بایدهای انتخابات اتاقهای بازرگانی
محسن جلالپور نایب رئیس اتاق بازرگانی ایران تردیدی وجود ندارد که رهایی از اقتصاد دولتی و تقویت حضور بخش خصوصی در عرصههای مختلف بهویژه حوزه اقتصاد مستلزم سیاستها و راهبردهای دقیقی است که دو مقوله را بهطور همزمان دنبال میکند؛ اولی، «تقویت بخش خصوصی موجود فعال» و دیگری «ایجاد انگیزه و بستر مناسب برای حضور حاشیهنشینان بخش خصوصی در متن و بطن فعالیتهای اقتصادی کشور». باز هم تردیدی وجود ندارد که موفقیت در این دو مقوله نیازمند ایجاد درک درست و دقیق از جنس و مکانیزم حضور و فعالیت بخش خصوصی در اقتصاد است.
محسن جلالپور نایب رئیس اتاق بازرگانی ایران تردیدی وجود ندارد که رهایی از اقتصاد دولتی و تقویت حضور بخش خصوصی در عرصههای مختلف بهویژه حوزه اقتصاد مستلزم سیاستها و راهبردهای دقیقی است که دو مقوله را بهطور همزمان دنبال میکند؛ اولی، «تقویت بخش خصوصی موجود فعال» و دیگری «ایجاد انگیزه و بستر مناسب برای حضور حاشیهنشینان بخش خصوصی در متن و بطن فعالیتهای اقتصادی کشور». باز هم تردیدی وجود ندارد که موفقیت در این دو مقوله نیازمند ایجاد درک درست و دقیق از جنس و مکانیزم حضور و فعالیت بخش خصوصی در اقتصاد است. این درک باید هم در مدیران دولتی و حاکمیتی و هم در میان خود فعالان بخش خصوصی به وجود آید و تقویت شود. مدیران دستگاه حاکمیتی و دولتی باید به این باور برسند که موفقیت اقتصاد کشور در گرو واگذاری واقعی امور و حتی تصمیمگیریها به تشکلها و نهادهای خصوصی و عمومی است و دولت تنها باید به نظارت بپردازد. تا زمانی که چنین باوری در ساختار حاکمیت بهویژه در نهاد دولت به وجود نیاید، خصوصیسازی در خوشبینانهترین حالت خود در حد واگذاری بیفایده و گاه زیانآور مالکیت بنگاهها بدون انتقال مدیریت و امکان تصمیمگیری و تصمیمسازی باقی میماند. از سوی دیگر، اگر فعالان بخش خصوصی به این باور نرسند که باید در عرصه تصمیمگیریهای کلان و راهبردی در اقتصاد حضور یابند و نقشآفرینی کنند، چشم و دست بخش خصوصی همواره به دهان و دامان دولت باقی خواهد ماند. بدیهی است یکی از مسیرهایی که میتوان از آن برای افزایش درک صحیح از جایگاه و نقش بخش خصوصی در اقتصاد کمک گرفت، اتاقهای بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی است. این نهادها بهعنوان کانون تجمع و همکاری فعالان بخش خصوصی میتوانند نقش موثری در همافزایی توان و تجارب این فعالان در راستای برخورداری از جایگاه مناسب در ساختار تصمیمگیری و اجرای تصمیمات اقتصادی ایفا کنند. ایفای صحیح این نقش البته مشروط به حضور پررنگ افراد کاربلد و متخصص و فعالان واقعی بخش خصوصی در اتاقهای بازرگانی است؛ چرا که تنها در این صورت میتوان امیدوار بود که با باور درست نسبت به جایگاه بخش خصوصی، اقدامات و تصمیمهای لازم برای تقویت نقشآفرینی این بخش در اقتصاد دنبال شود. تجربه نشان داده است هرگاه اتاقهای بازرگانی چنین ترکیبی از اعضا را در خود دیدهاند، موفقیتهای چشمگیری نیز نصیب این نهادها و در مقیاس کلی برای اقتصادکشور حاصل شده است. نکته مهمی که در این راستا باید به آن توجه کرد استقرار فرآیند سالم و کارآمد برای تضمین راهیابی آن دسته از فعالان بخش خصوصی به اتاقهای بازرگانی است که باورمندی و توانمندی لازم را برای صیانت از جایگاه این بخش در سپهر تصمیمسازی و تصمیمگیری کشور داشته باشند. «مکانیزم انتخابات اتاقهای بازرگانی و نظارت بر انجام این انتخابات» از جمله مواردی است که میتواند در صورت کارآمدی، علاوه بر اینکه سلامت انتخابات اتاقهای بازرگانی را تضمین میکند در تسهیل حضور فعالان واقعی بخش خصوصی نقش مفیدی داشته باشد. انتخابات درست هیاتهای نظارت استانی و عملکرد صحیح و سالم این هیاتها از شروط کارآیی نظام فعلی انتخابات اتاقهای بازرگانی است. خوشبختانه به نظر میرسد در سالهای اخیر تمامی سطوح اتاقهای بازرگانی اعم از پرسنل اجرایی، اعضا و هیات نمایندگان به آن سطح از بلوغ و درایت رسیدهاند که توانایی برگزاری انتخاباتی سالم، رو به جلو و بیحاشیه را در سطح کشور داشته باشند. از این رو میتوان به صورت خلاصه گفت که مکانیزم فعلی انتخاباتی و نظارت بر آن، کارآمد و مناسب است و تنها کافی است دقت در انتخابات هیاتهای نظارت استانی مسیر صحیح را بپیماید.
ارسال نظر