او به چه می‌خندد؟

رحمان‌ پورقربان

گروه بازرگانی - گزارش تصویری انتخابات هیات‌رییسه اتاق تهران که در تاریخ ۱۳/۲/۸۶ در صفحه بازرگانی درج شد هم فال بود و هم تماشا. و بسا نقد و نظرها نیز برانگیخت که هر یک حکایت‌ها داشت. رحمان پورقربان، دبیرکل انجمن صادرکنندگان صنعتی، معدنی و خدمات مهندسی در ادامه آن گزارش، متن یادداشتی برای ما فرستاده که در واقع زبان حال بیش از ۱۵۰عضو شاخص این انجمن است. این نکته هم ناگفته نماند که انجمن صادرکنندگان صنعتی، معدنی و خدمات مهندسی از جمله تشکل‌های فعال و موثر در انتخابات اتاق تهران بود. بعضی وقت‌ها آدم آنقدر می‌سوزد که فکر می‌کند بهتر است بخندد، چرا که چاره‌ای ندارد، خواه این خنده از دست دوست باشد یا رقیب.

دوستان گفتند ما اکثریت داریم بیاییم تفاهم‌ کنیم و رای بگیریم. فردا که آمدند تفاهم دیگری کردند و رای دیگری گرفتند. در جلسه اصلی ناگهان تفاهم دیگری کردند!! آیا این خنده به خاطر تفاهم‌های دوستان بود؟

رقبا دم از رفاقت و مشارکت زده بودند. یادش آمده بود که یکی از بزرگان اتاق ایران در مصاحبه‌ای در تاریخ ۷/۱۱/۸۵ گفته بود: «باید منافع شخصی برای مصالح کشور فدا شود - باید حداقل یک عضو صادراتی در هیات‌رییسه اتاق‌ها حضور داشته باشد - میزان مشارکت در انتخابات اتاق تهران در تمام ۵دوره قبل از ۱۰۰۰نفر کمتر و از ۱۸۰۰نفر فراتر نرفته است - در حال حاضر ۱۵هزار کارت بازرگانی داریم. اگر احساس می‌کنید که موفق می‌شوید حداقل ۱۰۰۰نفر را پای صندوق‌های رای بیاورید، واقعا ما از خدا می‌خواهیم که مشارکت بیشتر باشد.»

این را می‌دانست که با تلاش او و سایر فعالان بخش‌خصوصی و تشکل‌های اقتصادی در این دوره ۳۲۰۹برگ رای به صندوق ریخته شد یعنی، به جای ۱۰۰۰نفر بیشتر، ۱۴۰۰نفر بیشتر از بالاترین مشارکت‌ها در ۵دوره قبل.

یادش آمد مدیران و فعالان اقتصادی و دارندگان کارت بازرگانی که همیشه گرفتارند و ۲۴ساعت را کم می‌آورند، آن روز دوم اسفندماه ۸۵ به تشویق تشکل‌های اقتصادی و همکاران متخصص خود، بیش از دو ساعت در خیابان شهید مطهری در صفی طولانی معطل و سرپا منتظر ماندند تا پای صندوق رای برسند.

راستی او به چه می‌خندید؟

مصاحبه دی ماه ۸۵ معاون وزیر بازر گانی را به یاد آورده بود که گفته بود: «تغییر در قانون اتاق‌های بازرگانی با توجه به شرایط جدید اقتصاد کشور، در راستای فعال‌تر شدن اتاق‌ها به عنوان نمایندگان بخش‌خصوصی است».

خیالش راحت بود که هیات‌رییسه اتاق تهران، نماینده بخش‌خصوصی خواهد بود.

خیالش راحت بود که ۲۰نفر نمایندگان دولت دربست از کاندیدای منتخبان اقلیت (یا به قول بعضی سنتی‌ها) که فقط ۱۶نفر هستند حمایت نخواهند کرد. چرا که می‌دانست آنها ۲۳نفر نماینده بخش‌خصوصی را به اتاق تهران فرستاده‌اند و اکثریت دارند.و هرگز نمی‌شود که تمامی ۲۰نفر نمایندگان دولت در اتاق تهران یکجا از کاندیدای اقلیت برای ریاست اتاق حمایت کنند.

چون آقای بازرگانی در همان مصاحبه گفته بود «باید فضایی فراهم شود که نمایندگان بخش‌خصوصی از افراد پرتلاش، معتدل و با تجربه بهره گیرند».

این گفته معاون وزیر بازرگانی در آن مصاحبه را که بر نقش موثر تشکل‌های صادراتی و صاحبنظران اقتصادی تاکید کرده بود به یادداشت که در برابر نگرانی فعالان بخش‌خصوصی از دخالت‌های دولت در انتخابات اتاق تاکید کرده بود: «در فرآیند برگزاری این انتخابات نقش شوراها و هیات‌های نظارت فقط در چارچوبی است که در قانون و مقررات تعریف و تدوین شده و وزیر بازرگانی نیز به عنوان رییس شورای‌عالی نظارت هیچ نگاه جانبدارانه به شخص،‌ گروه یا طیف خاصی نداشته و ندارد».

دیگر خیالش راحت شده بود.

رای‌گیری برای انتخاب رییس اتاق تهران شروع شد. رای‌ها خوانده‌ شد و روی تابلو این اعداد درج گردید.

او برای چندمین بار به تعداد آرا در تابلو نگاه کرد:

آرای نامزدهای ریاست اتاق:

۱ - نامزد اقلیت (یعنی ۱۶نفر) ۳۵رای

۲ - نامزد اکثریت (یعنی ۲۳نفر) ۲۳رای

۳ - رای سفید ۱رای

جمع: ۵۹رای

راستی او به چه می‌خندید؟!

* دبیرکل انجمن صادرکنندگان صنعتی معدنی و خدمات مهندسی