چهار الزام اثربخش در صنعت ساختمان

مهدی بهداد

کارشناس ارشد حوزه اقتصاد

صنعت ساختمان در اقتصاد ایران دارای ویژگی‌هایی است که توجه به هر یک از این ویژگی‌ها می‌تواند زمینه‌ساز شناخت بهتر برای سرمایه‌گذاری و توسعه فعالیت‌ها از یکسو و ارائه راهکار از سوی دیگر باشد. به نظر می‌رسد در حال حاضر صنعت ساختمان فارغ از مسائل کلان اقتصادی، در سطح خرد متاثر از چند مساله است که هریک از این مسائل خود به تنهایی زمینه‌ساز وضعیت فعلی و رکود حاکم بر آن است. نکته قابل توجه آن است که کسب نقاط قوت الگوهای خارجی برای توسعه این صنعت می‌تواند زمینه‌ساز رشد بیش از پیش و سودآوری این صنعت باشد.

در این نوشته تلاش شده است با توجه به برخی کاستی‌های اساسی موجود در این رشته فعالیت به بررسی زمینه‌های حضور سرمایه‌گذاران خارجی در این رشته فعالیت پرداخته شود. در حال حاضر صنعت ساختمان دوران‌گذاری را تحمل می‌کند که عملکرد آن با نوعی دوگانگی همراه شده؛ از یکسو تلاش برای الگوبرداری از مجتمع‌های تجاری خارجی که در سال‌های اخیر نمونه‌های آن را به وفور می‌توانیم ملاحظه کنیم و از سوی دیگر نگاه سنتی در عرصه بازاریابی و فروش. این دوگانگی یکی از عللی شده است تا در کاربری تجاری در صنعت ساختمان با رکود سنگین مواجه باشیم. رویکرد این یادداشت بررسی چهار محور کلیدی مرتبط با یکدیگر به‌عنوان ظرفیت‌های موجود در این صنعت برای سرمایه‌گذاری خارجی است:

۱-سرمایه‌گذاری: اقتصاد ایران دوران رکود سنگینی را تجربه می‌کند که در آن نه دولت و نه بانک مرکزی به‌عنوان سیاست‌گذار پولی تمایلی به استفاده از حق‌الضرب پولی ندارد. مطابق برخی از محاسبات انجام شده، با وجود رشد نقدینگی، منابع مالی در اختیار اقتصاد ایران طی ماه‌های گذشته کاهش یافته است. این امر باعث شده است تا تولیدکنندگان از منابع ریالی کافی برای سرمایه‌گذاری‌های جدید برخوردار نبوده یا اینکه تمایل بالایی به سرمایه‌گذاری در بازارهای رقیب که کم‌ریسک‌ترین آن سپرده بانکی است داشته باشند. حتی با وجود منابع کافی نیز به دلیل حجم بالای سرمایه‌گذاری‌های انجام شده دراین صنعت و فقدان تقاضای موجود، مبادله چندانی در صنعت ساختمان صورت نگرفته و رکود بر این بخش از اقتصاد حاکم شده است. این امر خواب سرمایه را بالا برده و عملا حاشیه سودهای اقتصادی را دچار کاهش کرده است. آثار این موضوع در کاربری‌های تجاری بیش از پیش نمایان است. یکی از جنبه‌های مهم حضور سرمایه‌گذاران خارجی ورود به خرید چنین مجتمع‌هایی و نیز بهره‌برداری از آنها به شرحی است که در بندهای بعدی خواهد آمد. شاید بتوان گفت مزیت اصلی شرکت‌های خارجی در زمان ورود به چنین مجتمع‌هایی نه جنبه ریالی و پولی سرمایه‌گذاری آنها و بهره‌برداری از امکان سفته بازی (آن‌گونه که مد نظر سرمایه‌گذاران داخلی است) باشد بلکه مزیت اصلی این سرمایه‌گذاران در داشته‌های نرم‌افزاری آنها است؛ یعنی دانش و تجربه‌ای که زمینه‌ساز فروش و متناسب با بهره‌برداری کارآمد از این مجتمع‌ها باشد.

۲-ارائه مکانیزم‌های جدید فروش و خدمات پس از فروش: ضعف در فروش و ارائه خدمات پس از فروش از موضوعاتی است که در صنعت ساختمان کمتر از بخش مهندسی آن رشد کرده است. تصریح این ضعف به معنای نداشتن ضعف در بخش مهندسی محصولات تولیدی خصوصا در بزرگ‌ترین مجتمع‌های مسکونی یا تجاری نبوده و در این زمینه نیز می‌توان نمونه‌هایی را از نظر گذرانده ولی با این حال به نظر می‌رسد عرصه فروش راه طولانی‌تری را برای بهبود باید سپری کند. اکنون ما در صنعت ساختمان با شرایطی مواجه هستیم که از یکسو مجتمع‌های تجاری با الگو‌برداری از مدرن‌ترین نمونه‌های مشابه در دنیا احداث شده ولی در عرصه فروش و بازرگانی از سنتی‌ترین روش‌های موجود بهره‌برداری می‌شود. این درحالی است که استفاده از روش‌های مدرن‌‌تر و جدیدتر واگذاری (مانند واگذاری مالکیت زمانی در برخی از پروژه‌های گردشگری که نمونه‌های موفق آن را نیز ملاحظه کرده‌ایم) می‌تواند گره‌گشایی بالایی از مشکلات صنعت ساختمان باشد. به همین اعتبار به نظر می‌رسد حضور سرمایه‌گذاران خارجی و استفاده از ایده‌ها و طرح‌های نو‌آورانه آنها برای الگو گرفتن در این عرصه بتواند بخشی از مشکلات صنعت ساختمان را حل کند و ضمن ایجاد منافع برای آنها، در ایده‌پردازی عاملان داخلی کمک‌هایی کند که خود ظرفیتی عظیم در صنعت ساختمان در اقتصاد ایران تلقی می‌شود. ذکر این نکته ضروری است که کمک نهادهای مسوول در امکان ایجاد و بهره‌برداری از این ایده‌های نو خارجی(آن‌گونه که در سایر بازارها مانند بورس عمل شد و ابزارهای جدید به بازار معرفی شد) می‌تواند در این خصوص کمک‌های زیادی را به فعالان صنعت ساختمان بکند.

۳-برندسازی: سرمایه‌گذاران حقیقی و حقوقی زیادی در صنعت ساختمان خصوصا با کاربری تجاری در سال‌های گذشته تلاش کرده‌اند تا مجتمع مورد سرمایه‌گذاری خود را به امید کسب سود اقتصادی بیشتر و فروش واحدهای تجاری با قیمت بالاتر، تبدیل به برند کنند. دراین میان تنها تعداد معدودی از این سرمایه‌گذاران در اقدام خود موفق شده و توانسته‌اند نشان مناسبی را در اذهان برای مجتمع مورد نظر خود ایجاد کنند. به نظر می‌رسد در حال حاضر چندان مسیر تعریف شده و مدونی که از یکسو پایه‌های علمی معتبر داشته و از سوی دیگر به لحاظ تجربی نیز بتواند از آزمون سربلند بیرون بیاید، در این عرصه دیده نشده و به نظر می‌رسد برنامه‌های ارائه شده در این زمینه از استحکام کافی برخوردار نبوده است. یکی از مزیت‌های شرکت‌های خارجی آن است که به مطالعات بازار فعالیت‌های خود چه در عرصه برندسازی و چه در زمینه تعیین بازار هدف و فروش بیش از شرکت‌ها و افراد حقیقی داخلی توجه داشته و نمونه‌های مشاهده شده نیز گواه این نکته است. حضور شرکت‌های خارجی بهره‌بردار مجتمع‌های تجاری چه به‌صورت کلی و چه به‌صورت بهره‌بردار بخشی از مجتمع (مثلا بخش هایپر مارکت که ظاهرا بیش از سایر بخش‌ها مورد توجه سرمایه‌گذاران قرار دارد) و نیز حضور برندهای اصلی و معتبر خارجی بتواند زمینه‌های برندسازی مناسب کل مجتمع‌های تجاری و ایجاد سود اقتصادی بیش از پیش را برای سرمایه‌گذاران فراهم کند.

۴-بهره‌برداری: شاید بتوان یکی از نقاط ضعف اصلی صنعت ساختمان را غلبه نگاه مهندسی در آن بر نگاه اقتصادی و بازرگانی دانست؛ نقطه ضعفی که در صنعت ساختمان طی سنوات اخیر همواره به کمک نرخ‌های بالای تورم پوشش داده شده و در حال حاضر و در آینده؛ به اعتبار چشم‌اندازهای غیرتورمی حاکم بر اقتصاد و وجود رکودی که به نظر نمی‌رسد به سادگی از چهره اقتصاد ایران رخت بربندد بیش از پیش به چشم خواهد آمد و این نامعادله را به نامعادله‌ای با راه حل‌های سنگین و پرهزینه تبدیل خواهد کرد. مزیت حضور سرمایه‌گذاران خارجی که در امر بهره‌برداری دارای تخصص و ذی‌صلاح باشند تا حدی می‌تواند به انتقال دانش بازرگانی و اقتصاد صنعت ساختمان به داخل که نمونه‌هایی از آن نیز ذکر خواهد شد کمک کند. همان‌طور که ذکر شد در حال حاضر سرمایه‌گذاران زیادی اقدام به احداث مجتمع‌های تجاری عظیم در شهرهای بزرگ کشور کرده‌اند که برای افزایش نرخ‌های بازدهی اقدام به پیش‌بینی یا احداث فروشگاه‌های بزرگ به منظور جلب هایپرمارکت‌های معتبر داخلی یا خارجی کرده‌اند. حضور سرمایه‌گذاران خارجی در بهره‌برداری از این فروشگاه‌ها و حضور هایپرمارکت‌های معتبر خارجی باعث خواهد شد تا اولا هایپرمارکت‌های مشابه داخلی (همان‌طور که در سنوات اخیر نیز نمونه‌هایی از آن دیده شده) سطح کیفی خدمات و نیز وضعیت قیمتی فروش را به نفع مشتریان خود بهبود بخشند و از سوی دیگر امکان ایجاد پاخورهای بیشتر را برای مجتمع‌ها فراهم کنند. به این اعتبار قیمت و سرعت واگذاری واحدهای تجاری موجود در آن مجتمع‌ها بیشتر شده و از خواب بیش از پیش سرمایه سرمایه‌گذاران نیز جلوگیری شود. بنابراین بهره‌برداری مناسب (که البته ابعاد پیچیده و بزرگ بیشتری مانند شکل‌دهی ساختار مناسب بهره‌بردار، برقرار کردن رویه‌های رسمی و غیررسمی مناسب اداره مجتمع‌ها، تعبیه روش تامین مالی مناسب برای بهره‌برداری و... نیز می‌تواند داشته باشد) در این مجتمع‌ها یکی از فرصت‌های حضور سرمایه‌گذاران خارجی است و آثار مثبتی را نیز برای سرمایه‌گذاران داخلی خواهد داشت.