انتخابات هیاترییسه اتاق ایران این هفته برگزار میشود
مهرعلیزاده در برابر خاموشی
آقای دکتر فزونی، در حالی که گروه مقابل شما مدتها است که نامزد خود را معرفی کردهاند، چرا خواستاران تحول در آخرین روزها کاندیدای خود را مشخص و نام او را اعلام کرد؟
گروه بازرگانی- با اعلام نامزدی محسن مهرعلیزاده از سوی خواستاران تحول در اتاقهای بازرگانی و صنایع و معادن کشور برای ریاست اتاق ایران، انتخابات این اتاق وارد حساسترین مرحله خود شد و مهرعلیزاده در مقابل خاموشی که از سوی سنتگرایان به عنوان نامزد ریاست این اتاق معین شده است به رقابت خواهد پرداخت. در این زمینه با دکتر فرهاد فزونی از گروه خواستاران تحول گفتوگویی انجام دادهایم که از نظرتان میگذرد:
آقای دکتر فزونی، در حالی که گروه مقابل شما مدتها است که نامزد خود را معرفی کردهاند، چرا خواستاران تحول در آخرین روزها کاندیدای خود را مشخص و نام او را اعلام کرد؟ این اختلاف به خاطر تفاوت طرز تفکر و رویههای دو گروه است. جمع اندکی از طرف مقابل کاندیدای خود را انتخاب نمودند و سپس سعی کردند که با بهکارگیری طرق مختلف سایر نمایندگان اتاق ایران را به حمایت از کاندیدای خود دعوت نمایند. از نظر ما این انکار رویه مردمسالاری و نشانه قدرتسالاری است، رویهای که ۲۶سال است در اتاق ایران به کار گرفته شده است. در سوی دیگر، ما ابتدا معیارهای مشخصی را برای صلاحیت فردی که ریاست اتاق ایران را به عهده خواهد داشت معین نمودیم تا رویه شایستهسالاری را پیش گرفته باشیم و سپس با احترام به تفکر مردمسالاری با همفکران خود در سایر شهرستانها و همراهان خود در تشکلهای اقتصادی مردمی مشورت کرده و نقطه نظرات همگی آنان را جمعبندی کردیم. ما حتی دغدغهها و انتظارات دولتیان را مورد بحث و توجه قرار دادیم. سپس فردی را که آن معیارها را داشته و از اقبال کافی در شهرستانها و نیز در میان تشکلها برخوردار باشد به عنوان کاندیدای خواستاران تحول برای ریاست اتاق ایران انتخاب نمودیم.
این معیارها چه بودند؟
معیارها بسیار بودند و ما هم زمان زیادی را صرف بررسی و تجزیه و تحلیل آنها کردیم که صحبت از تمامی آنها در این بحث نمیگنجد. یکی از مهمترین معیارهای ما باور شخص کاندیدا به مردمسالاری و بهرهگیری از آرا و تصمیمات جمعی به جای تصمیمگیری فردی بود. به نظر ما بخشخصوصی در طی ۲۶ سال گذشته از نبود این رویه در اتاق ایران ضربههای بسیاری خورده است و ادامه روش فردسالاری گذشته در شرایط فعلی و با توجه به گذر اقتصاد کشور از دولتمحوری به خصوصیمحوری و رقابتی به هیچ عنوان صلاح نیست و به جز ضرر و زیان برای مملکت چیزی به جای نمیگذارد. نکته دوم اینکه به خاطر همین گذر و جابهجایی اقتصاد کشور و ارتباطات و اصطکاکهای فراوانی که در این دوران بین دولت و بخشخصوصی روی خواهد داد، فرد مورد نظر میبایست وابسته به هیچ خط و حزب خاصی نبوده و ضمن آنکه مورد تایید مقامات ارشد نظام باشد با دیدگاه فراجناحی با دولت تعاملی خاص در جهت کسب حقوق حقه بخشخصوصی داشته باشد و برای دستیابی به اهداف فعالان عرصه کسب و کار از رویههای عقلایی و اعتدالی استفاده نماید. سوم آنکه این فرد باید مدیر، مدبر و سابقه مدیریت درآمد به جای مدیریت هزینه داشته باشد. از دیگر مشخصات ریاست اتاق ایران باید مقبولیت و پذیرش این فرد از سوی اتاقهای شهرستانها باشد. چرا که در ۲۶ سال گذشته اتاقهای شهرستانها ناچار بودند که فرمانهای صادره از سوی اتاق ایران را بدون چون و چرا اجرا نمایند و تابع و مطیع باشند. بدبختانه مصوبه مجلس هفتم که از سوی اتاق ایران شکلگیری شده بود و ۳ در هزار مالیاتهای اخذ شده را به جای آنکه مستقیما در اختیار اتاق بازرگانی همان استان قرار دهد در اختیار اتاق ایران قرار داد، باعث گردید تا اتاق ایران از آن به عنوان اهرم فشار بر اتاقهای شهرستانها استفاده نماید و استقلال اتاقهای شهرستانها بیش از گذشته از بین برود. خواستاران تحول در اتاقهای سراسر کشور قصد دارند که این رویه را در مجلس هشتم تغییر دهند تا شهرستانیها به استقلال مالی خود دست یابند. بنابراین فردی که ریاست اتاق ایران را در آینده به عهده خواهد گرفت باید باور داشته باشد که اتاق ایران کنفدراسیون اتاقهای شهرستانها است و اتاقهای شهرستانها زیرگروه اتاق ایران نیستند و در مقابل نمایندگان شهرستانها هم باید به فرد کاندیدا برای اجرای این روش اعتماد کامل داشته باشند.
آیا این معیارها واقعا در شخصیت و اندیشه مهرعلیزاده وجود دارد؟
ما به این امر باور داریم. اولا اجازه دهید توضیح دهم که وقتی میگویم «ما» منظور خواستاران تحول در سراسر کشور است و نه جمع خواستاران در تهران. همانطور که گفتم ما در تهران در تمامی مراحل با دوستان خود در شهرستانها و تشکلها در تماس و مشورت بودیم و در جمعبندیهای خود نظرات آنان را ملحوظ داشتهایم. ثانیا سابقه مهرعلیزاده نمایانگر این واقعیت است که ایشان از سوی مقامات ارشد نظام مورد تایید بوده و هستند. او در رفتار و گفتار خود شدیدا از مردمسالاری دفاع میکند. به یاد داشته باشیم که با وجود اینکه ایشان در دولت اصلاحات معاون رییسجمهور بود اما در انتخابات نهم ریاستجمهوری در مقابل کاندیدای اصلاحطلبان به رقابت برخاست و این نشان میدهد که ایشان فراجناحی عمل کرده و وابسته به خط و حزب خاصی نیست. شاید این امر به دلیل سالها حضور فعال و بسیار موفق ایشان در بنیاد شهید باشد که همواره از سیاسیگری و خطی عمل کردن پرهیز داشته است. ضمنا همین سابقه کاری باعث شده که ایشان به تمامی کشور به صورت یکپارچه نگاه کند و هیچ شهر و استانی را به دیگری ارجح نداند.
آقای دکتر شما از اعتدال صحبت میکنید در حالی که خواستاران تحول به تندروی معروف هستند.
تندروی خواستاران تحول به هیچ عنوان صحت ندارد و وصلهای است که طرف مقابل به این جمع زده است تا بتواند از آن بهرهبرداری نموده و دولتیان و جمعی از فعالان را از خواستاران تحول دور کند. آنچه که در گذشته شما شاهد بودید فریاد اعتراض خواستاران تحول به تمامی بیقانونیها، حقکشیها، تکرویها و عدم توجه به رای و نظر جمع و سوختن و نابود شدن فرصتها توسط جمعی محدود بوده است نه تندروی غیر عقلانی و احساسی. خواستاران تحول وظیفه دارند که در مقابل رفتارهای خلاف و اعمالی که به جای دستیابی به منافع جمع فعالان اقتصادی کشور به دنبال منافع فردی تعداد اندکی است بایستند و با تمام قوا فریاد بزنند. حق دادنی نیست و گرفتنی است. وقتی عالما و عامدا حقکشی میشود و ناحق حاکم میگردد باید اعتراض نمود. در تاریخ ایران و اسلام کم نیستند گروهها و کسانی که در مقابل حقکشیها ایستادهاند و امروز هم کشور ما در مقابل زورگوییهای بیگانگان ایستاده است. ما تندرو نیستیم ما حقطلبیم.
رییس اتاق بازرگانی مشهد گفته است که شهرستانها سرنوشت اتاق ایران را تعیین میکنند و خواستار سه سهم از اعضای هیات رییسه اتاق ایران هستند. نظر شما چیست؟
رییس محترم اتاق مشهد به درستی اعلام کردهاند که سرنوشت اتاق ایران را شهرستانها تعیین میکنند. مگر اتاق ایران سازمانی سوای کنفدراسیون اتاقهای شهرستانها است؟ اگر اتاقهای شهرستانها نباشند چه نیازی به داشتن اتاق ایران است؟ ایشان دقیقا نقطه نظرات خواستاران تحول را تبیین نمودهاند و من از این درک صحیح ایشان سپاسگزارم. به راستی ایشان تحول خواه هستند. اما در مورد اینکه خواستار سه سهم از اعضای هیاترییسه اتاق ایران هستند دو نکته را باید یادآوری کنم. اول اینکه خواستاران تحول در دوره گذشته کاندیدای خود برای ریاست اتاق ایران را از میان روسای اتاقهای شهرستانها انتخاب نمودند و نه تهران. چرا که شایستهسالاری را در مد نظر داشتند و نه تهرانسالاری را. بنابراین خواستاران تحول هیچ مشکلی با به قدرت رسیدن دوستان غیرتهرانی ندارند و آرزو دارند آنان بتوانند با اقتدار کامل از استقلال اتاق خود دفاع کنند. دوم اینکه خواستاران تحول باور ندارند که باید سهمیهای به گروهی داده شود. ما وقتی میتوانیم سهمیهای بدهیم که مانند دیگران اتاق ایران را ملک طلق خود بدانیم و بخواهیم حاتمبخشی نموده و بخشی را به دیگری بدهیم. اما خواستاران تحول در سراسر کشور باور دارند که اتاق ایران، مالک و صاحب خاصی ندارد و متعلق به تمامی فعالان اقتصادی کشور است.
به هر تقدیر شهرستانیها حق دارند اگر فرصت و امکان آنرا دارند تمامی هیات رییسه اتاق ایران را در اختیار بگیرند. آن هم از طریق انتخاباتی آزاد و رقابتی و بدون حذف این و آن. بنابراین این شهرستانیها هستند که باید با یکدیگر هماهنگی لازم را برای پیروزی در انتخابات به عمل آورند و یک دست و یک صدا آنچه را که حق آنان است کسب نمایند. خواستاران تحول در تهران نیز از خواستههای برحق شهرستانیها و کاندیداهای آنان همواره حمایت کرده و میکنند.
و اما پرسش آخر را از زاویهای دیگر مطرح میکنم. رییس اتاق ایران گفتهاند که «شدیدا با حضور خبرنگاران در جلسات هیات نمایندگان اتاق تهران مخالف هستم»، این مخالفت واقعا به چه چیزی دلالت میکند؟
خواستاران تحول در تمامی جلسات از نمایندگان رسانههای جمعی برای حضور و انعکاس آنچه در اتاق اتفاق میافتد دعوت نمودهاند و بر خلاف نامزد گروه مقابل هرگز مخالف حضور خبرنگاران در جلسات نبودهاند.
ارسال نظر