ضرورت تدوین استراتژی برای صنعت چای
مجید منایی*- فرآوری و تبدیل برگ سبز به چای خشک از سوی کارخانههای چایسازی اصطلاحا «صنعت چای» نامیده میشود. برابر سوابق موجود اولین کارخانه چایسازی به روش ارتدوکس در سال ۱۳۱۱ در شهر لاهیجان (کارخانه دولتی فجر) و پس از آن تعداد ۷ کارخانه دیگر در مناطق لاکان (حومه رشت)، شهید اسلامی (لاهیجان)، کومله (حومه لنگرود)، شهید انصاری بی بالان (حومه رودسر)، شعیب کلایه، قلعه گردن و کلارآباد (حومه تنکابن) با سرمایه دولت ساخته شد و طی این مدت تاکنون کارخانههای چایسازی دیگری از سوی بخش خصوصی احداث شد. تا سال ۱۳۵۷ با احتساب ۸ کارخانه دولتی ذکر شده بالغ بر ۷۸واحد چایسازی فعال شدند و از سال ۱۳۵۷ نیز تعداد ۱۳۰واحد چایسازی دیگر تاسیس شد، اما به دلیل عدم بازسازی، تعدادی از کارخانههای قدیمی فرسوده از خط تولید خارج یا در دیگر کارخانهها ادغام شدند؛ به طوری که در سال جاری از مجموع تعداد ۱۸۴کارخانه چایسازی موجود بالغ بر ۱۳۰ واحد فعال است.
مجید منایی*- فرآوری و تبدیل برگ سبز به چای خشک از سوی کارخانههای چایسازی اصطلاحا «صنعت چای» نامیده میشود. برابر سوابق موجود اولین کارخانه چایسازی به روش ارتدوکس در سال ۱۳۱۱ در شهر لاهیجان (کارخانه دولتی فجر) و پس از آن تعداد ۷ کارخانه دیگر در مناطق لاکان (حومه رشت)، شهید اسلامی (لاهیجان)، کومله (حومه لنگرود)، شهید انصاری بی بالان (حومه رودسر)، شعیب کلایه، قلعه گردن و کلارآباد (حومه تنکابن) با سرمایه دولت ساخته شد و طی این مدت تاکنون کارخانههای چایسازی دیگری از سوی بخش خصوصی احداث شد. تا سال ۱۳۵۷ با احتساب ۸ کارخانه دولتی ذکر شده بالغ بر ۷۸واحد چایسازی فعال شدند و از سال ۱۳۵۷ نیز تعداد ۱۳۰واحد چایسازی دیگر تاسیس شد، اما به دلیل عدم بازسازی، تعدادی از کارخانههای قدیمی فرسوده از خط تولید خارج یا در دیگر کارخانهها ادغام شدند؛ به طوری که در سال جاری از مجموع تعداد ۱۸۴کارخانه چایسازی موجود بالغ بر 130 واحد فعال است.
صنعت چای ایران بهرغم داشتن استعدادهای بالقوه در زمینه تولید، فرآوری و تجارت چای نتوانسته است در سالیان گذشته جایگاه خود را در صنعت جهانی تثبیت کند و حتی در چند سال اخیر، دچار بحران شده است. وابستگی مستقیم بیش از ۶۰هزار خانواده به کشت و تولید چای و همچنین جایگاه خاص چای در سبد مصرفی خانوادههای ایرانی، ضرورت تدوین استراتژی و ساختار مناسب برای صنعت چای ایران را دوچندان کرده است. بررسیها نشان میدهد که عدم دیدگاه مدیریت یکپارچه در زنجیره عرضه صنعت اعم از تولید، فرآوری و فروش چای مهمترین و اساسیترین عامل تضعیف این صنعت بوده است. ایجاد ساختارهای پشتیبان در بخشهای مختلف زنجیره عرضه چای و حاکم شدن تفکر مدیریت یکپارچه بر زنجیره تولید چای و ایجاد وابستگی بین سرنوشت بخشهای درگیر در زنجیره عرضه میتواند به عنوان عاملی در شکلگیری مکانیزمهای تقویتکننده مزیت رقابتی صنعت چای مطرح شود.
بر اساس آمارهای موجود در سالهای اخیر، برداشت برگ سبز چای روند کاهشی داشته، بهطوریکه در سالهای 90 و 91 به ترتیب 131 و 110هزار تن برگ سبز چای برداشت شده که از این میزان بیش از 25هزار تن چای خشک به دست آمده است. در سال جاری نیز میزان برداشت برگ سبز چای به حدود 89هزار تن رسیده که نسبت به سال گذشته حدود 21هزار تن کاهش تولید را نشان میدهد که از این میزان 18 تا 19هزار تن چای خشک حاصل میشود. همچنین در سالهای گذشته سطح زیرکشت باغات چای در استانهای گیلان و مازندران حدود 32هزار هکتار بوده که هماکنون این رقم به کمتر از 18هزار هکتار میرسد. هماکنون مصرف سالانه چای خشک کشور 110هزار تن است که تنها حدود 20 تا 25درصد آن تولید داخلی و مابقی آن وارداتی است.
برخی کارشناسان تغییرات آب و هوایی را در کاهش تولید سالانه برگ سبز چای دخیل میدانند، اما بخش عمده این مشکلات به پایین بودن نرخ خرید تضمینی برگ سبز چای، تعویق در زمان واریز مطالبات چایکاران، نداشتن بیمه تامین اجتماعی، عدم تسهیلات بانکی، پایین بودن حق بیمه خسارت باغات، عدم ارائه تسهیلات برای به زراعی باغات، مسن بودن بوتههای چای، کاهش تدریجی کمیت و کیفیت محصول، وجود مناسبات ضعیف تجاری، استفاده از کانالهای سنتی برای فروش، محروم بودن کارخانههای فرآوری چای از استانداردهای بینالمللی، فرسوده بودن ماشینآلات فرآوری و تامین معیشت چایکاران از صنعت چای باز میگردد. در این میان، تعاونیها بستری برای ایجاد یکپارچگی مدیریت صنعت چای هستند. تجربه تعاونیها در دنیا نشان داده است که از قابلیت خوبی برای فعالیتهای کمبازده
به خصوص در بخش کشاورزی برخوردار هستند.
وجود ساختار از پایین به بالا و تمایل تعاونیها به ایجاد ساختارهای یکپارچه به شکل یکپارچگیهای عمودی و افقی و همچنین وجود شبکه گسترده تعاونیها و همکاری بین آنها، از دلایلی هستند که سیستم اقتصادی تعاونی را از دو سیستم دیگر اقتصادی یعنی دولتی و خصوصی جدا میکند. از سوی دیگر، تجارب دهههای گذشته بیانگر این امر است که بخشهای دولتی و خصوصی در اداره صحیح بخش چای موفقیت نداشتهاند. بنابراین به نظر میرسد تنها گزینهای که در شرایط فعلی میتواند زنجیره ارزش تولید چای کشور را احیا کند، تعاونیها باشد.
زنجیره عرضه چای را میتوان به سه بخش تولید برگ سبز چای با عاملیت باغداران، فرآوری با عاملیت کارخانهها و توزیع و بازاریابی با عاملیت بازرگانان و تجار محلی و غیرمحلی تقسیم کرد. با تشکیل تعاونیها در هر بخش و ایجاد ساختارهای سطح بالاتر امکان هماهنگی بین بخشهای بالادستی و پاییندستی زنجیره عرضه بهوجود خواهد آمد.
یکی از فرصتهایی که در ایران وجود دارد وجود شبکه بزرگی از تعاونیهای مصرف است که در راستای سیاست یکپارچهسازی بین تعاونیها، میتوان از این فرصت بهترین استفاده را برای بازسازی و بازاریابی چای داخلی کرد، اما نباید تنها به این امر بسنده کرد و باید با توجه به فعالیتهای تخصصی در زمینه بازاریابی، زمینه حضور هر چه بیشتر در بازارهای داخلی و خارجی را فراهم کرد. در این راستا سیاستهای تشویقی دولت و حضور بخش خصوصی میتواند تاثیر بسزایی داشته باشد.
*کارشناس ارشد وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی
صنعت چای ایران بهرغم داشتن استعدادهای بالقوه در زمینه تولید، فرآوری و تجارت چای نتوانسته است در سالیان گذشته جایگاه خود را در صنعت جهانی تثبیت کند و حتی در چند سال اخیر، دچار بحران شده است. وابستگی مستقیم بیش از ۶۰هزار خانواده به کشت و تولید چای و همچنین جایگاه خاص چای در سبد مصرفی خانوادههای ایرانی، ضرورت تدوین استراتژی و ساختار مناسب برای صنعت چای ایران را دوچندان کرده است. بررسیها نشان میدهد که عدم دیدگاه مدیریت یکپارچه در زنجیره عرضه صنعت اعم از تولید، فرآوری و فروش چای مهمترین و اساسیترین عامل تضعیف این صنعت بوده است. ایجاد ساختارهای پشتیبان در بخشهای مختلف زنجیره عرضه چای و حاکم شدن تفکر مدیریت یکپارچه بر زنجیره تولید چای و ایجاد وابستگی بین سرنوشت بخشهای درگیر در زنجیره عرضه میتواند به عنوان عاملی در شکلگیری مکانیزمهای تقویتکننده مزیت رقابتی صنعت چای مطرح شود.
بر اساس آمارهای موجود در سالهای اخیر، برداشت برگ سبز چای روند کاهشی داشته، بهطوریکه در سالهای 90 و 91 به ترتیب 131 و 110هزار تن برگ سبز چای برداشت شده که از این میزان بیش از 25هزار تن چای خشک به دست آمده است. در سال جاری نیز میزان برداشت برگ سبز چای به حدود 89هزار تن رسیده که نسبت به سال گذشته حدود 21هزار تن کاهش تولید را نشان میدهد که از این میزان 18 تا 19هزار تن چای خشک حاصل میشود. همچنین در سالهای گذشته سطح زیرکشت باغات چای در استانهای گیلان و مازندران حدود 32هزار هکتار بوده که هماکنون این رقم به کمتر از 18هزار هکتار میرسد. هماکنون مصرف سالانه چای خشک کشور 110هزار تن است که تنها حدود 20 تا 25درصد آن تولید داخلی و مابقی آن وارداتی است.
برخی کارشناسان تغییرات آب و هوایی را در کاهش تولید سالانه برگ سبز چای دخیل میدانند، اما بخش عمده این مشکلات به پایین بودن نرخ خرید تضمینی برگ سبز چای، تعویق در زمان واریز مطالبات چایکاران، نداشتن بیمه تامین اجتماعی، عدم تسهیلات بانکی، پایین بودن حق بیمه خسارت باغات، عدم ارائه تسهیلات برای به زراعی باغات، مسن بودن بوتههای چای، کاهش تدریجی کمیت و کیفیت محصول، وجود مناسبات ضعیف تجاری، استفاده از کانالهای سنتی برای فروش، محروم بودن کارخانههای فرآوری چای از استانداردهای بینالمللی، فرسوده بودن ماشینآلات فرآوری و تامین معیشت چایکاران از صنعت چای باز میگردد. در این میان، تعاونیها بستری برای ایجاد یکپارچگی مدیریت صنعت چای هستند. تجربه تعاونیها در دنیا نشان داده است که از قابلیت خوبی برای فعالیتهای کمبازده
به خصوص در بخش کشاورزی برخوردار هستند.
وجود ساختار از پایین به بالا و تمایل تعاونیها به ایجاد ساختارهای یکپارچه به شکل یکپارچگیهای عمودی و افقی و همچنین وجود شبکه گسترده تعاونیها و همکاری بین آنها، از دلایلی هستند که سیستم اقتصادی تعاونی را از دو سیستم دیگر اقتصادی یعنی دولتی و خصوصی جدا میکند. از سوی دیگر، تجارب دهههای گذشته بیانگر این امر است که بخشهای دولتی و خصوصی در اداره صحیح بخش چای موفقیت نداشتهاند. بنابراین به نظر میرسد تنها گزینهای که در شرایط فعلی میتواند زنجیره ارزش تولید چای کشور را احیا کند، تعاونیها باشد.
زنجیره عرضه چای را میتوان به سه بخش تولید برگ سبز چای با عاملیت باغداران، فرآوری با عاملیت کارخانهها و توزیع و بازاریابی با عاملیت بازرگانان و تجار محلی و غیرمحلی تقسیم کرد. با تشکیل تعاونیها در هر بخش و ایجاد ساختارهای سطح بالاتر امکان هماهنگی بین بخشهای بالادستی و پاییندستی زنجیره عرضه بهوجود خواهد آمد.
یکی از فرصتهایی که در ایران وجود دارد وجود شبکه بزرگی از تعاونیهای مصرف است که در راستای سیاست یکپارچهسازی بین تعاونیها، میتوان از این فرصت بهترین استفاده را برای بازسازی و بازاریابی چای داخلی کرد، اما نباید تنها به این امر بسنده کرد و باید با توجه به فعالیتهای تخصصی در زمینه بازاریابی، زمینه حضور هر چه بیشتر در بازارهای داخلی و خارجی را فراهم کرد. در این راستا سیاستهای تشویقی دولت و حضور بخش خصوصی میتواند تاثیر بسزایی داشته باشد.
*کارشناس ارشد وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی
ارسال نظر