نخواهد داشت.
ارسال نظر